1. The priest wore a purple vestment to conduct the funeral services.
[ترجمه ترگمان]کشیش a ارغوانی به تن کرد که مراسم تدفین را اجرا کند
[ترجمه گوگل]کشیش لباس های بنفش را برای انجام مراسم خاکسپاری پوشید
2. Old vestments lay scattered on top, their colours faded, the material no longer springy soft.
[ترجمه ترگمان]لباس های کهنه در بالای آن پراکنده بودند و رنگ های آن ها دیگر نرم و نرم نبود
[ترجمه گوگل]جلیقه های قدیمی در بالای پراکنده اند، رنگ آنها تیره می شود، مواد دیگر بافت نرم
3. The body is dressed in jewelled vestments, the face covered with a silver mask fashioned from a wax death mask.
[ترجمه ترگمان]بدن به لباس jewelled لباس می پوشد، چهره با یک نقاب نقره ای که از یک ماسک مومی پوشیده شده است، پوشیده شده است
[ترجمه گوگل]بدن در جلیقه های نگین دار پوشیده شده است، صورت با ماسک نقره ای که از ماسک مرگ موم پوشیده شده است
4. Social relations rather than their cultural vestments have priority.
[ترجمه ترگمان]روابط اجتماعی به جای البسه cultural دارای اولویت هستند
[ترجمه گوگل]روابط اجتماعی به جای فرهنگ های فرهنگی آنها اولویت دارند
5. He was dressed in radiant white vestments and his hands were folded on his chest.
[ترجمه ترگمان]لباس سفید و سفید پوشیده بود و دست هایش را روی سینه اش گذاشته بود
[ترجمه گوگل]او در لباسهای تابشی سفید پوشانده شده بود و دستانش بر روی قفسه سینه بسته بود
6. They had put on their vestments in an old farmhouse across from the field.
[ترجمه ترگمان]آن ها لباس های خود را در یک خانه روستایی قدیمی در آن طرف مزرعه قرار داده بودند
[ترجمه گوگل]آنها لباس های خود را در یک مزرعه قدیمی در کنار زمین قرار داده بودند
7. A festival of music, vestments and flower celebration including a recital at the preview by Alan Barbar, of Middlesbrough.
[ترجمه ترگمان]جشنواره موسیقی، لباس و جشن گل از جمله a در نمایش آلن Barbar از میدلزبورو
[ترجمه گوگل]جشنواره موسیقی، جشن و جشن گل، شامل یک سخنرانی در پیش نمایش آلن باربار، از میدلزبورو
8. A long, sleeveless vestment worn over the alb by a priest during services.
[ترجمه ترگمان]پیراهنی بلند و بی آستین پوشیده از alb که کشیشی در طول خدمت به تن کرده بود
[ترجمه گوگل]یک جلیقه طولانی و بدون آستین که در طول خدمات توسط یک کشیش از روی آلبوم استفاده می شود
9. Second, the vestment, they have corresponded the sky numerous gods and the constellation.
[ترجمه ترگمان]دوم، ردایش را، خدایان متعدد و صورت فلکی را با هم مکاتبه کرده اند
[ترجمه گوگل]دوم، جلیقه، آنها به خدایان متعدد آسمان و صورت فلکی اشاره کرده اند
10. With all the deals last year, in vestment investment banks did well.
[ترجمه ترگمان]با همه معاملات سال گذشته، در بانک های سرمایه گذاری ردایش به خوبی انجام شد
[ترجمه گوگل]با تمام معاملات در سال گذشته، در سرمایه گذاری بانک سرمایه گذاری خوبی انجام داد
11. A vestment worn by ancient Hebrew priests.
[ترجمه ترگمان]A که از کشیشان قدیم عبری پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]یک جلیقه که توسط کشیش های باستانی یهودی استفاده می شود
12. Exiting a real estate in - vestment often requires time and patience, par - ticularly so in a less favourable environment.
[ترجمه ترگمان]Exiting یک املاک و مستغلات معمولا به زمان و صبر نیاز دارد، به طوری که در محیط مساعدی کم تر از حد مطلوب باشد
[ترجمه گوگل]خروج از املاک و مستغلات در اغلب موارد نیاز به زمان و صبر و حوصله دارد، مخصوصا در یک محیط کمتر مطلوب
13. Cope: a long ecclesiastical vestment worn over an alb or surplice.
[ترجمه ترگمان]کوپ: یک ردای بلند کلیسایی پوشیده از ردا یا surplice
[ترجمه گوگل]یک صندوق بلند و بلند برای پوشیدن یک آلبوم یا یک پیراهن روبرو شوید
14. He loves all the high church traditions?incense and processions and vestments.
[ترجمه ترگمان]اون همه سنت های کلیسایی رو دوست داره؟ بخور و processions و لباس ها و لباس ها
[ترجمه گوگل]او همه سنتهای کلیسای بزرگ را دوست دارد و بخور و فرقه ها و لباس ها