1. Women's underclothes are a common fetish.
[ترجمه ترگمان]لباس های زیر زنانه، یک fetish معمولی است
[ترجمه گوگل]لباس زیر زنانه یک طلسم معمولی است
2. I had stacked my shirts and underclothes in two empty drawers.
[ترجمه ترگمان]پیراهن و لباس های زیر پوشیده از لباس های زیر پوشیده بودم
[ترجمه گوگل]من پیراهن و لباس زیر را در دو منزل خالی پوشانده بودم
3. Don't tumble your underclothes.
[ترجمه ترگمان]لباس های زیرش را نخور
[ترجمه گوگل]لباس زیر را نزنید
4. There were no clothes or underclothes or shoes anywhere.
[ترجمه ترگمان]هیچ لباسی و لباس های زیر و یا کفش در هیچ جا نبود
[ترجمه گوگل]هیچ جایی لباس یا پوشک یا کفش وجود نداشت
5. All his underclothes, his sports socks, his trousers and vests were smeared with shit.
[ترجمه ترگمان]همه لباس های زیرش، جوراب های ورزشی، شلوارش و جلیقه پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]تمام لباس هایش، جوراب ورزشی، شلوار و جلیقه هایش با گوزن ریخته شد
6. The others also draped their underclothes among the branches.
[ترجمه ترگمان]دیگران نیز لباس های زیر خود را در میان شاخه ها پوشانده بودند
[ترجمه گوگل]دیگران لباس های خود را در میان شاخه ها نیز پوشانده اند
7. I had my last underclothes on, but he must have taken everything else off.
[ترجمه ترگمان]لباس های زیرش را پوشیدم، ولی باید همه چیز را از دست داده باشد
[ترجمه گوگل]من لباس پوشیده آخر را داشتم، اما او باید همه چیز را خاموش کرده باشد
8. I still remember taking off your underclothes.
[ترجمه ترگمان]هنوز یادم هست که لباس های زیرش را در آوردم
[ترجمه گوگل]من هنوز هم لباس زیر را برداشتم
9. I was in my underclothes and I had a tremendous erection. Somehow all this anguish and excitement, all the grief and histrionics, only whetted my appetite.
[ترجمه ترگمان]من لباس زیر پوشیده بودم و بدجوری ورم کرده بودم به هر حال همه این اضطراب و هیجان، همه غم و اندوه، فقط اشتهای مرا برانگیخت
[ترجمه گوگل]من در لباس پوشیده بودم و من یک نعوظ فوق العاده ای داشتم به هر حال این ترس و هیجان، تمام غم و اندوه و عصبانیت، اشتیاق من را به خود جلب کرد
10. They had given him new underclothes and a clean suit of overalls.
[ترجمه ترگمان]لباس های زیر و کت و شلوار تمیزش به او داده بودند
[ترجمه گوگل]آنها لباس زیر جدید و یک کت و شلوار تمیز از لباس های شیک را به او داده بودند
11. Her underclothes were hung over a chair.
[ترجمه ترگمان]لباس های زیرش روی یک صندلی آویخته بود
[ترجمه گوگل]لباس زیرش روی صندلی آویزان شد
12. I dab out my underclothes every day.
[ترجمه ترگمان]من هر روز لباس زیر پوشیده بودم
[ترجمه گوگل]من روزانه لباس های من را پاک می کنم
13. Tommy also had the rich young owner's razor and toothbrush, along with his underclothes, pyjamas and stock of fresh films.
[ترجمه ترگمان]تامی نیز کت و razor صاحب جوان ثروتمند را همراه با لباس های زیر، پیژامه و ذخیره فیلم های تازه داشت
[ترجمه گوگل]تامی همچنین دارای تی شرت و مسواک دار مالک جوان همراه با لباس زیر، لباس خواب و سهام فیلم های تازه بود
14. Down a ways one of the maids had draped her underclothes on the wall.
[ترجمه ترگمان]یکی از ways لباس های زیر و پوشیده خود را روی دیوار انداخته بود
[ترجمه گوگل]یکی از خدمتکاران لباس زیر را روی دیوار پوشانده بود
15. She used to disdain the habit and the implication of underclothes.
[ترجمه ترگمان]عادت و لباس زیر را تحقیر می کرد
[ترجمه گوگل]او از عادت و پیروی از لباس زیر رنج می برد