1. unfavorable weather
هوای نامساعد
2. an unfavorable wind
باد مخالف
3. everybody has an unfavorable opinion of her
همه نسبت به او نظر نامساعد دارند.
4. The unfavorable reviews of his first novel were a great discouragement to him.
[ترجمه ترگمان]بررسی های ناخوشایند نخستین رمان او سرخوردگی بزرگی نسبت به او بود
[ترجمه گوگل]بررسی های نامطلوب از اولین رمانش او را دلسردی جدی می دانست
5. In spite of the unfavorable weather,the grain output of the farm kept up and even increased a little than last year.
[ترجمه ترگمان]با وجود هوای نامساعد، محصول غله مزرعه بالا رفت و حتی نسبت به سال گذشته کمی افزایش یافت
[ترجمه گوگل]به رغم آب و هوای نامطلوب، میزان تولید دانه مزرعه به اندازه کافی رشد داشته و حتی در مقایسه با سال گذشته افزایش یافته است
6. He had formed an unfavorable opinion of my work.
[ترجمه ترگمان]او عقیده ناخوشایندی درباره کار من ایجاد کرده بود
[ترجمه گوگل]او نظر منفی در مورد کار من داشت
7. The majority always turn an unfavorable attitude towards atonal composition.
[ترجمه ترگمان]اکثریت همیشه نگرش نامطلوب نسبت به ترکیب atonal دارند
[ترجمه گوگل]اکثریت همیشه نگرش نامطلوب نسبت به ترکیب اتونال ایجاد می کنند
8. The weather is unfavorable to our plans.
[ترجمه ترگمان]آب و هوا برای برنامه های ما نامطلوب است
[ترجمه گوگل]هوا برای برنامه های ما نامطلوب است
9. Unfavorable weather conditions have seriously hurt three of the last four cherry harvests.
[ترجمه ترگمان]شرایط آب و هوایی Unfavorable به طور جدی سه مورد از چهار محصول گیلاس اخیر را به شدت آسیب رسانده است
[ترجمه گوگل]شرایط نامساعد آب و هوایی به طور جدی به سه مورد از چهار محصول چهار گیاه تبدیل شده است
10. About the Families Investigators have long linked unfavorable family situations with poor academic performance.
[ترجمه ترگمان]در حدود خانواده های ماموران تحقیق شرایط خانوادگی نامطلوب را با عملکرد ضعیف آکادمیک مرتبط کرده اند
[ترجمه گوگل]درباره خانواده ها محققان مدتها با شرایط نامساعد خانوادگی مرتبط با عملکرد ضعیف تحصیلی ارتباط دارند
11. Based on the analysis of favorable and unfavorable position of the Chinese gold market (sentence dictionary), some advices are given.
[ترجمه ترگمان]براساس تجزیه و تحلیل موقعیت مطلوب و نامساعد بازار طلای چین (فرهنگ لغت (جمله فرهنگ لغت)، به برخی توصیه ها توجه شده است
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل موقعیت مطلوب و نامطلوب بازار طلای چینی (فرهنگ لغت جمله)، برخی از توصیه های ارائه شده است
12. On the other hand, any planet in unfavorable zodiacal state, in whatever house, acts as a malefic.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، هر سیاره ای در حالت zodiacal نامطلوب، در هر خانه، به عنوان یک malefic عمل می کند
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، هر سیاره در حالت زودیاک نامطلوب، در هر خانه ای، به عنوان یک بدبختی عمل می کند
13. Those features have an unfavorable influence on many types of protection such as differential component, distance component, phase selection component, and directional component.
[ترجمه ترگمان]این ویژگی ها تاثیر نامطلوبی بر بسیاری از انواع حفاظت از قبیل مولفه تفاضلی، مولفه فاصله، مولفه انتخاب فاز و مولفه جهتی دارند
[ترجمه گوگل]این ویژگی ها دارای تأثیر نامطلوب در بسیاری از انواع حفاظت مانند مولفه های دیفرانسیل، مولفه فاصله، مولفه انتخاب فاز و مولفه جهت است
14. Unfavorable without barmy milk irrigate a flower, the meeting when fermenting because of milk produces much quantity of heat, the root ministry of can burned-out flower.
[ترجمه ترگمان]Unfavorable بدون شیر barmy یک گل را آبیاری می کنند، جلسه هنگام تخمیر به دلیل وجود شیر، مقدار زیادی گرما تولید می کند، وزارت ریشه می تواند گل سوخته را بسوزانند
[ترجمه گوگل]شیر بدون آبیاری بدون آب شیرین گل می دهد، جلسه زمانی که تخمیر می شود به دلیل اینکه شیر مقدار زیادی از حرارت تولید می کند، وزارت ریشه می تواند گل را سوزاند
15. When they import more than they export, an unfavorable balance of trade exists.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که بیشتر از صادرات کالا وارد می کنند، تعادل نامطلوب تجارت وجود دارد
[ترجمه گوگل]هنگامی که واردات بیش از صادرات آنها، تعادل تجارت نامطلوب وجود دارد