سرخ خیزاب (سرخ شدن آب دریا در اثر انبوه شدن خزه ها یا شوجه های سرخ رنگ)
red tide
سرخ خیزاب (سرخ شدن آب دریا در اثر انبوه شدن خزه ها یا شوجه های سرخ رنگ)
انگلیسی به فارسی
سرخ خیزاب (سرخ شدن آب دریا در اثر انبوه شدن خزهها یا شوجههای سرخ رنگ)
موج سرخ
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a brownish red discoloration of sea waters caused by a local overabundance of certain single-celled algae that are toxic to many forms of marine life.
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] کشند سرخ - یک نوع شکوفایی در محیط آب که توسط تاژکداران تک یاخته ای ایجاد می شود.
جملات نمونه
1. In this paper, an aerial surveillance method of red tide is given.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله یک روش نظارت هوایی از مد قرمز داده شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک روش نظارت هوایی هوایی از قرمز داده شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک روش نظارت هوایی هوایی از قرمز داده شده است
2. Red tide creatures are mainly planktonic algae, such as pyrrhophyta, bacillariophyta, flagellates and noctiluca scintillans, etc.
[ترجمه ترگمان]موجودات جزر و مد عمدتا جلبک دریایی هستند، مانند pyrrhophyta، bacillariophyta، flagellates و noctiluca scintillans و غیره
[ترجمه گوگل]موجودات سرخ مایل به قرمز عمدتا جلبک های پلانکتونی هستند، از قبیل پیرووفیتا، باسیلاریوفیتا، جلبک های دریایی و noctiluca scintillans و غیره
[ترجمه گوگل]موجودات سرخ مایل به قرمز عمدتا جلبک های پلانکتونی هستند، از قبیل پیرووفیتا، باسیلاریوفیتا، جلبک های دریایی و noctiluca scintillans و غیره
3. Red tide creatures are mainly algae.
[ترجمه ترگمان]موجودات جزر و مد عمدتا جلبک هستند
[ترجمه گوگل]موجودات سرخ مایل به قرمز عمدتا جلبک هستند
[ترجمه گوگل]موجودات سرخ مایل به قرمز عمدتا جلبک هستند
4. The forming of dinoflagellate red tide was not nec-cessary relative to the nutrient concentration in water column.
[ترجمه ترگمان]شکل موج قرمز dinoflagellate نسبت به غلظت ماده مغذی در ستون آب مورد استفاده قرار نگرفت
[ترجمه گوگل]شکل گیری جفت قرمز دینوفلاژلایت نسبت به غلظت مواد مغذی در ستون آب غیرقابل قبول بود
[ترجمه گوگل]شکل گیری جفت قرمز دینوفلاژلایت نسبت به غلظت مواد مغذی در ستون آب غیرقابل قبول بود
5. A consultancy study on red tide monitoring and management was completed in May.
[ترجمه ترگمان]یک شرکت مشاور در زمینه نظارت بر امواج قرمز و مدیریت در ماه مه تکمیل شد
[ترجمه گوگل]مطالعات مشاوره ای در مورد نظارت و مدیریت جزر و مد قرمز در ماه مه انجام شد
[ترجمه گوگل]مطالعات مشاوره ای در مورد نظارت و مدیریت جزر و مد قرمز در ماه مه انجام شد
6. Upon this, the dialectical relation between red tide and eutrophication is thoroughly discussed.
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، رابطه دیالکتیکی بین موج قرمز و انباشتگی خوراکه آب به طور کامل مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]پس از این، رابطه دیالکتیکی بین جزر و مد قرمز و یوتروفیزاسیون به طور کامل مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]پس از این، رابطه دیالکتیکی بین جزر و مد قرمز و یوتروفیزاسیون به طور کامل مورد بحث قرار می گیرد
7. No significant correlation was observed between diatom red tide and alongshore pollutants discharge.
[ترجمه ترگمان]هیچ همبستگی قابل توجهی بین موج قرمز diatom و تخلیه آلاینده های alongshore مشاهده نشد
[ترجمه گوگل]همبستگی معنی داری بین بارندگی قرمز اقلیمی و تخلیه آلاینده های آلنگشور مشاهده نشد
[ترجمه گوگل]همبستگی معنی داری بین بارندگی قرمز اقلیمی و تخلیه آلاینده های آلنگشور مشاهده نشد
8. The scale of red tide disaster is closely correlated with the economic development, population growth, longshore breed aquatics and agriculture, terrestrial recrement.
[ترجمه ترگمان]مقیاس فاجعه موج قرمز ارتباط نزدیکی با رشد اقتصادی، رشد جمعیت، نژاد longshore و کشاورزی، recrement زمینی دارد
[ترجمه گوگل]مقیاس فاجعه باران در قرن بیستم با توسعه اقتصادی، رشد جمعیت، آکواریک های جنگلی و کشاورزی، تفریحی زمینی ارتباط نزدیکی دارد
[ترجمه گوگل]مقیاس فاجعه باران در قرن بیستم با توسعه اقتصادی، رشد جمعیت، آکواریک های جنگلی و کشاورزی، تفریحی زمینی ارتباط نزدیکی دارد
9. In recent years, the red tide erupted frequently and caused a great economic loss.
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، موج قرمز اغلب فوران کرد و باعث افت شدید اقتصادی شد
[ترجمه گوگل]در سال های اخیر، باران قرمز باران فراوانی پدید آمد و موجب زیان زیادی اقتصادی شد
[ترجمه گوگل]در سال های اخیر، باران قرمز باران فراوانی پدید آمد و موجب زیان زیادی اقتصادی شد
10. The research object is Gonyaulax polygramma red tide which broke out at Haizhou Gulf in 200
[ترجمه ترگمان]موضوع پژوهش Gonyaulax موج قرمز است که در خلیج Haizhou در ۲۰۰ مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]این موضوع تحقیقاتی است که در جزیره Gonyaulax polygramma قرمز رخ می دهد که در خلیج Haizhou در 200 ساله رخ داد
[ترجمه گوگل]این موضوع تحقیقاتی است که در جزیره Gonyaulax polygramma قرمز رخ می دهد که در خلیج Haizhou در 200 ساله رخ داد
11. Red tide happens frequently along the coast of Japan.
[ترجمه ترگمان]موج قرمز اغلب در امتداد ساحل ژاپن اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]باران سرخ اغلب در امتداد ساحل ژاپن اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]باران سرخ اغلب در امتداد ساحل ژاپن اتفاق می افتد
12. Micro-algae is harmful halobios which can cause red tide and invasion of non-indigenous species.
[ترجمه ترگمان]جلبک Micro مضر است که می تواند موجب جزر و مد قرمز و تهاجم گونه های غیر بومی شود
[ترجمه گوگل]میکرو جلبک هاله های مضر است که می تواند موجی از قرمز و تهاجم به گونه های غیر بومی را ایجاد کند
[ترجمه گوگل]میکرو جلبک هاله های مضر است که می تواند موجی از قرمز و تهاجم به گونه های غیر بومی را ایجاد کند
13. Life strategies of red tide algae play the considerable roles in the occurrence of red tides.
[ترجمه ترگمان]استراتژی های زندگی جلبک ها در جزر و مد قرمز نقش قابل توجهی در وقوع جزر و جزر و مد قرمز دارند
[ترجمه گوگل]استراتژی های زندگی جلبک های سرخ مایل به قرمز نقش مهمی در وقوع جزر و مد قرمز بازی می کنند
[ترجمه گوگل]استراتژی های زندگی جلبک های سرخ مایل به قرمز نقش مهمی در وقوع جزر و مد قرمز بازی می کنند
14. The appearance of the red tide has brought threat to the halo bios'existence.
[ترجمه ترگمان]ظهور جزر و مد سرخ برای هاله ای که در هاله ای ساخته شده است تهدید شده است
[ترجمه گوگل]ظهور جزر و مد قرمز تهدیدی برای زندگی بیولوژیک هاله است
[ترجمه گوگل]ظهور جزر و مد قرمز تهدیدی برای زندگی بیولوژیک هاله است
پیشنهاد کاربران
red tide ( اقیانوس شناسی )
واژه مصوب: آب سرخه
تعریف: پدیده ای ناشی از تکثیر بیش ازحد برخی از ریزاندامگان های گونه های داینوفیتا ( Dinophytes ) معمولاً در نتیجۀ افزایش مواد مغذی که براثر آن برخی گونه ها سمومی تولید می کنند که ممکن است باعث مرگ ومیر سایر آبزیان شود
واژه مصوب: آب سرخه
تعریف: پدیده ای ناشی از تکثیر بیش ازحد برخی از ریزاندامگان های گونه های داینوفیتا ( Dinophytes ) معمولاً در نتیجۀ افزایش مواد مغذی که براثر آن برخی گونه ها سمومی تولید می کنند که ممکن است باعث مرگ ومیر سایر آبزیان شود
کلمات دیگر: