1. Note that thick, strong angles of tibia are not violated.
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که گوشه های ضخیم و قوی درشت نی قرار نگرفته است
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که ضخامت و زوایای قوی تیبایا نقض نمی شود
2. The victim suffered a fractured tibia and a laceration.
[ترجمه ترگمان]قربانی از استخوان ساق شکسته و پارگی آسیب دیده
[ترجمه گوگل]قربانی یک شکاف شکم و یک انفجار را تجربه کرد
3. The soleus originates the upper tibia and fibula, then the calf to attach to the heel.
[ترجمه ترگمان]این استخوان ساق کوچک و نازک نی را دارد و سپس ماهیچه ساق پا را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]سلیوس تیبیا و فیبولا را بالا می برد و سپس گوساله را به پاشنه وصل می کند
4. Fractured tibia about five inches below the patella.
[ترجمه ترگمان]در حدود ۵ اینچ پایین تر از patella قرار دارد
[ترجمه گوگل]شکم تیزی در حدود پنج اینچ زیر پاتلاغی شکسته است
5. Fixation of fractures of tibial shafts was simple. Anatomical reduction of fractures was obtained. The tridentate structure of the TITN fit well the funnel-like medullary of the distal part of tibia.
[ترجمه ترگمان]Fixation از تونل های tibial ساده بود کاهش Anatomical شکستگی حاصل شد ساختار tridentate of به خوبی شکل قیف مانند بخش دوربرد درشت نی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]رفع شکستگی شفت های تیبایوسی ساده بود کاهش آناتومیکی شکستگی ها به دست آمد ساختار سه بعدی TITN به خوبی به عنوان قوزک به شکل قوام بخش دیستال تیبیا مناسب است
6. Athletic tibia periostitis, which is quite common among teenagers, is a kind of injury to partial tissues caused by inappropriate movement.
[ترجمه ترگمان]tibia ورزشی periostitis که در میان نوجوانان بسیار رایج است نوعی آسیب به بافت های جزئی است که ناشی از حرکت نامناسب هستند
[ترجمه گوگل]Periostitis tibia Athletic، که در میان نوجوانان معمول است، نوعی آسیب به بافت های جزئی ناشی از حرکت نامناسب است
7. Methods 16 patients with metaphyseal fracture of tibia were treated with minimally invasive plate osteosynthesis by indirect reduction.
[ترجمه ترگمان]روش های ۱۶ بیمار با شکست metaphyseal of با کاهش غیرمستقیم همراه با کاهش غیرمستقیم plate تیمار شدند
[ترجمه گوگل]روشها: در 16 بیمار مبتلا به شکستگی متافیزال تیبیا، با کاهش غیر مستقیم با استئوسنتز پلاسمیدی مهاجم، تحت درمان قرار گرفتند
8. Objective To evaluate efficacy of osteotomy in high tibia with internal fixation with staple for treatment of osteoarthritis complicated bowleg .
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثربخشی osteotomy در درشت نی بالا با تثبیت داخلی به منظور درمان آرتروز complicated پیچیده
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثربخشی استئوتومی در تیبیا بالا با تثبیت درونی با کامپوزیت اصلی برای درمان پوسته پوسته پوسته پوسته استخوان
9. Conclusions: Distal tibia fractures may be treated successfully with plates or nails.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: شکستگی distal درشت نی ممکن است با صفحات یا میخ ها با موفقیت برخورد شود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری شکستگی های دیستال تیبیا با استفاده از صفحات یا ناخن ها می تواند با موفقیت درمان شود
10. But she also suffered a second stress fracture to her tibia last season.
[ترجمه ترگمان]اما او همچنین در فصل گذشته دچار شکستگی stress شد
[ترجمه گوگل]اما او در فصل گذشته نیز به شکستگی ستون فقرات او ضربه زده است
11. Case No. 5: 58 year-old woman fell, sustaining a left ankle sprain and bruising over the ankle and tibia.
[ترجمه ترگمان]حالت شماره ۵: زن ۵۸ ساله سقوط کرد، قوزک پای چپ را حفظ کرد و مچ پای چپ و درشت نی را گرفت
[ترجمه گوگل]پرونده شماره 5 زن 58 ساله سقوط کرد، حفظ چرخه چپ مچ پا و کبودی بیش از مچ پا و تیبیا
12. Matt put me in a leg lock and clamped down until I feared my tibia would snap.
[ترجمه ترگمان]مت مرا در قفل پایه گذاشت و به پایین خزید تا اینکه می ترسیدم ساق پام به هم بخورد
[ترجمه گوگل]مات من را در یک قفل پا قرار داد و تا زمانی که از تپش بیضه ترسیدم تکان خوردم
13. They include the levator and depressor of the trochanter, tibia and tarsus and the levator of the pretarsus.
[ترجمه ترگمان]آن ها شامل levator و چوب trochanter، درشت نی و tarsus و the of هستند
[ترجمه گوگل]آنها عبارتند از لویاتور و افسردگی تریاکانتر، تیبیا و تارسوس و تسکین دهنده پیشارسوس
14. To compare the curative effects of band-locked bone nail and anatomy steel plate to cure close-up and light open fracture of tibia hypomere.
[ترجمه ترگمان]برای مقایسه اثرات درمانی بر روی میخ استخوان قفل و صفحه فولادی anatomy برای درمان شکستگی و شکستگی باز برشی of hypomere وجود دارد
[ترجمه گوگل]برای مقایسه اثرات درمانی ناخن های قفسه سینه با استخوان و آناتومی ورق فولادی برای درمان شکاف باز و نزدیک نور تیبیا هیپومر
15. Objective To investigate the clinical application of vascuiarize periosteum flap repair and tibia fractures nonunion prevention.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد کاربرد بالینی تعمیر دریچه vascuiarize periosteum و جلوگیری از شکستگی استخوان درشت نی:
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور بررسی کاربرد بالینی از ترمیم فلاپ واسکوئیاریزه و شکستگی تیبیا در پیشگیری از عدم اتصال به موش صحرایی