• group of mountains which are located along the border between india and tibet
himalaya mountains
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. A town of northeast India in the lower Himalaya Mountains on the Sikkim border.
[ترجمه ترگمان]شهری از شمال شرقی هند در کوهستان های کم ارتفاع هیمالیا در مرز سیکیم
[ترجمه گوگل]یک شهر شمال شرقی هند در کوههای پایین Himalaya در مرز سیکیم
[ترجمه گوگل]یک شهر شمال شرقی هند در کوههای پایین Himalaya در مرز سیکیم
2. Like Mount Qomolangma, K is in the Himalaya Mountains.
[ترجمه ترگمان]مانند کوه Qomolangma، کی در کوهه ای هیمالیا قرار دارد
[ترجمه گوگل]مانند کوه قمولنگما، K در کوه های هیمالیا است
[ترجمه گوگل]مانند کوه قمولنگما، K در کوه های هیمالیا است
3. Two horseback riders stop for a smoke in Himalaya mountains.
[ترجمه ترگمان]دو سوار اسب برای کشیدن سیگار در کوهستان Himalaya متوقف می شوند
[ترجمه گوگل]دو سوار اسب برای دود در کوه های هیمالیا کپی می کنند
[ترجمه گوگل]دو سوار اسب برای دود در کوه های هیمالیا کپی می کنند
4. A river of northern India rising in the Himalaya Mountains and flowing about, 38km (8'0 mi) generally southeast to the Ganges River at Allahabad.
[ترجمه ترگمان]رودخانه ای از شمال هند در کوه های هیمالیا در حال بالا رفتن است و در حدود ۳۸ کیلومتری (۸ ۰ مایل)به طور کلی به رودخانه گنگ در Allahabad می رسد
[ترجمه گوگل]رودخانه ای از شمال هند که در کوه های هیمالیا و در حدود 38 کیلومتری (8'0 مایل) عموما در جنوب شرقی رودخانه گنگ در الله آباد جریان دارد
[ترجمه گوگل]رودخانه ای از شمال هند که در کوه های هیمالیا و در حدود 38 کیلومتری (8'0 مایل) عموما در جنوب شرقی رودخانه گنگ در الله آباد جریان دارد
5. This is the peak of the Himalaya Mountains . It is over 848 metres high.
[ترجمه ترگمان]این قله کوه های هیمالیا است بیش از ۸۴۸ متر ارتفاع دارد
[ترجمه گوگل]این قله کوه های هیمالیا است این ارتفاع بیش از 848 متر است
[ترجمه گوگل]این قله کوه های هیمالیا است این ارتفاع بیش از 848 متر است
6. The tectonic stresses push up Himalaya Mountains and generate scores of earthquakes from Afghanistan to China.
[ترجمه ترگمان]تنش های تکتونیکی باعث بالا رفتن کوه ها و ایجاد ده ها زلزله از افغانستان به چین می شود
[ترجمه گوگل]تنش های زمین شناسی، کوه های هیمالیا را افزایش می دهد و موجب ایجاد زلزله هایی از افغانستان تا چین می شود
[ترجمه گوگل]تنش های زمین شناسی، کوه های هیمالیا را افزایش می دهد و موجب ایجاد زلزله هایی از افغانستان تا چین می شود
7. India has pushed hard into Asia, pushing up the Himalaya Mountains.
[ترجمه ترگمان]هند به سختی به آسیا فشار آورده و کوه های هیمالیا را هل داد
[ترجمه گوگل]هند به سختی به آسیا فشار وارد می کند و کوه های هیمالیا را هل می دهد
[ترجمه گوگل]هند به سختی به آسیا فشار وارد می کند و کوه های هیمالیا را هل می دهد
8. Of or relating to the biogeographic region that includes Europe, the northwest coast of Africa, and Asia north of the Himalaya Mountains, especially with respect to distribution of animals.
[ترجمه ترگمان]از یا مربوط به منطقه biogeographic که شامل اروپا، ساحل شمال غربی آفریقا و آسیا و شمال کوه های هیمالیا، به ویژه با توجه به توزیع حیوانات است
[ترجمه گوگل]از یا مربوط به منطقه biogeographic که شامل اروپا، سواحل شمال غربی آفریقا، و آسیا در شمال کوه های هیمالیا، به خصوص در رابطه با توزیع حیوانات
[ترجمه گوگل]از یا مربوط به منطقه biogeographic که شامل اروپا، سواحل شمال غربی آفریقا، و آسیا در شمال کوه های هیمالیا، به خصوص در رابطه با توزیع حیوانات
9. Bhutan: an isolated country of central asia in the eastern Himalaya Mountains.
[ترجمه ترگمان]بوتان: یک کشور منزوی از آسیا مرکزی در کوه های هیمالیا
[ترجمه گوگل]بوتان: کشور جدا شده از آسیای مرکزی در کوه های هیمالیا شرقی
[ترجمه گوگل]بوتان: کشور جدا شده از آسیای مرکزی در کوه های هیمالیا شرقی
کلمات دیگر: