با شکستگی، با علیلی، ازروی ناتوانی، با ضعف، بطور نادرست
infirmly
با شکستگی، با علیلی، ازروی ناتوانی، با ضعف، بطور نادرست
انگلیسی به فارسی
بی نهایت
انگلیسی به انگلیسی
• in an infirm manner; weakly, feebly; in a shaky manner, unstably
جملات نمونه
1. This is lienal empty stomach be reached infirmly, appropriate slowly take good care of sb, without the good method with swift what.
[ترجمه ترگمان]این یک شکم خالی است که به infirmly برسد و به آرامی مراقبت مناسب از sb بدون روش خوب با چه چیزی سریع انجام می شود
[ترجمه گوگل]این معده خالی لاینال است که به شدت رسیده است، مناسب به آرامی مراقبت از SB، بدون روش خوب با سریع چه
[ترجمه گوگل]این معده خالی لاینال است که به شدت رسیده است، مناسب به آرامی مراقبت از SB، بدون روش خوب با سریع چه
2. The wind of western-worship is blown infirmly gradually, one ancient head the consumptive convention that seeks foreign product has been abandoned by the consumer place of a lot of reason.
[ترجمه ترگمان]وزش باد غربی به تدریج در حال رشد است، یک سری از مغز باستانی که به دنبال محصول خارجی است، به دلیل بسیاری از دلایل، رها شده است
[ترجمه گوگل]باد پرستش غرب غالبا به تدریج دمیده می شود، یک قدم باستانی که کنوانسیون مصرفی است که به دنبال خرید محصول خارج از محل مصرف محسوب می شود
[ترجمه گوگل]باد پرستش غرب غالبا به تدریج دمیده می شود، یک قدم باستانی که کنوانسیون مصرفی است که به دنبال خرید محصول خارج از محل مصرف محسوب می شود
3. Sea orchid the Ni was weak to infirmly come a, the vision moves to open in a moment, in case this'crazy dog'misunderstanding.
[ترجمه ترگمان]ارکیده دریایی که Ni برای infirmly ضعیف بود، در یک لحظه به حرکت در آمد تا در صورت سو تفاهم موجود در این سگ دیوانه باز شود
[ترجمه گوگل]دریای ارکیده نیکل ضعیف بود تا به شدت بیفتد، چشم انداز در یک لحظه باز می شود، در صورتی که این 'سگ' کلاسیک درک شده است
[ترجمه گوگل]دریای ارکیده نیکل ضعیف بود تا به شدت بیفتد، چشم انداز در یک لحظه باز می شود، در صورتی که این 'سگ' کلاسیک درک شده است
4. Pure style is changed infirmly further in the in decorating meeting henceforth, healthy nature will become the subject with long constant.
[ترجمه ترگمان]سبک خالص در تزئین مجدد با آن از این به بعد تغییر کرده است، طبیعت سالم به سوژه با ثابت طولانی تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]از این به بعد، سبک خالص به طور مؤثرتری در جلسه تزئینیافته تغییر می کند، طبیعت سالم به موضوعی تبدیل می شود که ثابت باقی مانده است
[ترجمه گوگل]از این به بعد، سبک خالص به طور مؤثرتری در جلسه تزئینیافته تغییر می کند، طبیعت سالم به موضوعی تبدیل می شود که ثابت باقی مانده است
5. Ask infirmly infirmly wash lavatory fluid to you can use gastric lavage?
[ترجمه ترگمان]از infirmly infirmly برای شستشوی مایع دستشویی استفاده کنید تا بتوانید از lavage شکمی استفاده کنید؟
[ترجمه گوگل]بپرسید مایع تانک بی نهایت شستشو می تواند از لواژ معده استفاده کند؟
[ترجمه گوگل]بپرسید مایع تانک بی نهایت شستشو می تواند از لواژ معده استفاده کند؟
6. In the meantime, the light of the room also has particular demand by force to the curtain infirmly .
[ترجمه ترگمان]در این میان، نور اتاق نیز به طور خاص با زور به پرده infirmly نیاز دارد
[ترجمه گوگل]در عین حال، نور اتاق به طور تقریبی تقاضای خاصی نیز برای پرده دارد
[ترجمه گوگل]در عین حال، نور اتاق به طور تقریبی تقاضای خاصی نیز برای پرده دارد
7. Incorporate is in 5 respects: Administrative function is changed infirmly.
[ترجمه ترگمان]در ۵ لحاظ: کارکرد اجرایی تغییر کرده است
[ترجمه گوگل]Incorporate در 5 گنجانده شده است: عملکرد اداری به شدت تغییر کرده است
[ترجمه گوگل]Incorporate در 5 گنجانده شده است: عملکرد اداری به شدت تغییر کرده است
8. The furniture design of pure style will be changed infirmly further.
[ترجمه ترگمان]طرح مبلمان سبک خالص به تدریج تغییر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]طراحی مبلمان از سبک خالص به شدت تغییر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]طراحی مبلمان از سبک خالص به شدت تغییر خواهد کرد
9. Returned somebody to always do not forget Chinese football, ask losingly infirmly " can let Chinese football take a world cup " .
[ترجمه ترگمان]به کسی Returned که فوتبال چینی را فراموش نکند، از losingly infirmly بپرسید \" می تواند اجازه دهد فوتبال چینی یک جام جهانی بگیرد \"
[ترجمه گوگل]هر کسی را مجاز به یاد داشته باشید که همیشه فوتبال چینی را فراموش نخواهید کرد، از شکست به شدت نگران نباشید 'می توانید فوتبال چینی را به جام جهانی برسانید'
[ترجمه گوگل]هر کسی را مجاز به یاد داشته باشید که همیشه فوتبال چینی را فراموش نخواهید کرد، از شکست به شدت نگران نباشید 'می توانید فوتبال چینی را به جام جهانی برسانید'
10. The steel that the arc that the coping of the space that wash bath and ground use turned straight line infirmly is hard.
[ترجمه ترگمان]فولاد کربنی که قوس فضایی است که حمام و استفاده از زمین را شستشو می دهند سخت است
[ترجمه گوگل]فولاد که قوس است که مقابله فضا که شستن حمام و زمین استفاده از خط مستقیم به شدت سخت است
[ترجمه گوگل]فولاد که قوس است که مقابله فضا که شستن حمام و زمین استفاده از خط مستقیم به شدت سخت است
11. Go up when physiology and appear the constitution is good by the fine that becomes strong infirmly when a favourable turn, SenileThe enthusiasm that the person exercises is met times add.
[ترجمه ترگمان]زمانی که فیزیولوژی و به نظر می رسد که قانون اساسی خوب است، با شور و شوق و شور و شوق و شور و شوق و شور و شوق و شور و شوق و شور و شوق و شور و شوق و شور و شوق و شور و شوق و شور و شوق و شور و شوق و شور و شوق و شور و شوق و شور و شوق و شور و شوق بسیار خوب است
[ترجمه گوگل]وقتی فیزیولوژی به نظر برسد، قانون اساسی خوب است، با توجه به اینکه خوب است که ناپایدار شدید، هنگامی که نوبتی مطلوب باشد، شور و شوق Senile است که فرد تمرین می کند وقتی بارها اضافه می شود
[ترجمه گوگل]وقتی فیزیولوژی به نظر برسد، قانون اساسی خوب است، با توجه به اینکه خوب است که ناپایدار شدید، هنگامی که نوبتی مطلوب باشد، شور و شوق Senile است که فرد تمرین می کند وقتی بارها اضافه می شود
12. To video website, best cooperative mode, advertisement of nothing is more. . . than is divided into mode, because this will be on certain level, change copyright to purchase cost infirmly .
[ترجمه ترگمان]در وب سایت ویدئویی، بهترین حالت هم کاری، تبلیغ هیچ چیز بیش از تقسیم شدن به حالت نیست، زیرا این کار در سطح خاصی خواهد بود، حق مولف را تغییر داده و هزینه خرید را تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]به وب سایت ویدیو، بهترین حالت همکاری، تبلیغات هیچ چیز بیشتر است از آن است که به حالت تقسیم می شود، زیرا این امر در سطح خاصی صورت می گیرد، کپی رایت را به شدت هزینه می کند
[ترجمه گوگل]به وب سایت ویدیو، بهترین حالت همکاری، تبلیغات هیچ چیز بیشتر است از آن است که به حالت تقسیم می شود، زیرا این امر در سطح خاصی صورت می گیرد، کپی رایت را به شدت هزینه می کند
13. But on the other hand, people also is changed infirmly somewhat to the expectation of the TV program.
[ترجمه ترگمان]اما از سوی دیگر، مردم نسبت به انتظارات برنامه تلویزیونی تا حدی تغییر کرده اند
[ترجمه گوگل]اما از سوی دیگر، مردم نیز تا حدودی به انتظار برنامه تلویزیونی تغییر کرده اند
[ترجمه گوگل]اما از سوی دیگر، مردم نیز تا حدودی به انتظار برنامه تلویزیونی تغییر کرده اند
14. When watching TV, can open the lamp with a lesser wattage, change the harm of eyeball of strong smooth cross-eye infirmly .
[ترجمه ترگمان]هنگام نگاه کردن به تلویزیون، می تواند لامپ را با نور ضعیف تری باز کند، آسیب چشم را تغییر دهد
[ترجمه گوگل]هنگام تماشای تلویزیون، می توانید لامپ را با توان کمتری باز کنید، آسیب چشم را به طور چشمگیری از صاف و صاف قوی چشم تغییر دهید
[ترجمه گوگل]هنگام تماشای تلویزیون، می توانید لامپ را با توان کمتری باز کنید، آسیب چشم را به طور چشمگیری از صاف و صاف قوی چشم تغییر دهید
کلمات دیگر: