(با هواپیما) از روی محلی پرواز کردن (به ویژه از روی سرزمین بیگانه)
overfly
(با هواپیما) از روی محلی پرواز کردن (به ویژه از روی سرزمین بیگانه)
انگلیسی به فارسی
از روی (چیزی) عبور کردن
سرازیر شدن، از روی عبور کردن
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: overflies, overflying, overflew, overflown
مشتقات: overflight (n.)
حالات: overflies, overflying, overflew, overflown
مشتقات: overflight (n.)
• (1) تعریف: to fly an aircraft over (a specific area, esp. of a foreign country) for the purpose of reconnaissance.
• (2) تعریف: to fly an aircraft beyond (a specified point).
- The pilot overflew the runway and crashed.
[ترجمه ترگمان] خلبان هواپیما را تعمیر کرد و سقوط کرد
[ترجمه گوگل] خلبان باند پرواز را پرتاب کرد و سقوط کرد
[ترجمه گوگل] خلبان باند پرواز را پرتاب کرد و سقوط کرد
• fly over; fly past
جملات نمونه
1. We all overfly the border at regular intervals.
[ترجمه ترگمان]همه ما در فواصل معین از مرز عبور می کنیم
[ترجمه گوگل]همه ما در فواصل منظم از مرز عبور می کنیم
[ترجمه گوگل]همه ما در فواصل منظم از مرز عبور می کنیم
2. Even aircraft are forbidden to overfly the area.
[ترجمه ترگمان]حتی هواپیما هم ممنوع است که منطقه را تخلیه کند
[ترجمه گوگل]حتی هواپیما ممنوع است تا منطقه را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]حتی هواپیما ممنوع است تا منطقه را از بین ببرد
3. I couldn't either overfly or fly round the CB cells.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانستم پرواز کنم یا پرواز کنم و به طرف دستگاه بی سیم پرواز کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانستم بیش از حد سلول های CB را از بین ببرم و یا پرواز کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانستم بیش از حد سلول های CB را از بین ببرم و یا پرواز کنم
4. If a spot turned hot, we'd overfly it frequently.
[ترجمه ترگمان]اگر جایی داغ می شد، بارها آن را بررسی می کردیم
[ترجمه گوگل]اگر یک نقطه داغ شد، ما آن را اغلب بیش از حد بیش از حد
[ترجمه گوگل]اگر یک نقطه داغ شد، ما آن را اغلب بیش از حد بیش از حد
5. The journey back took longer than normal, because the plane could not overfly the war zone.
[ترجمه ترگمان]سفر بیش از حد معمول طول کشید، چون هواپیما نتوانست منطقه جنگی را ترک کند
[ترجمه گوگل]سفر بازگشت طولانی تر از حد معمول بود، چرا که هواپیما نمی توانست منطقه جنگ را غارت کند
[ترجمه گوگل]سفر بازگشت طولانی تر از حد معمول بود، چرا که هواپیما نمی توانست منطقه جنگ را غارت کند
6. Permission has not yet been granted for the airline to overfly Tanzania.
[ترجمه ترگمان]مجوز این شرکت هواپیمایی به overfly تانزانیا داده نشده است
[ترجمه گوگل]مجوز برای تدارکات در تانزانیا وجود ندارد
[ترجمه گوگل]مجوز برای تدارکات در تانزانیا وجود ندارد
7. Hong Dan and Go Quao were the only villages of any size you might overfly between them.
[ترجمه ترگمان]دن دن و Go تنها دهکده های of بودند که ممکن بود بین آن ها تقسیم شود
[ترجمه گوگل]هنگ دان و گو کوهو تنها روستاهای هر اندازه ای بود که ممکن است بین آنها بیندازید
[ترجمه گوگل]هنگ دان و گو کوهو تنها روستاهای هر اندازه ای بود که ممکن است بین آنها بیندازید
8. Thunderstorm ahead ( on my way ), climbing to 10000 m to avoid ( overfly ) the storm.
[ترجمه ترگمان]در مسیر خود به ۱۰۰۰۰ متر صعود کنید تا از طوفان جلوگیری کنید
[ترجمه گوگل]رعد و برق پیش رو (در راه من)، صعود به 10،000 متر برای جلوگیری از (طغیان) طوفان
[ترجمه گوگل]رعد و برق پیش رو (در راه من)، صعود به 10،000 متر برای جلوگیری از (طغیان) طوفان
کلمات دیگر: