کلمه جو
صفحه اصلی

not so much as

انگلیسی به انگلیسی

• not even the same amount as

جملات نمونه

1. There was not so much as a trickle of water.
[ترجمه ترگمان]به اندازه یک قطره آب نبود
[ترجمه گوگل]به اندازه ی یک لکه ی آب وجود نداشت

2. He'd received not so much as a thank you from Tiffany.
[ترجمه ترگمان]او به اندازه یک تشکر از طرف تیفانی دریافت نکرده بود
[ترجمه گوگل]او تا به حال از تیفانی متشکر نیست

3. It is a matter of tone, not so much as content.
[ترجمه ترگمان]این یک موضوع است، نه چندان که به اندازه کافی راضی باشد
[ترجمه گوگل]این مسئله به تنه و نه به اندازه محتوا است

4. We got our six appearances, and not so much as one drop-by or mix-and-mingle extra.
[ترجمه ترگمان]ما شش بار حضور داشتیم، و نه به اندازه یک قطره یا مخلوط - و با هم قاطی می شویم
[ترجمه گوگل]ما شش ظاهر خود را به دست آوردیم، و نه به عنوان یک قطره ای و یا مخلوط و مخلوط اضافی

5. He had never had a day of sickness, not so much as a cold.
[ترجمه ترگمان]هرگز روزی دچار بیماری نشده بود، نه به اندازه سرما
[ترجمه گوگل]او هیچ روزی از بیماری نداشت، نه خیلی سرد

6. Not so much as a sociology essay, or an urban character sketch in London's Evening Standard.
[ترجمه ترگمان]نه به عنوان یک مقاله جامعه شناسی، یا یک طرح شخصیت شهری در استاندارد عصر لندن
[ترجمه گوگل]نه به عنوان یک مقاله جامعه شناسی، و یا طرح شخصیت شهری در Standard Evening Standard لندن

7. I did not so much as flick a duster around the papers.
[ترجمه ترگمان]من حتی به اندازه یک گردگیری با کاغذ بازی نکردم
[ترجمه گوگل]من خیلی نگران نیستم که در اطراف مقالات قرار بگیرم

8. But by not so much as a flicker of an eyebrow did he betray his emotions.
[ترجمه ترگمان]اما تا آن اندازه که یک ابرویش را بالا برده بود، به احساساتش خیانت کرد
[ترجمه گوگل]اما به اندازه ی یک سوسو زدن از ابرو، او احساسات خود را خیانت کرد

9. So far in Rajasthan, I had not so much as nodded to another female.
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که در Rajasthan، من به اندازه یک زن دیگر سر تکان ندادم
[ترجمه گوگل]تا کنون در راجستان، من تا به حال به اندازه کافی به زن دیگری نشنیده بودم

10. Not so much as a splash or even his oddly deformed head above the water.
[ترجمه ترگمان]نه به آن اندازه که صدای ترشح آب یا حتی سر عجیب و غریب او بالای آب باشد
[ترجمه گوگل]نه به عنوان یک چلپ چلوپ و یا حتی سر خود را به شکل عجیب تغییر شکل بیش از آب

11. Mrs. Hurstwood kept on arranging her hair, not so much as deigning a glance.
[ترجمه ترگمان]خانم Hurstwood مرتب موهایش را مرتب می کرد و حتی یک نگاه هم به او نداشت
[ترجمه گوگل]خانم هورستود در تنظیم موهایش نگهداری کرد، نه به اندازه ای که نگاهی به من انداخت

12. THERE was no return of the mutineers - not so much as another shot out of the woods.
[ترجمه ترگمان]دیگر اثری از یاغیان نبود - نه به اندازه یک گلوله دیگر از جنگل
[ترجمه گوگل]هیچ بازپس گیری از مظنونان وجود نداشت - نه خیلی شبیه یک گلوله دیگر از جنگل

13. Not so much as a peep came from the girls.
[ترجمه ترگمان]نه آن قدر که یک نگاه از طرف دخترها می آمد
[ترجمه گوگل]نه چندان دشوار از دختران

14. Not so much as a damp spot.
[ترجمه ترگمان]نه به اندازه یه جای مرطوب
[ترجمه گوگل]نه به عنوان یک نقطه مرطوب

پیشنهاد کاربران

نه. . . بلکه


کلمات دیگر: