کلمه جو
صفحه اصلی

repass


مجددا عبور کردن، دوباره تصویب کردن، دوباره عبورکردن، مجددا تصویب کردن

انگلیسی به فارسی

دوباره عبورکردن، مجددا تصویب کردن


انگلیسی به انگلیسی

• pass again, go by again

جملات نمونه

1. He repassed the street when he saw the policeman coming up.
[ترجمه ترگمان]وقتی پلیس را دید از خیابان گذشت
[ترجمه گوگل]هنگامی که او دید که پلیس در حال ظهور است، خیابان را دفع کرد

2. The resolution was repassed at last.
[ترجمه ترگمان]سرانجام تصمیم دوباره برقرار شد
[ترجمه گوگل]این قطعنامه در نهایت دفع شد

3. The next morning he saw Albert pass and repass, holding an enormous bouquet, which he doubtless meant to make the bearer of his amorous epistle.
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد، آلبر را دید که یک دسته گل بسیار بزرگ در دست داشت که بی تردید قصد داشت حامل نامه عاشقانه خود باشد
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد، آلبرت را دیدم که پاسپورتش را برگردانده بود، یک دسته گل عظیم داشت، که مطمئنا به معنای حامی پیام نامه عاشقانه او بود

4. Repass 21 centuries head effort of 20 years, basic implementation is industrialized, it is the historical task with our country formidable modernization.
[ترجمه ترگمان]طی ۲۰ قرن تلاش برای ۲۰ سال، پیاده سازی اولیه صنعتی است، این وظیفه تاریخی با مدرن سازی قدرتمند کشور ماست
[ترجمه گوگل]Repass 21 قرن تلاش قوای 20 ساله، اجرای اساسی صنعتی است، این کار تاریخی با مدرنیزاسیون کشور مهیج است

5. "It sounds like a lot of money to Americans, but it's really just a start, " James P. RePass of the National Corridors Initiative told the Washington Post.
[ترجمه ترگمان]جیمز پی repass از برنامه ملی Corridors به واشنگتن پست گفت
[ترجمه گوگل]جیمز پی رپاس از طرح راهپیمایی های ملی به واشنگتن پست گفت: 'این به نظر می رسد مانند مقدار زیادی پول برای آمریکایی ها، اما واقعا فقط یک شروع است

6. Police hopes the netizen uses oneself dominant position, the machine that use DV or camera, below the circumstance of sponsorial body safety assistance obtains evidence, repass QQ send police.
[ترجمه ترگمان]پلیس امیدوار است که the از موقعیت برتر خود استفاده کند، ماشینی که از دوربین یا دوربین استفاده می کند، پایین تر از شرایط کمک ایمنی بدن به دست آوردن شواهد، repass QQ به پلیس اطلاع می دهد
[ترجمه گوگل]پلیس امیدوار است که نیتزین از موضع غالب خود استفاده کند؛ دستگاهی که از دوربین دیجیتال یا دوربین استفاده می کند، در زیر شرایط مراقبت های ایمنی بدن حاصله، شواهد دریافت می کند و پلیس QQ را بارگیری می کند

7. Coat Villa Durango State and the tower with state of the adjacent hair Repass, since from April, where more than 400 bodies found.
[ترجمه ترگمان]از ماه آوریل تا کنون بیش از ۴۰۰ جسد در آن پیدا شده است، به ویلای \"Villa Durango\" و برج \"the hair\" (the)که در مجاورت آن قرار دارد، قرار دارند
[ترجمه گوگل]از آنجا که از ماه آوریل، جایی که بیش از 400 بدن پیدا شده است، کت ویلا دورانگو دولت و برج با حالت Rapass از موهای مجاور است

8. August 22 last year, 72 undocumented Central American migrants in Mexico have been killed Repass Mao tower, of which 32 Hondurans.
[ترجمه ترگمان]در ۲۲ اوت سال گذشته ۷۲ نفر از مهاجران غیرقانونی آمریکای مرکزی در مکزیک در برج مائو killed کشته شده اند که ۳۲ تن از آن ها متعلق به آن هستند
[ترجمه گوگل]در اوت 22 سال گذشته، 72 مهاجر غیرقانونی امریکای مرکزی در مکزیک کشته شده اند برج Repac Mao، که 32 هوندوره است، کشته شدند

9. Ameliorative key depends on microscope, it is the skin certainly still be adiposity flabbily, the skin with repass redundant excision or pump are redundant adipose will solve.
[ترجمه ترگمان]کلید ameliorative به میکروسکوپ بستگی دارد، آن پوست قطعا still flabbily است، پوست با برش redundant اضافی و یا پمپ اضافی، چربی اضافی را حل می کند
[ترجمه گوگل]کلید پاکسازی بستگی به میکروسکوپ دارد، پوست قطعا همچنان چرب است، پوست با انقباض بیش از حد و یا پمپ چربی بیش از حد حل خواهد شد

10. In putting the flower the organic solution such as person oil aether first, make the balmy material in leaf enters solvent, next repass distill, reclaim organic dissolvent, can get jasmine extract.
[ترجمه ترگمان]در قرار دادن گل، محلول آلی مانند aether، ابتدا مواد معطر را در برگ وارد می کند که به صورت حلال وارد می شود و بعد از آن عصاره گل یاسمن به دست می آید
[ترجمه گوگل]در ابتدا قرار دادن گل محلول آلی مانند روغن آئروی فرد، مواد مرطوب کننده را در برگ وارد حلال می کند، سپس دفع می کند، محلول های آلی را تجدید می کند، عصاره یاسمن می تواند دریافت کند


کلمات دیگر: