کلمه جو
صفحه اصلی

nothing short of


همان قدر، کمتر نه، همانند

انگلیسی به انگلیسی

• nothing less than

جملات نمونه

1. The party was nothing short of a disaster.
[ترجمه مهدی] آن مهمانی کاملا یک فاجعه بود.
[ترجمه ترگمان]پارتی چیزی کوتاه از یک فاجعه نبود
[ترجمه گوگل]حزب چیزی جز فاجعه نبود

2. The way the whales are killed is nothing short of barbaric.
[ترجمه ترگمان]طریقه کشته شدن وال ها چیز کوتاهی از کار وحشیانه نیست
[ترجمه گوگل]راه نهنگ ها کشتن هیچ چیز غیر از وحشیگری نیست

3. Her recovery seemed nothing short of a miracle.
[ترجمه ترگمان]بهبودی او چیزی جز یک معجزه نبود
[ترجمه گوگل]بهبود او به نظر می رسید چیزی کم از یک معجزه نیست

4. The results are nothing short of magnificent.
[ترجمه ترگمان]نتایج آن چیزی از شکوه و شکوه نیست
[ترجمه گوگل]نتایج هیچ چیز بزرگ از شکوه نیست

5. To do that would be nothing short of suicide.
[ترجمه ترگمان]انجام این کار هیچ چیز کوتاهی از خودکشی نخواهد بود
[ترجمه گوگل]برای انجام این کار چیزی کم از خودکشی نیست

6. The transformation has been nothing short of a miracle.
[ترجمه ترگمان]این تبدیل چیزی جز معجزه نبوده است
[ترجمه گوگل]تحول چیزی جز یک معجزه نیست

7. The decision is nothing short of scandalous.
[ترجمه ترگمان]این تصمیم چیزی جز رسوایی نیست
[ترجمه گوگل]این تصمیم چیزی جز رسوایی نیست

8. His behaviour was nothing short of rude.
[ترجمه ترگمان]رفتار او کوتاه و خشن بود
[ترجمه گوگل]رفتار او چیزی کم از بی ادب نبود

9. His behaviour was nothing short of rudeness.
[ترجمه ترگمان]رفتار او از بی ادبی نبود
[ترجمه گوگل]رفتار او چیزی کم و کمال نبود

10. The result is nothing short of brilliant and has met with raves in all the glossy industry mags.
[ترجمه ترگمان]نتیجه آن چیزی کوتاه و درخشان نیست و با raves در همه صنعت براق industry آشنا شده است
[ترجمه گوگل]نتیجه هیچ چیزی از درخشان نیست و با همه چیز در صنعت موزیک براق آشنا شده است

11. It is a crusade to recapture Jerusalem, nothing short of a call for a new theocracy.
[ترجمه ترگمان]این یک جنگ صلیبی برای تسخیر مجدد اورشلیم است، که چیزی جز درخواست یک حکومت مذهبی جدید نیست
[ترجمه گوگل]این یک جنگ صلیبی است تا بیت المقدس را بازپس بگیرد، چیزی کمتر از یک تقاضای دکترای جدید نیست

12. What they envision is nothing short of a new corporate structure, in which accounting and other functions are outsourced.
[ترجمه ترگمان]آنچه که آن ها تصور می کنند چیزی کوتاه از یک ساختار سازمانی جدید نیست، که در آن حسابداری و وظایف دیگر برون سپاری می شوند
[ترجمه گوگل]آنچه که آنها تصور می کنند چیزی جز ساختار جدید شرکتی نیستند، که در آن حسابداری و سایر توابع خارجی برون سپاری می شوند

13. That is nothing short of stupidity.
[ترجمه ترگمان]این اصلا حماقت نیست
[ترجمه گوگل]این چیزی نیست جز حماقت

14. Since that is nothing short of a swindle, should not the Minister stop it?
[ترجمه ترگمان]چون این کار کوتاهی نیست، مگر نه که جناب وزیر این کار را بکند؟
[ترجمه گوگل]از آنجایی که این چیزی نیست جز کلاهبرداری، آیا وزیر آن را نباید متوقف کرد؟

15. That is nothing short of irresponsibility, and inflicts severe damage on our democracy.
[ترجمه ترگمان]این چیزی از بی مسئولیتی و بی مسئولیتی است و خسارات شدیدی به دموکراسی ما به بار می آورد
[ترجمه گوگل]این چیزی نیست جز عدم پاسخگویی و آسیب جدی به دموکراسی ما

پیشنهاد کاربران

دست کمی از . . . نداره


کلمات دیگر: