کلمه جو
صفحه اصلی

notifiable


(بیماریی که باید به مراجع مربوطه گزارش داده شود) گزارش دادنی

انگلیسی به فارسی

اخطار کردنی،تذکر دادنی


اطلاع رسانی


انگلیسی به انگلیسی

• should be informed about, should be given notice about
a notifiable disease is one that must be reported to the authorities whenever it occurs, because it is extremely dangerous.

جملات نمونه

1. If the animals have died from a notifiable disease, their bodies must be burnt.
[ترجمه ترگمان]اگر حیوانات از بیماری notifiable مرده اند، بدن آن ها باید سوزانده شود
[ترجمه گوگل]اگر حیوانات از یک بیماری قابل اعمال جان سالم به در برده باشند، بدن آنها باید سوزانده شود

2. Typhoid is an example of a notifiable disease.
[ترجمه ترگمان]حصبه یک نمونه از یک بیماری notifiable است
[ترجمه گوگل]Typhoid یک مثال از یک بیماری قابل اطلاع است

3. Is meningitis a notifiable disease?
[ترجمه ترگمان]آیا meningitis بیماری notifiable است؟
[ترجمه گوگل]آیا مننژیت یک بیماری قابل گزارش است؟

4. National notifiable disease surveillance is organized around state by state reporting systems for which states have ample legal authority.
[ترجمه ترگمان]نظارت بر بیماری notifiable ملی در سراسر ایالت توسط سیستم های گزارش دولتی سازماندهی شده است که ایالات دارای اختیارات قانونی فراوانی هستند
[ترجمه گوگل]نظارت بر بیماری های ناخواسته ملی در سراسر ایالت توسط سیستم های گزارشگری دولتی سازمان یافته است که در آن کشورها دارای قدرت قانونی فراوان هستند

5. National health authorities may also require specified notifiable communicable diseases to be reported at once.
[ترجمه ترگمان]مقامات بهداشتی ملی نیز ممکن است به بیماری های communicable مشخصی نیاز داشته باشند که بلافاصله گزارش شود
[ترجمه گوگل]مقامات بهداشت ملی همچنین ممکن است نیاز به یک بیماری خاص گزارش شده خطرناک داشته باشند

6. Illegal abortion if a notifiable offence.
[ترجمه ترگمان]، سقط جنین غیر قانونی اگه توهین به غیر قانونی باشه
[ترجمه گوگل]سقط جنین غیرقانونی اگر یک جرم اطلاع رسانی باشد

7. If the first control unit is notifiable to the second control unit, the first control unit notifies the information of the RF tag reader-writer to the second control unit.
[ترجمه ترگمان]اگر واحد کنترل اولیه notifiable واحد کنترل ثانویه باشد، واحد کنترل اولیه اطلاعات مربوط به خواننده برچسب RF را به واحد کنترل دوم ارسال می کند
[ترجمه گوگل]اگر واحد کنترل اول برای واحد کنترل دوم قابل اطلاع باشد، واحد کنترل اول اطلاعات اطلاعات خواننده RF برچسب را به واحد کنترل دوم اطلاع می دهد

8. Streptococcus suis infection has been made notifiable since 2 August 200
[ترجمه ترگمان]عفونت استرپتوکوک suis از ۲ اوت ۲۰۰ به تعویق افتاده است
[ترجمه گوگل]عفونت استرپتوکوک سوس از تاریخ 2 اوت 200 اعلام شده است

9. Notifiable offence of changing or destroy or hiding record for money.
[ترجمه ترگمان]جرم در حال تغییر یا نابود کردن یا پنهان کردن سابقه برای پول
[ترجمه گوگل]جرم شناخته شده تغییر یا نابود کردن یا مخفی کردن رکورد برای پول

10. Many doctors fail to report cases, even though food poisoning is a notifiable disease.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پزشکان از گزارش دادن موارد خودداری می کنند، اگرچه مسمومیت غذایی یک بیماری notifiable است
[ترجمه گوگل]بسیاری از پزشکان گزارش موارد را گزارش نمی دهند، حتی اگر مسمومیت غذایی یک بیماری قابل اطلاع باشد

11. No federal resources are provided to state and local health departments to support the national notifiable disease system.
[ترجمه ترگمان]هیچ منابع فدرال برای حمایت از سیستم ملی notifiable ملی و محلی برای ادارات بهداشت محلی و محلی ارائه نشده اند
[ترجمه گوگل]منابع مالی فدرال به اداره های بهداشت و درمان محلی و محلی برای حمایت از سیستم بیماری ملی اعلام شده ارائه نمی شود

12. Bosley and colleagues' suggestion that there is a need for the condition to become notifiable should be supported.
[ترجمه ترگمان]Bosley و همکارانش پیشنهاد می دهند که نیاز به شرایط لازم برای تبدیل شدن به notifiable وجود دارد
[ترجمه گوگل]پیشنهاد بسلی و همکاران مبنی بر اینکه نیاز به شرایطی برای اطلاع رسانی وجود دارد باید حمایت شود

13. Abandon a child under two years old is a notifiable offence.
[ترجمه ترگمان]کتک زدن یک کودک زیر دو سال یک جرم بزرگ است
[ترجمه گوگل]رها کردن یک کودک زیر دو ساله، جرم شناخته شده است

14. The applicant should contact with the Gas Authority on classification of the notifiable gas installation.
[ترجمه ترگمان]متقاضی باید با مرجع گاز در مورد طبقه بندی نصب گاز notifiable تماس بگیرد
[ترجمه گوگل]متقاضی باید با اداره گاز در مورد طبقه بندی نصب گاز اعلام شده تماس بگیرد


کلمات دیگر: