کلمه جو
صفحه اصلی

melodramatically

انگلیسی به فارسی

ملودرامیک


انگلیسی به انگلیسی

• overly dramatic; sensationally; in an emotionally exaggerated manner

جملات نمونه

1. "Life is not worth living, " she declared melodramatically.
[ترجمه ترگمان]او اظهار داشت: \" زندگی ارزش زندگی کردن را ندارد \"
[ترجمه گوگل]'زندگی ارزش زندگی ندارد،' او melodramatically اعلام کرد

2. He flung my gift melodramatically across the room.
[ترجمه ترگمان]هدیه مرا روی آن اتاق انداخت
[ترجمه گوگل]او هدیه من را به طرز ملودرامی در سراسر اتاق فرو برد

3. Gawker melodramatically wrote that the 1 000-plus victims "could be vulnerable to spam marketing and malicious hacking. "
[ترجمه ترگمان]Gawker melodramatically نوشت که ۱۰۰۰ نفر قربانی \" ممکن است در برابر بازاریابی spam و هک کردن نادرست آسیب پذیر باشند \"
[ترجمه گوگل]گاوکر ملودرامانه نوشت که قربانیان 1 هزار نفری میتوانند به بازاریابی هرزنامه و هک مخرب آسیب برسانند '

4. "For God's sake," Michael said melodramatically, "Whatever you do, don't look down. "
[ترجمه ترگمان]مایکل گفت: \" به خاطر خدا، هر کاری که می کنید، به پایین نگاه نکنید \"
[ترجمه گوگل]'به خاطر خدا،' مایکل گفت: ملودرامانه، 'هر آنچه که شما انجام دهید، نگاه نکنید '

5. She acted melodramatically when she called for help.
[ترجمه ترگمان]وقتی برای کمک زنگ زد، احساساتی شده بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که او برای کمک خواست، او ملودرامانه عمل کرد

6. Sylvia, as you announced so melodramatically to the world.
[ترجمه ترگمان]سیلویا، همان طور که تو این همه melodramatically را به دنیا اعلام کردی
[ترجمه گوگل]سیلویا، همانطور که شما به طرز ملودرامانه ای به دنیا اعلام کردید

7. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

8. Here, the hero is melodramatically reunited with the heroine.
[ترجمه ترگمان]در اینجا قهرمان داستان دوباره به قهرمان تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]در اینجا، قهرمان به طرز ملودرامانه با قهرمان ادغام شده است

9. The outraged Octavian grazes the baron's arm with his rapier and Ochs melodramatically calls for a doctor.
[ترجمه ترگمان]اوکتاویانوس خشمگین بازوی بارون را با شمشیر و خس، که او را به دنبال پزشک می خواند درهم شکست
[ترجمه گوگل]Octavian خشمگین، دست بازو را با رپییرش می کند و Ochs ملودرامانه خواستار یک دکتر می شود

10. She is not hooked on soap operas, she is melodramatically fixated.
[ترجمه ترگمان]او به سریال های تلویزیونی وصل نشده است، و ثابت نگه داشته شده است
[ترجمه گوگل]او در اپرا صابون نیست، او ملودرامانه ثابت شده است

11. She felt so much better she was keenly aware of how foolish she looked, draped melodramatically across her lawn in the damp at 6:45 in the evening.
[ترجمه ترگمان]آن قدر احساس بهتری داشت که با توجه به این که چقدر احمق به نظر می رسید، روی چمن روی چمن و ساعت ۶: ۴۵ بعد از ظهر آن را روی چمن انداخته بود
[ترجمه گوگل]او احساس بسیار خوبی داشت و کاملا از اینکه چگونه احمقانه نگاه می کرد، از لحاظ ملودرامشی در چمنش در مرطوب در ساعت 6:45 صبح، آگاه بود

12. Still another is Roman Catholic Playwright William Alfred, whose off-Broadway hit, Hogan's Goat, melodramatically plots a turn-of-the-century Irish immigrant's struggle to achieve the American dream.
[ترجمه ترگمان]با این حال، دیگری کلیسای کاتولیک رومی ویلیام آلفرد بزرگ است که در خیابان برادوی با نام Goat هوگان، برای رسیدن به رویای آمریکایی تلاش می کند
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از فیلمنامهنویسان کاتولیک رومی، ویلیام آلفرد است که داستان بیسباندوی او، Goat Hogan، به طرز ملودرامشی مبارزه مهاجران ایرلندی در طول قرن گذشته برای رسیدن به رویای آمریکاست


کلمات دیگر: