کلمه جو
صفحه اصلی

phasic


روانشناسى : مرحله اى

انگلیسی به فارسی

فازیک


انگلیسی به انگلیسی

• consisting of stages, consisting of phases

جملات نمونه

1. The threshold of phasic sphincter contraction reverted to normal in the three patients with abnormal values.
[ترجمه ترگمان]آستانه ادغام sphincter sphincter به حالت عادی در سه بیمار با مقادیر غیر عادی برگشت داده شد
[ترجمه گوگل]آستانه انقباض فازی اسفنکتر در هر سه بیمار با مقادیر غیر طبیعی به حالت عادی بازگشته است

2. There are resultant phasic convergence and retraction of the eyes.
[ترجمه ترگمان]convergence هم گرایی و retraction چشم ها حاصل می شود
[ترجمه گوگل]همگرایی فازی و عقب افتادگی چشمها به وجود آمده است

3. These fluctuations probably result from interaction between phasic gastroduodenal motility and intermittent pancreatic secretion of neutralising bicarbonate.
[ترجمه ترگمان]این نوسانات احتمالا ناشی از فعل و انفعال بین phasic gastroduodenal motility و ترشح کلاژن هیدرولیسات است
[ترجمه گوگل]این نوسانات احتمالا منجر به تعامل بین حرکتی فازیک گوارشی و ترشح پانکراس متناوب بی کربنات خنثی می شود

4. On the national scale, China also follows the phasic rule in the course of urbanization with the establishment of the socialist mar- ket economy system.
[ترجمه ترگمان]در مقیاس ملی، چین همچنین قانون phasic را در دوره شهرنشینی با ایجاد نظام اقتصادی mar - ket دنبال می کند
[ترجمه گوگل]در مقیاس ملی، چین نیز با تثبیت نظام اقتصادی سوسیالیستی، قواعد فزاینده ای را در مسیر شهرسازی دنبال می کند

5. All common digital phasic transformers are taken by hardware circuit to connect This form has high complicacy and high trouble rate.
[ترجمه ترگمان]تمامی ترانسفورماتورهای متداول دیجیتالی به وسیله مدار سخت افزاری برای اتصال این فرم استفاده می شوند که دارای نرخ بالای بالا و نرخ بالای دردسر است
[ترجمه گوگل]تمام ترانسفورماتورهای فاز دیجیتال معمولی به وسیله مدار سخت افزاری برای اتصال متصل می شوند این فرم دارای کمبودهایی بالا و نرخ بالای مشکل است

6. Low SSB phasic noise conduces to detect be close to signal of carrier wave lown.
[ترجمه ترگمان]نویز پایین SSB conduces برای تشخیص نزدیک به سیگنال موج حامل موج در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]نویز فاز پایین SSB باعث تشخیص نزدیک شدن به سیگنال موج حامل می شود

7. High frequency modulation and phasic demodulation technologies are also used to improve the resolution in dynamic measurement.
[ترجمه ترگمان]همچنین از فن آوری های مدولاسیون فرکانس بالا و phasic demodulation برای بهبود وضوح در اندازه گیری دینامیکی استفاده شده است
[ترجمه گوگل]برای افزایش رزولوشن در اندازه گیری پویا، مدولاسیون فرکانس بالا و فن آوری های تخریب فازی نیز مورد استفاده قرار می گیرند

8. AIM: To study the correlation between phasic change of the relative quantity of major crystallins with aging in rats.
[ترجمه ترگمان]به منظور مطالعه ارتباط بین تغییر phasic مقدار نسبی of بزرگ با پیری در موش های صحرایی
[ترجمه گوگل]AIM برای بررسی رابطه بین تغییر فاز نسبت نسبی بلورین های اصلی با پیری در موش صحرایی

9. Video industry by investor " cold treatment " phasic near future is able to turn round.
[ترجمه ترگمان]صنعت ویدیو توسط \"رفتار سرد\" سرمایه گذار به آینده نزدیک می شود
[ترجمه گوگل]صنعت فیلم به وسیله سرمایه گذار 'درمان سرماخوردگی' فازیک آینده نزدیک می تواند دور شود

10. By freezing chitosan - gelatin complex induced phasic abruption, the porous and ventilative sponge of chitosan - gelatin was made.
[ترجمه ترگمان]با انجماد پیچیده کیتوزان - ژلاتین تحریک شده phasic abruption، اسفنج متخلخل و ventilative ژلاتین - ژلاتین ساخته شد
[ترجمه گوگل]با انجماد مجدد کیتوزان - مجتمع ژلاتین ناشی از انقباض phasic، اسفنج متخلخل و تهویه کیتوزان - ژلاتین ساخته شد

11. Phasic adjustment is controlled by computer, digital showing.
[ترجمه ترگمان]تنظیمات phasic توسط کامپیوتر و نمایش دیجیتالی کنترل می شود
[ترجمه گوگل]تنظیم فازیک توسط کامپیوتر، نمایش دیجیتال کنترل می شود

12. At present our macro-economy meets some protruding issues and contradictions, which are related to the phasic transformation of the development mode.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، اقتصاد کلان ما برخی از مسائل و تناقض ها را تشکیل می دهد که مربوط به تبدیل phasic حالت توسعه هستند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر اقتصاد کلان ما با برخی از مسائل و تناقضات پیش پا افتاده مطابقت دارد که با تغییرات فازی حالت توسعه مرتبط است

13. The chromosome aberrations of cows with leucosis presented a phasic nature at the two stages of persistent lymphocytosis and lymphosarcoma.
[ترجمه ترگمان]The chromosome با leucosis، طبیعت phasic را در دو مرحله of دایمی و lymphosarcoma نشان داد
[ترجمه گوگل]اختلالات کروموزومی گاوها با لوسیوز در دو مرحله لنفوسیتوز مایع و لنفوسارکوم ماهیت فازی را نشان می دهد

14. The sensing head is made of a block of flint glass ZF and it has been designed into a particular shape in order to reduce the phasic difference generated by refraction in the sensing head.
[ترجمه ترگمان]سر سنجش از یک بلوک از شیشه flint ساخته شده است و به شکل خاصی طراحی شده است تا تفاوت phasic ایجاد شده توسط انکسار در سر احساس را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]سر حسگر از یک بلوک شیشه ای ZF ساخته شده است و به شکل خاصی طراحی شده است تا کاهش اختلاف فاز تولید شده توسط انکسار در سر حسگر را کاهش دهد

15. R3763B network analyzer is OK and accurate with fast measurement extent, phasic, group defer and impedance.
[ترجمه ترگمان]تحلیل گر شبکه R۳۷۶۳B با میزان اندازه گیری سریع، phasic، defer، و امپدانس دقیق می باشد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل شبکه R3763B خوب و دقیق با سرعت اندازه گیری سریع، فاز، گروه تعویق و امپدانس


کلمات دیگر: