پدیده شناسی، پدیدار شناسی، نمود شناسی
phenomenology
پدیده شناسی، پدیدار شناسی، نمود شناسی
انگلیسی به فارسی
پدیده شناسی
پدیولوژی شناسی، پدیده شناسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: phenomenologic (adj.), phenomenological (adj.), phenomenologically (adv.)
مشتقات: phenomenologic (adj.), phenomenological (adj.), phenomenologically (adv.)
• : تعریف: the philosophical study of phenomena, esp. of subjective perceptual experience, as distinguished from ontology, the study of being.
• study of phenomena, study of facts or events which can be observed and scientifically described
مترادف و متضاد
study of subject and objects of a person’s experience
Synonyms: intentionality, life-world, lived experience, meaning-making
جملات نمونه
1. In literary theory they emerge as Marxism, phenomenology, existentialism, structuralism, poststructuralism, deconstruction.
[ترجمه ترگمان]در تیوری ادبی، آن ها به عنوان مارکسیسم، پدیده شناسی، اگزیستانسیالیسم، structuralism، poststructuralism، واسازی ظاهر می شوند
[ترجمه گوگل]در نظریه ادبیات آنها به مثابه مارکسیسم، پدیده شناسی، اگزیستانسیالیسم، ساختارگرایی، پست مدرنیسم، انحرافی تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]در نظریه ادبیات آنها به مثابه مارکسیسم، پدیده شناسی، اگزیستانسیالیسم، ساختارگرایی، پست مدرنیسم، انحرافی تبدیل می شوند
2. Phenomenology is the method of enquiry developed by the philosophers Brentano and, later, Husserl.
[ترجمه ترگمان]Phenomenology روش تحقیق توسط فلاسفه برنتانو، و بعدها، است
[ترجمه گوگل]پدیده شناسی روش تحقیق است که توسط فیلسوفان برنتانو و بعدا هوسرل طراحی شده است
[ترجمه گوگل]پدیده شناسی روش تحقیق است که توسط فیلسوفان برنتانو و بعدا هوسرل طراحی شده است
3. Scheler's phenomenology was based on a metaphysical hierarchy of values orienting the human being.
[ترجمه ترگمان]پدیده شناسی Scheler مبتنی بر یک سلسله مراتب متافیزیکی از ارزش ها بود که موقعیت انسان را هدایت می کرد
[ترجمه گوگل]پدیدارشناسی Scheler براساس سلسله مراتب متافیزیکی ارزشهایی که انسان را هدایت می کند، بود
[ترجمه گوگل]پدیدارشناسی Scheler براساس سلسله مراتب متافیزیکی ارزشهایی که انسان را هدایت می کند، بود
4. For this reason, Bachelard refers ironically to Sartre's phenomenology as a belated form of alchemy.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، Bachelard به طور کنایه آمیز به پدیده شناسی سارتر به عنوان یک شکل برجسته از کیمیاگری اشاره می کند
[ترجمه گوگل]به همین دلیل، Bachelard به طرز وحشیانه اشاره به پدیده شناسی سارتر به عنوان شکل دیرینه کیمیاگری
[ترجمه گوگل]به همین دلیل، Bachelard به طرز وحشیانه اشاره به پدیده شناسی سارتر به عنوان شکل دیرینه کیمیاگری
5. Phenomenology allows that every individual has a unique state of knowledge, based on previous experiences and inherited ideas.
[ترجمه ترگمان]Phenomenology اجازه می دهد که هر فرد یک حالت خاص از دانش داشته باشد، براساس تجربیات قبلی و ایده های موروثی
[ترجمه گوگل]پدیده شناسی اجازه می دهد تا هر فرد دارای یک حالت منحصر به فرد از دانش، بر اساس تجارب گذشته و ایده های ارثی باشد
[ترجمه گوگل]پدیده شناسی اجازه می دهد تا هر فرد دارای یک حالت منحصر به فرد از دانش، بر اساس تجارب گذشته و ایده های ارثی باشد
6. The methodology is drawn, essentially, from phenomenology, ethnomethodology and ethnography.
[ترجمه ترگمان]این روش اساسا از پدیده شناسی، ethnomethodology و قوم شناسی کشیده شده است
[ترجمه گوگل]روش شناسی اساسا از پدیده شناسی، علوم قومی و قوم نگاری گرفته شده است
[ترجمه گوگل]روش شناسی اساسا از پدیده شناسی، علوم قومی و قوم نگاری گرفته شده است
7. By the essential intuitional means of phenomenology, Dufrenne has endowed the basic problems of aesthetics with a new intemretation.
[ترجمه ترگمان]Dufrenne به معنای پدیده شناسی از لحاظ پدیده شناسی به مشکلات اصلی زیبایی شناسی با a جدید برخوردار است
[ترجمه گوگل]با روش شناسی ضروری پدیده شناسی، دوفرن مشکلات اساسی زیبایی شناسی را با یک تمجید جدیدی به ارمغان آورده است
[ترجمه گوگل]با روش شناسی ضروری پدیده شناسی، دوفرن مشکلات اساسی زیبایی شناسی را با یک تمجید جدیدی به ارمغان آورده است
8. Phenomenology and the Crisis of Philosophy. Translated by Quentin Lauer. New York : Harper and Row, 196
[ترجمه ترگمان]Phenomenology و بحران فلسفه ترجمه اثر کونتین Lauer نیویورک: پر پر و ردیف ۱۹۶
[ترجمه گوگل]پدیده شناسی و بحران فلسفه ترجمه شده توسط Quentin Lauer نیویورک هارپر و رول، 196
[ترجمه گوگل]پدیده شناسی و بحران فلسفه ترجمه شده توسط Quentin Lauer نیویورک هارپر و رول، 196
9. This discovery made him abolish the idea of phenomenology eventually.
[ترجمه ترگمان]این کشف باعث شد که او ایده پدیده شناسی را در نهایت از بین ببرد
[ترجمه گوگل]این کشف باعث شد تا این اندیشه پدیده شناسی را نابود کند
[ترجمه گوگل]این کشف باعث شد تا این اندیشه پدیده شناسی را نابود کند
10. Phenomenology of mechanical behavior of materials at the macroscopic level.
[ترجمه ترگمان]Phenomenology رفتار مکانیکی مواد در سطح ماکروسکوپی
[ترجمه گوگل]پدیده شناسی رفتار مکانیکی مواد در سطح ماکروسکوپی
[ترجمه گوگل]پدیده شناسی رفتار مکانیکی مواد در سطح ماکروسکوپی
11. In this horizon, further considerations of Husserlian phenomenology can be surmised.
[ترجمه ترگمان]در این افق ملاحظات بیشتری از پدیده شناسی Husserlian را می توان حدس زد
[ترجمه گوگل]در این افق، ملاحظات بیشتر پدیده شناسی هوسرلین را می توان پیش بینی کرد
[ترجمه گوگل]در این افق، ملاحظات بیشتر پدیده شناسی هوسرلین را می توان پیش بینی کرد
12. And Adorno's critique inherits the rational tradition in Phenomenology of Spirit.
[ترجمه ترگمان]و نقد آدورنو سنت عقلی را در Phenomenology روح به ارث برده است
[ترجمه گوگل]و انتقاد آدورنو از سنت عقلانی در پدیده شناسی روح به ارث می برد
[ترجمه گوگل]و انتقاد آدورنو از سنت عقلانی در پدیده شناسی روح به ارث می برد
13. In general, the Phenomenology is a method and an attitude of thought.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، Phenomenology یک روش و نگرش تفکر است
[ترجمه گوگل]به طور کلی، پدیده شناسی یک روش و یک نگرش تفکر است
[ترجمه گوگل]به طور کلی، پدیده شناسی یک روش و یک نگرش تفکر است
14. Traditional phenomenology has focused on subjective, practical, and social conditions of experience.
[ترجمه ترگمان]پدیده شناسی سنتی بر شرایط ذهنی، عملی و اجتماعی تجربه تمرکز کرده است
[ترجمه گوگل]پدیدارشناسی سنتی بر شرایط ذهنی، عملی و اجتماعی تجربه تمرکز دارد
[ترجمه گوگل]پدیدارشناسی سنتی بر شرایط ذهنی، عملی و اجتماعی تجربه تمرکز دارد
15. All of phenomenology can be regarded as an unfolding of the idea of intentionality.
[ترجمه ترگمان]همه پدیده شناسی را می توان به عنوان یک ایده intentionality در نظر گرفت
[ترجمه گوگل]همه پدیده شناسی را می توان به عنوان یک ظهور ایده عمدی مورد توجه قرار داد
[ترجمه گوگل]همه پدیده شناسی را می توان به عنوان یک ظهور ایده عمدی مورد توجه قرار داد
کلمات دیگر: