کلمه جو
صفحه اصلی

mell


(انگلیس - محلی)، آمیختن، مخلوط کردن یا شدن، آمیزش کردن، فضولی کردن

انگلیسی به فارسی

مخلوط کردن، امیختن، فضولی کردن


انگلیسی به انگلیسی

• heavy hammer, mallet
strike with a hammer; mix; interfere

پیشنهاد کاربران

قرو قاطی، پخش و پلا، به هم ریخته



کلمات دیگر: