کلمه جو
صفحه اصلی

overenthusiastic

انگلیسی به فارسی

پرخاشگر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of enthusiastic.

• too enthusiastic, too eager; enthusiastic to an exaggerated degree

جملات نمونه

1. Read in studio A family is living in the firing line of over-enthusiastic golfers because of a planning mistake.
[ترجمه ترگمان]در استودیو بخوانید که یک خانواده به خاطر یک اشتباه برنامه ریزی، در خط آتش گلف بازان پر شور زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]خواندن در استودیو خانواده به دلیل اشتباه برنامه ریزی، در خط شلیک گلف بازان بیش از حد مشتاق زندگی می کند

2. Historians are surely right to mistrust over-enthusiastic explorers like Oswald Spengler or Arnold Toynbee.
[ترجمه ترگمان]مورخان قطعا حق دارند تا کاشفان پرشور مانند Oswald Spengler یا آرنولد Toynbee را به بدگمانی نسبت دهند
[ترجمه گوگل]مورخان مطمئنا حق بی اعتمادی به مهاجران بیش از حد مشتاق مانند اسوالد اسپنگلر یا آرنولد توین بی دارند

3. And very good at it he was, too, although he was a little over-enthusiastic, especially where young females were concerned.
[ترجمه ترگمان]و خیلی هم خوب بود، با این که کمی بیش از حد مشتاق بود، به خصوص جایی که خانم های جوان نگران بودند
[ترجمه گوگل]او همچنین بسیار خوب بود، گرچه او کمی مشتاق بود، مخصوصا در جایی که دختران جوان نگران بودند

4. And the entire team were warned about their over-enthusiastic appealing and shows of dissent.
[ترجمه ترگمان]و تمام اعضای تیم نسبت به جذاب بودن و نشان دادن مخالفت خود هشدار داده بودند
[ترجمه گوگل]و کل تیم در مورد جذابیت بیش از حد مشتاق و نشان دادن مخالفت هشدار داده شد

5. Trident seems to occupy a blind spot for a Government otherwise over-enthusiastic about cutbacks in public expenditure.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که ترایدنت یک نقطه کور برای دولت اشغال کرده در غیر این صورت نسبت به کاهش هزینه های عمومی مشتاق است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد Trident یک نقطه کور را برای یک دولت در نظر گرفته است که در مقایسه با هزینه های عمومی، بیش از حد مشتاق است

6. Over-enthusiastic followers have been known to backfire on valid and well intentioned initiatives in education.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پیروان مشتاق، در ابتکارات معتبر و حسن نیت در آموزش و پرورش، نتیجه معکوس خود را اعلام کرده اند
[ترجمه گوگل]پیروان بیش از حد مشتاق شناخته شده است که از ابتکارات معتبر و خوبی در زمینه آموزش و پرورش جلوگیری می کنند

7. They say that overenthusiastic researchers tend to read too much into the results, committing the scientific equivalent of seeing Jesus in a tortilla.
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که محققان overenthusiastic تمایل دارند بیش از حد در نتایج مطالعه کنند و معادل علمی دیدن عیسی در یک مثلث tortilla را انجام دهند
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که محققان پرخاشگر به نظر می رسد بیش از حد به نتایج خواندن، تحمیل معادل علمی از دیدن عیسی در tortilla

8. In retrospect, I might have been somewhat overenthusiastic, but I did succeed in making a number of students (non-Indians) arrange a trip to India at the end of the year.
[ترجمه ترگمان]با نگاهی به گذشته، شاید تا حدی نگران بودم، اما موفق شدم تعدادی از دانش آموزان (غیر هندی)سفر به هند در پایان سال را ترتیب دهم
[ترجمه گوگل]در گذشته به نظر می رسید که من تا حدودی مضطرب بودم اما موفق شدم تعدادی از دانشجویان (غیر هندوها) را در پایان سال به هند برگردانم

9. After the ploy was widely criticized, company executives credited the fallout to an "overenthusiastic intern" and apologized.
[ترجمه ترگمان]بعد از این که این اقدام به شدت مورد انتقاد قرار گرفت، مدیران اجرایی این حادثه را به \"کارآموز overenthusiastic\" نسبت دادند و معذرت خواهی کردند
[ترجمه گوگل]مدیران شرکت پس از آنکه انتقاد شدید به شدت مورد انتقاد قرار گرفتند، عصبانی شدن به یک کارآفرین شدید و عذرخواهی کردند

10. He was fascinated by Laura's stories of psychoanalysis and his overenthusiastic questions almost verged on the discourteous.
[ترجمه ترگمان]او مجذوب داستان هایی از روان کاوی شده بود و سوالات overenthusiastic تقریبا با بی ادبی و بی ادبی به یکدیگر نزدیک شده بودند
[ترجمه گوگل]او توسط داستان های روانکاوی لورا و سوالات پرخاشگر خود را که تقریبا در غافلگیر کننده بود، تسخیر کرد

11. Instead, the scientists would enter the body through the "Austrian windows"—their name for the overenthusiastic cuts made by the initial investigators.
[ترجمه ترگمان]در عوض، دانشمندان از طریق \"پنجره های اتریش\" وارد بدن می شوند - نام آن ها برای کاهش overenthusiastic که توسط بازرسان اولیه ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]در عوض، دانشمندان از طریق 'پنجره های اتریشی' نام خود را برای برداشت های مفرط از سوی محققان اولیه وارد بدن می کنند

12. The Millennium Assessment report lists 21 such "experiments, " carried out by fishing fleets, overenthusiastic gardeners or even wildlife managers.
[ترجمه ترگمان]گزارش ارزیابی هزاره ۲۱ \"آزمایش\" را لیست می کند که توسط ناوگان ماهیگیری، overenthusiastic باغبانان یا حتی مدیران حیات وحش انجام می شود
[ترجمه گوگل]در گزارش ارزیابی هزاره، 21 آزمایش از جمله 'ناوگان ماهیگیری'، باغبان و یا حتی مدیران حیات وحش انجام شده است

13. Last night I lost a bridge in my front teeth due to an overenthusiastic son.
[ترجمه ترگمان]دیشب یک پل را در دندان های جلوی خودم از دست دادم
[ترجمه گوگل]شب گذشته من به دلیل یک پسر بسیار متاثر از یک پل در دندان های من جلو رفتم

14. Most men occasionally have poor or tardy erections and even fit, athletic, overenthusiastic men, as well as the inexperienced and anxious, may suffer premature ejaculation.
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردانی که گاهی ضعیف یا tardy و حتی مناسب، ورزش کار، overenthusiastic، و همچنین افراد بی تجربه و عصبی هستند، ممکن است دچار ejaculation زودرس و زودرس شوند
[ترجمه گوگل]اکثر مردان گاهی اوقات نعوظ ضعیف یا تند و تیز دارند و حتی ممکن است مردان، ورزشکار و مضطرب، و همچنین بی تجربه و مضطرب، ممکن است انزال زودرس را تجربه کنند

پیشنهاد کاربران

خیلی علاقه مند، خیلی مشتاق


کلمات دیگر: