کلمه جو
صفحه اصلی

hijacking


قانون ـ فقه : هواپیما ربائى

انگلیسی به فارسی

ربودن


انگلیسی به انگلیسی

• act of commandeering by force
a hijacking is an incident in which a group of people illegally take control of a plane or other vehicle.

جملات نمونه

1. The airliner was hijacked by a group of terrorists.
[ترجمه اسماعیل ابن علی حیدری ] هواپیمای مسافربری توسط یک گروه تروریستی ربوده شد.
[ترجمه ترگمان]این هواپیمای مسافربری توسط گروهی از تروریست ها ربوده شد
[ترجمه گوگل]یک هواپیمای مسافربری توسط یک گروه تروریستی ربوده شد

2. They tried to hush up the matter they hijacked a lorry driver.
[ترجمه ترگمان]آن ها تلاش کردند تا این موضوع را خاموش کنند که یک راننده کامیون را ربودند
[ترجمه گوگل]آنها سعی کردند موضوع را رد کنند که راننده کامیون را ربودند

3. Two men tried to hijack a plane on a flight from Riga to Murmansk.
[ترجمه ترگمان]دو مرد کوشیدند تا هواپیما را در پرواز از ریگا تا Murmansk ربودند
[ترجمه گوگل]دو مرد سعی کردند هواپیما را از پرواز ریگا به مورمانسک ربودند

4. Two men hijacked a jet travelling to Paris and demanded $125 000.
[ترجمه ترگمان]دو مرد یک جت را ربودند و به پاریس سفر کردند و ۱۲۵ هزار دلار درخواست کردند
[ترجمه گوگل]دو نفر از هواپیمای جت مسافرت به پاریس را ربودند و خواستار 125000 دلار شدند

5. The hijacking became a trigger point for military action.
[ترجمه ترگمان]این دزدی به یک نقطه تحریک برای اقدام نظامی تبدیل شد
[ترجمه گوگل]ربودن هواپیمای بدون سرنشین به عنوان یک عامل مهم برای اقدام نظامی تبدیل شد

6. Car hijackings are running at a rate of nearly 50 a day.
[ترجمه ترگمان]hijackings ماشین با سرعت نزدیک به ۵۰ روز در روز حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]ربودن ماشین با سرعت تقریبا 50 روز در حال اجرا است

7. There have been a series of hijackings recently in the area.
[ترجمه ترگمان]اخیرا یک سری دزدی وجود داشته است
[ترجمه گوگل]اخیرا در این ناحیه ربوده شده اند

8. He tried to hijack the guard into handing him the keys of the safe.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد نگهبانان را بدزدد و کلید گاوصندوق را به او بدهد
[ترجمه گوگل]او سعی کرد که گارد را به دست آورد تا کلیدهای امن را به او بدهد

9. He resents the way his ideas have been hijacked by others in the department.
[ترجمه ترگمان]او از مسیری که ایده های او توسط دیگران در این بخش دزدیده شده بود عصبانی است
[ترجمه گوگل]او از این که ایده هایش توسط دیگران در بخش ربوده شده است، خجالت می کشد

10. The passengers in the hijacked plane were saved.
[ترجمه امیر] مسافران در هواپیما ربوده شده نجات پیدا کردند
[ترجمه ترگمان]مسافران هواپیمای ربوده شده ذخیره شدند
[ترجمه گوگل]مسافران در هواپیما ربوده شده ذخیره شدند

11. Most countries refuse to give sanctuary to people who hijack aeroplanes.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کشورها از دادن پناه گاه به افرادی که هواپیما را می دزدند، خودداری می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر کشورها از امدادرسانی به افرادی که هواپیماها را ربودند، امتناع می کنند

12. Armed police ringed the hijacked plane.
[ترجمه ترگمان]پلیس مسلح هواپیمای ربوده شده را محاصره کرد
[ترجمه گوگل]پلیس مسلح هواپیمای ربوده شده را ربود

13. Every minute during the hijack seemed like a week.
[ترجمه ترگمان]هر دقیقه در زمان دزدی، یک هفته به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]هر دقیقه در طی حادثه به نظر می رسید مثل یک هفته

14. The hijack ended with the release of all the plane's passengers unharmed.
[ترجمه ترگمان]این گروگان با رها کردن تمام مسافران هواپیما که صدمه ندیده بودند به پایان رسید
[ترجمه گوگل]ربودن هواپیمای بدون سرنشین به پایان رسید

15. He made a desperate attempt to hijack a plane.
[ترجمه ترگمان]او تلاش نومیدانه ای می خواست که یک هواپیما را بدزدد
[ترجمه گوگل]او یک تلاش ناامید کننده را برای ربودن هواپیما انجام داد

پیشنهاد کاربران

ربوده شدن

سرقت

سرقت مسلحانه

هواپیما دزدی



کلمات دیگر: