نفوذگر
infiltrator
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• one who infiltrates, one who clandestinely enters enemy territory
an infiltrator of an organization is a person who infiltrates it.
an infiltrator of an organization is a person who infiltrates it.
جملات نمونه
1. The infiltrator was identified and killed.
[ترجمه ترگمان]The شناسایی شد و کشته شد
[ترجمه گوگل]نفوذ کننده شناسایی و کشته شد
[ترجمه گوگل]نفوذ کننده شناسایی و کشته شد
2. The only infiltrator will be Jackson Stephens, the club's new chairman in succession to Hord Hardin.
[ترجمه ترگمان]تنها infiltrator از آن جکسون Stephens، رئیس جدید این باشگاه در جانشینی هاردین خواهد بود
[ترجمه گوگل]تنها نفوذ کننده جکسون استفنز، رئیس جدید باشگاه در پی جان هورد هاردین خواهد بود
[ترجمه گوگل]تنها نفوذ کننده جکسون استفنز، رئیس جدید باشگاه در پی جان هورد هاردین خواهد بود
3. Infiltrator ( # ) : Careful team, I hear something.
[ترجمه ترگمان]infiltrator (#): تیم دقیق، من چیزی می شنوم
[ترجمه گوگل]Infiltrator (
[ترجمه گوگل]Infiltrator (
4. Whenever Shadowmage Infiltrator deals combat damage to a player, you may draw a card.
[ترجمه ترگمان]هر زمان که Shadowmage infiltrator به یک بازیکن برخورد می کند، ممکن است یک کارت بکشد
[ترجمه گوگل]هر زمان که Infiltrator Shadowmage مبارزه می کند به یک بازیکن آسیب برساند، شما ممکن است یک کارت قرعه کشی کنید
[ترجمه گوگل]هر زمان که Infiltrator Shadowmage مبارزه می کند به یک بازیکن آسیب برساند، شما ممکن است یک کارت قرعه کشی کنید
5. Radio: The Infiltrator ( # ) can open locked doors like this one for the squad.
[ترجمه ترگمان]رادیو: The (#)می تواند دره ای قفل مانند این یکی را برای تیم باز کند
[ترجمه گوگل]Rádió: Az Infiltrator (
[ترجمه گوگل]Rádió: Az Infiltrator (
6. In this portion of the Infiltrator project we'll use the reference art created in the previous section to construct the character geometry.
[ترجمه ترگمان]در این بخش از پروژه infiltrator از هنر مرجع ایجاد شده در بخش قبل برای ساخت هندسه شخصیت استفاده خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]در این بخش از پروژه Infiltrator ما از هنر مرجع ایجاد شده در بخش قبلی برای ساخت هندسه شخصیت استفاده می کنیم
[ترجمه گوگل]در این بخش از پروژه Infiltrator ما از هنر مرجع ایجاد شده در بخش قبلی برای ساخت هندسه شخصیت استفاده می کنیم
7. In the forward section of the Infiltrator, a compact cargo hold folds down to reveal an elaborate collection of clandestine equipment for use during missions.
[ترجمه ترگمان]در بخش جلو of، یک کالای فشرده برای نشان دادن مجموعه ای مفصل از تجهیزات مخفی برای استفاده در طول ماموریت ها به پایین نگاه می کند
[ترجمه گوگل]در قسمت جلو Infiltrator، یک محفظه محرمانه جمع و جور برای جمعآوری اطلاعات دقیق از تجهیزات مخفی برای استفاده در ماموریتها، جمع شده است
[ترجمه گوگل]در قسمت جلو Infiltrator، یک محفظه محرمانه جمع و جور برای جمعآوری اطلاعات دقیق از تجهیزات مخفی برای استفاده در ماموریتها، جمع شده است
8. Traveling aboard his sleek Sith Infiltrator, Maul scouted the galaxy for the missing monarch, and reported his findings to his master.
[ترجمه ترگمان]maul با سفر به کشتی his sleek، the را به دنبال ملکه گم شده پیشنهاد کرد و یافته های خود را به اربابش گزارش داد
[ترجمه گوگل]مولو در سفر به سوپرایز سیتی براق خود را کهکشان را برای پادشاه گمشده کشف کرد و یافته هایش را به استادش داد
[ترجمه گوگل]مولو در سفر به سوپرایز سیتی براق خود را کهکشان را برای پادشاه گمشده کشف کرد و یافته هایش را به استادش داد
9. In this course we will take the rigged Infiltrator and bring it to life with animation.
[ترجمه ترگمان]در این درس ما the را انتخاب خواهیم کرد و آن را با انیمیشن به زندگی خواهیم آورد
[ترجمه گوگل]در این دوره ما Infiltrator جعلی را می گیریم و انیمیشن را با آن زندگی می کنیم
[ترجمه گوگل]در این دوره ما Infiltrator جعلی را می گیریم و انیمیشن را با آن زندگی می کنیم
10. Although the rebel numbers are small, there are known to be many infiltrators and sympathisers on the peninsula.
[ترجمه ترگمان]اگر چه تعداد شورشیان کم است، بسیاری از نفوذی و حامیان زیادی در شبه جزیره وجود دارند
[ترجمه گوگل]اگر چه تعداد شورشیان کوچک است، شناخته شده است که نفوذگران و هواداران زیادی در شبه جزیره هستند
[ترجمه گوگل]اگر چه تعداد شورشیان کوچک است، شناخته شده است که نفوذگران و هواداران زیادی در شبه جزیره هستند
11. The secret agent in his place, he wrote, the infiltrator safely ensconced.
[ترجمه ترگمان]مامور مخفی در جای خود نوشته بود: مامور مخفی در جای خودش است
[ترجمه گوگل]او می نویسد، مأمور مخفی در جای خود، نفوذگر با ایمن نگهداشتن
[ترجمه گوگل]او می نویسد، مأمور مخفی در جای خود، نفوذگر با ایمن نگهداشتن
12. New oxygenic bleaching aids not contains NaOH, its process does not need infiltrator, stabilization, chelating and purifier etc.
[ترجمه ترگمان]aids oxygenic جدید حاوی NaOH نیست، فرآیند آن نیازی به تثبیت، تثبیت، کی لیت ساز و غیره ندارد
[ترجمه گوگل]مواد سفید کننده اکسیژن جدید حاوی NaOH نیستند، فرایند آن نیازی به نفوذپذیری، تثبیت، چالیزی و تصفیه کننده ندارد
[ترجمه گوگل]مواد سفید کننده اکسیژن جدید حاوی NaOH نیستند، فرایند آن نیازی به نفوذپذیری، تثبیت، چالیزی و تصفیه کننده ندارد
13. Loaded with hidden armaments and powerful sensory and tracking equipment, the Sith Infiltrator is powered by a curious high-temperature ion engine sublight drive system which is still experimental.
[ترجمه ترگمان]the infiltrator که با سلاح و تجهیزات حسی قدرتمند و ردیابی قدرتمند پر شده است، با یک موتور محرک قوی یونی temperature که هنوز تجربی است، کار می کند
[ترجمه گوگل]Sith Infiltrator با استفاده از ابزارهای پنهان و ابزار قدرتمند حسی و ردیابی، توسط یک سیستم درایو سوپرمارکت موتورهای دارای دمای بالا، که هنوز هم تجربی است، طراحی شده است
[ترجمه گوگل]Sith Infiltrator با استفاده از ابزارهای پنهان و ابزار قدرتمند حسی و ردیابی، توسط یک سیستم درایو سوپرمارکت موتورهای دارای دمای بالا، که هنوز هم تجربی است، طراحی شده است
14. A spokesman from US military Major Lee told BBC that it's not clear at this stage whether the assailant is an infiltrator or a soldier.
[ترجمه ترگمان]سخنگوی ارتش آمریکا لی لی به بی بی سی گفت که در این مرحله واضح نیست که آیا مهاجم سرباز یا سرباز است یا نه
[ترجمه گوگل]سخنگوی ارتش آمریکا، معاون لی، به بی بی سی گفته است که در این مرحله روشن نیست که آیا مهاجم یک نفوذگر یا یک سرباز است
[ترجمه گوگل]سخنگوی ارتش آمریکا، معاون لی، به بی بی سی گفته است که در این مرحله روشن نیست که آیا مهاجم یک نفوذگر یا یک سرباز است
پیشنهاد کاربران
جاسوس
مامور مخفی
مامور مخفی
نفوذی
ستون پنجم
کلمات دیگر: