کلمه جو
صفحه اصلی

membership fee

انگلیسی به انگلیسی

• sum of money paid to maintain a membership

جملات نمونه

1. The health club charges an annual membership fee .
[ترجمه ترگمان]باشگاه سلامت هزینه عضویت سالانه را مطالبه می کند
[ترجمه گوگل]باشگاه سلامت هزینه عضویت سالانه را به عهده می گیرد

2. We had to pay a stiff membership fee to join the health club.
[ترجمه ترگمان]ما باید برای پیوستن به باشگاه سلامت هزینه زیادی را پرداخت کنیم
[ترجمه گوگل]ما مجبور بودیم برای عضویت در باشگاه سلامت، هزینه عضویت را بپردازیم

3. The minimum membership fee is IR 00 perannum.
[ترجمه ترگمان]حداقل هزینه عضویت IR ۰۰ است
[ترجمه گوگل]حداقل هزینه عضویت IR 00 perannum است

4. A temporary membership fee is $ an annual fee about $ 2
[ترجمه ترگمان]هزینه عضویت موقت مبلغی سالانه در حدود ۲ دلار است
[ترجمه گوگل]هزینه عضویت موقت $ یک هزینه سالانه در حدود 2 دلار است

5. By which, the Plaintiff pays membership fee and in exchange, enjoys membership benefit and privilege.
[ترجمه ترگمان]با این کار، the هزینه عضویت را پرداخت می کند و در عوض، از مزایای عضویت و امتیاز بهره برداری می کند
[ترجمه گوگل]با این کار، وظیفه می پردازد و هزینه آن را به عهده می گیرد و از مزایای عضویت و امتیاز برخوردار است

6. Issues on membership fee, booth occupancy fee and annual membership fee paid by futures exchanges and futures investment companies.
[ترجمه ترگمان]مسائل مربوط به هزینه عضویت، هزینه غرفه و هزینه عضویت سالانه پرداخت شده توسط دلالان پیش خرید و شرکت های سرمایه گذاری آتی
[ترجمه گوگل]مسائل مربوط به هزینه عضویت، هزینه اشغال غرفه و هزینه عضویت سالانه توسط مبادلات آتی و شرکت های سرمایه گذاری آینده

7. Why do I have to pay the annual membership fee? Where does the money go?
[ترجمه ترگمان]چرا باید هزینه عضویت سالانه را بپردازم؟ پول ها کجا می روند؟
[ترجمه گوگل]چرا باید هزینه عضویت سالانه را پرداخت کنم؟ پول کجاست؟

8. Free registration, 50 yuan eternal membership fee with boundless earnings and benifit advocation.
[ترجمه ترگمان]هزینه ثبت نام آزاد، ۵۰ یوان هزینه عضویت همیشگی با درآمد بی حد و حصر و benifit advocation
[ترجمه گوگل]ثبت نام رایگان، 50 یوان هزینه عضویت ابدی با درآمد بی حد و حص

9. Membership Fee is used for the regular operational and admintrative expenditures.
[ترجمه ترگمان]از فی برای مخارج عادی عملیاتی و admintrative استفاده می شود
[ترجمه گوگل]هزینه عضویت برای هزینه های عملیاتی و اداری منظم استفاده می شود

10. Membership fee: $ 700 Membership fee does not include any miscellaneous expenses.
[ترجمه ترگمان]هزینه عضویت: ۷۰۰ دلار عضویت شامل هیچ هزینه های متفرقه نمی شود
[ترجمه گوگل]هزینه عضویت: $ 700 عضویت عضویت شامل هزینه های متفرقه نیست

11. The minimum membership fee is 20 Euro.
[ترجمه ترگمان]حداقل هزینه عضویت برابر با ۲۰ یورو است
[ترجمه گوگل]حداقل هزینه عضویت 20 یورو است

12. The membership fee of the boxing club is 200 dollars a year.
[ترجمه ترگمان]هزینه عضویت باشگاه بوکس در سال ۲۰۰ دلار است
[ترجمه گوگل]هزینه عضویت باشگاه بوکس 200 دلار در سال است

13. There is no up limit on annual membership fee.
[ترجمه ترگمان]هیچ محدودیت عضویت سالانه وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ محدودیتی برای هزینه عضویت در سال وجود ندارد

14. Overseas members are exempted from membership fee.
[ترجمه ترگمان]اعضای خارج از کشور از هزینه عضویت معاف هستند
[ترجمه گوگل]اعضای خارج از کشور از هزینه عضویت معاف هستند

15. How much is the membership fee?
[ترجمه ترگمان]هزینه عضویت چقدر است؟
[ترجمه گوگل]هزینه عضویت چه مقدار است؟


کلمات دیگر: