کلمه جو
صفحه اصلی

pettishly


ازروی کج خلقی

انگلیسی به فارسی

با تندخویی


فریبکارانه


انگلیسی به انگلیسی

• in a peevish or ill-tempered manner; angrily, irritatedly

جملات نمونه

1. Then he tossed the marble away pettishly, and stood cogitating.
[ترجمه ترگمان]سپس سنگ مرمر را با کج خلقی به کناری انداخت و در فکر فرو رفت
[ترجمه گوگل]سپس سنگ مرمر را به طرز ناخوشایندی پرتاب کرد و در حال تمرکز بود

2. "Of course I do, " he said pettishly, troubling only a little over the disgrace of the insinuation.
[ترجمه ترگمان]او با کج خلقی پاسخ داد: البته که می دانم، فقط کمی از رسوایی of ناراحت است
[ترجمه گوگل]او گفت: 'البته من این کار را انجام می دهم، کمی ناراحت کننده است

3. " Oh, no,'she said, almost pettishly, " I just don't feel very good. "
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" اوه، نه، من احساس خوبی ندارم \"
[ترجمه گوگل]'اوه، نه،' او گفت، تقریبا فریبنده، 'من فقط احساس خوبی ندارم '

4. 'Really, Rat, ' said the Mole, quite pettishly, 'I think we'd had enough of this folly.
[ترجمه ترگمان]ساحر گفت: واقعا، موش، فکر می کنم به اندازه کافی این حماقت را داشتیم
[ترجمه گوگل]'واقعا، موش صحرایی، گفت:' مول، کاملا فریبنده، 'من فکر می کنم ما به اندازه کافی از این حماقت داشتیم

5. 'Oh, its all very well to TALK, ' said the Mole, rather pettishly, he being new to a river and riverside life and its ways.
[ترجمه ترگمان]اقای ویزلی با کج خلقی گفت: - اوه، همه چیز برای حرف زدن خیلی خوب است، بهتر است حرف بزنیم او تازه داشت به یک رودخانه و کنار رودخانه زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]'اوه، این همه به خوبی به TALK، گفت: مول، و نه فاسد، او تازه به یک زندگی رودخانه و رودخانه و راه های آن است


کلمات دیگر: