ابزار برنجی
brass instrument
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• musical instruments made of coiled metal tubes and having a cup-shaped mouthpiece
جملات نمونه
1. The main orchestral brass instruments are the horn, trumpet, trombone, and tuba.
[ترجمه ترگمان]سازه ای بادی اصلی بوق، شیپور، ترومبون، و tuba هستند
[ترجمه گوگل]سازهای اصلی ارکستر برنج شاخ، ترومپت، ترومبون و توب هستند
[ترجمه گوگل]سازهای اصلی ارکستر برنج شاخ، ترومپت، ترومبون و توب هستند
2. The trumpet and trombone are brass instruments.
[ترجمه ترگمان]شیپور و ترومبون سازه ای برنجی هستند
[ترجمه گوگل]ترومپت و ترومبون ابزار آلات برنجی است
[ترجمه گوگل]ترومپت و ترومبون ابزار آلات برنجی است
3. Concertos for brass instruments have helped to develop and increase their technical resources.
[ترجمه ترگمان]استفاده از ابزارهای برنجی به توسعه و افزایش منابع فنی آن ها کمک کرده است
[ترجمه گوگل]کنسرت های سازهای برنج کمک کرده است تا منابع فنی خود را توسعه و افزایش دهند
[ترجمه گوگل]کنسرت های سازهای برنج کمک کرده است تا منابع فنی خود را توسعه و افزایش دهند
4. Percussion Like brass instruments, percussion is best used sparingly and occasionally.
[ترجمه ترگمان]درام مانند ابزارهای برنجی، پرکاشن بهتر و گاهی اوقات استفاده می شود
[ترجمه گوگل]کوسه ها مانند آلات برنجی، کوکاکولا بهترین و کم اهمیت است
[ترجمه گوگل]کوسه ها مانند آلات برنجی، کوکاکولا بهترین و کم اهمیت است
5. The horn obviously is a brass instrument and what makes the sound is a vibrating column of air.
[ترجمه ترگمان]شیپور به طور واضح یک ابزار برنجی است و چیزی که صدا را می سازد یک ستون مرتعش از هوا است
[ترجمه گوگل]قطعا این شاخ یک وسیله برنجی است و صدای آن یک ستون ارتعاشی از هوا است
[ترجمه گوگل]قطعا این شاخ یک وسیله برنجی است و صدای آن یک ستون ارتعاشی از هوا است
6. A brass instrument similar to the orchestral French horn, played mainly in military and concert bands.
[ترجمه ترگمان]یک ابزار برنجی شبیه بوق orchestral فرانسوی بود که بیشتر در گروه های نظامی و کنسرت بازی می کرد
[ترجمه گوگل]یک دستگاه برنجی شبیه به شاخ فرانسوی ارکستر، به طور عمده در گروه های نظامی و کنسرت بازی می کند
[ترجمه گوگل]یک دستگاه برنجی شبیه به شاخ فرانسوی ارکستر، به طور عمده در گروه های نظامی و کنسرت بازی می کند
7. Eva Heater: The horn obviously is a brass instrument and what makes the sound is a vibrating column of air.
[ترجمه ترگمان]اوا Heater: این بوق یک ابزار برنجی است و چیزی که صدا را می سازد یک ستون مرتعش از هوا است
[ترجمه گوگل]Eva Heater این شاخ به طور مشخص یک وسیله برنجی است و صدای آن یک ستون ارتعاشی از هوا است
[ترجمه گوگل]Eva Heater این شاخ به طور مشخص یک وسیله برنجی است و صدای آن یک ستون ارتعاشی از هوا است
8. Then a brass instrument enters and what is the name of this brass instrument?
[ترجمه ترگمان]پس یک وسیله برنجی وارد می شود و اسم این آلت برنجی چه هست؟
[ترجمه گوگل]سپس یک ابزار برنج وارد می شود و نام این ابزار برنج چیست؟
[ترجمه گوگل]سپس یک ابزار برنج وارد می شود و نام این ابزار برنج چیست؟
9. Popping frequency The lowest resonance of a brass instrument mouthpiece.
[ترجمه ترگمان]فرکانس تشدید در پایین ترین فرکانس یک ابزار برنجی قرار دارد
[ترجمه گوگل]فرکانس تکان دهنده پایین ترین رزونانس دستگاه برنجی دستگاه
[ترجمه گوگل]فرکانس تکان دهنده پایین ترین رزونانس دستگاه برنجی دستگاه
10. Do you know this long-shaped brass instrument?
[ترجمه ترگمان]این وسیله long رو می شناسید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما این ابزار برنجی بلند شکل را می شناسید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما این ابزار برنجی بلند شکل را می شناسید؟
11. It boomed as if the whole house was a resonating chamber for the brass instrument on the door.
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که تمام خانه یک اتاق گرد شده بود که صدای ساز برنجی در آن به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که کل خانه یک محفظه تسکین دهنده برای ابزار برنج در درب بود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که کل خانه یک محفظه تسکین دهنده برای ابزار برنج در درب بود
12. Vibrato, like all flavouring, needs very fastidious use on brass instruments.
[ترجمه ترگمان]Vibrato مثل همه flavouring به استفاده بسیار دقیق از ابزار برنجی نیاز دارد
[ترجمه گوگل]ویبرتو، مانند همه طعم دهنده ها، نیاز به استفاده بسیار دقیق بر روی دستگاه های برنجی دارد
[ترجمه گوگل]ویبرتو، مانند همه طعم دهنده ها، نیاز به استفاده بسیار دقیق بر روی دستگاه های برنجی دارد
13. Her routine includes lying face down and catching a rose thrown to her, but what makes Sara special is that she can grip the brass instrument between her flippers and blast out a note.
[ترجمه ترگمان]برنامه روتین او شامل دراز کشیدن و گرفتن یک گل رز به سمت او است، اما چیزی که سارا را خاص می سازد این است که او می تواند ابزار برنجی را بین پاهایش نگه دارد و یک یادداشت بردارید
[ترجمه گوگل]روال او شامل دروغ گفتن چهره به پایین و گرفتن گل رز به او پرتاب شده است، اما آنچه که باعث می شود سارا خاص است که او می تواند ابزار برنج را در میان flippers خود را گرفتن و انفجار یک یادداشت
[ترجمه گوگل]روال او شامل دروغ گفتن چهره به پایین و گرفتن گل رز به او پرتاب شده است، اما آنچه که باعث می شود سارا خاص است که او می تواند ابزار برنج را در میان flippers خود را گرفتن و انفجار یک یادداشت
14. These two parts involve so much that will make brass instrument players more confident and cultured in aninterview or a performance.
[ترجمه ترگمان]این دو بخش به قدری درگیر هستند که بازیکنان ابزار برنجی را بااعتماد به نفس بیشتر و یا عملکرد aninterview می کنند
[ترجمه گوگل]این دو قسمت شامل خیلی زیاد است که باعث می شود بازیکنان برنجی بیشتر با اعتماد به نفس و فرهنگ در بیننده یا عملکرد مواجه شوند
[ترجمه گوگل]این دو قسمت شامل خیلی زیاد است که باعث می شود بازیکنان برنجی بیشتر با اعتماد به نفس و فرهنگ در بیننده یا عملکرد مواجه شوند
پیشنهاد کاربران
آلت ( های ) موسیقی ای که از فلز برنج ساخته شده است.
کلمات دیگر: