کلمه جو
صفحه اصلی

aquatics


ورزش : ورزشهاى ابى

انگلیسی به فارسی

آبزیان


انگلیسی به انگلیسی

• water sports

جملات نمونه

1. Aquatic sports include swimming and rowing.
[ترجمه ترگمان]ورزش های آبی شامل شنا و پارو زدن هستند
[ترجمه گوگل]ورزش های آبی شامل شنا و قایقرانی

2. Many forms of aquatic life inhabit ponds.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اشکال زندگی آبزیان در تالاب ها زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از اشکال زندگی آبزی در حوضچه ها زندگی می کنند

3. Swimming and water-skiing are both aquatic sports.
[ترجمه ترگمان]ورزش شنا و شنا هم ورزش های آبی هستند
[ترجمه گوگل]شنا و آب اسکی هر دو ورزش های آبی است

4. We visited an aquatic city in Italy.
[ترجمه ترگمان]ما از یک شهر آبی در ایتالیا بازدید کردیم
[ترجمه گوگل]ما یک شهر آبزی در ایتالیا دیدیم

5. Visitors can view a rich and colorful array of aquatic plants and animals.
[ترجمه ترگمان]بازدیدکنندگان می توانند انبوهی از گیاهان و حیوانات آبزی را ببینند
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان میتوانند مجموعه ای غنی و رنگارنگ از گیاهان و حیوانات آبزی را مشاهده کنند

6. Most species live off aquatic snails.
[ترجمه ترگمان]بیشتر گونه ها از ماره ای آبزی زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]بیشتر گونه ها از حلزون های آبزی زندگی می کنند

7. It will be more advantageous for the aquarist to acquire pre-cultivated seedlings or fully developed plants from aquatic plant shops.
[ترجمه ترگمان]این برای the بهتر خواهد بود که نهال های کاشته شده یا گیاهان را از فروشگاه های گیاهان آبزی به دست آورد
[ترجمه گوگل]برای آکواریوم بیشتر سودمند خواهد بود تا گیاهان پیش کشت شده یا گیاهان به طور کامل توسعه یافته از مغازه های آبزی گیاهان به دست آورد

8. They feed on crustaceans, molluscs, aquatic insects, live fish and will scavenge on dead fish.
[ترجمه ترگمان]آن ها از سخت پوستان، حشرات آبی، حشرات آبی، ماهی زنده تغذیه می کنند و از ماهی های مرده تغذیه می کنند
[ترجمه گوگل]آنها بر روی مواد مغذی، قارچ ها، حشرات آبزی، ماهی زنده تغذیه می کنند و در ماهی های مرده از بین می روند

9. Some aquatic plants and animal species have become extinct.
[ترجمه ترگمان]برخی گیاهان آبزی و گونه های حیوانی منقرض شده اند
[ترجمه گوگل]برخی از گیاهان آبزی و گونه های حیوانی منقرض شده اند

10. The main reservoir for V cholerae non-O1 seems to be the aquatic environment.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که مخزن اصلی V cholerae non محیط آبی باشد
[ترجمه گوگل]مخزن اصلی V cholerae non-O1 به نظر می رسد محیط زیست آبزی است

11. In aquatic insects they are often specially adapted as swimming organs.
[ترجمه ترگمان]در حشرات آبی، آن ها اغلب به طور ویژه به عنوان اندام های شنا استفاده می شوند
[ترجمه گوگل]در حشرات آبزی آنها اغلب به عنوان اندام شنا شناخته می شوند

12. Most human infections are associated with exposure to aquatic environments or to recent consumption of seafood.
[ترجمه ترگمان]بیشتر عفونت های انسانی با قرار گرفتن در محیط های آبی و یا مصرف غذاهای دریایی اخیر در ارتباط هستند
[ترجمه گوگل]بیشتر عفونت های انسانی با قرار گرفتن در معرض محیط های آبی یا مصرف اخیر غذاهای دریایی همراه است

13. Most reptiles utilize the buffering aquatic environment to lower body heat.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خزندگان از محیط آبی buffering استفاده می کنند تا گرمای بدن را کاهش دهند
[ترجمه گوگل]بیشتر خزندگان با استفاده از محیط زیست آب بافر برای کاهش حرارت بدن

14. Waterlilies and other deep-water aquatics grow in the deeper central portion of the pool.
[ترجمه ترگمان]Waterlilies و دیگر aquatics آب عمیق در قسمت مرکزی عمیق استخر رشد می کنند
[ترجمه گوگل]Waterlilies و دیگر آبزیان عمیق آب در بخش مرکزی عمیق استخر رشد می کنند

15. Still, this is very much an aquatic environment.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این بسیار یک محیط آبی است
[ترجمه گوگل]با این حال، این بسیار محیط زیست آبزی است

پیشنهاد کاربران

ورزش های وابسته به آب

aquatics ( ورزش )
واژه مصوب: ورزش های آبی
تعریف: ورزش هایی مانند موج سواری و شنا و واترپولو ( water polo ) که بر روی آب یا داخل آن انجام می شود


کلمات دیگر: