کلمه جو
صفحه اصلی

motor scooter


موتور سیکلت سبک با چرخ های کوچک، اسکوتر، روروک موتوری

انگلیسی به فارسی

روروک موتوری


موتور روروک مخصوص بچه ها، روروک موتوری


انگلیسی به انگلیسی

• light motorcycle, small motored bicycle
two wheeled motorized vehicle with a saddle-like seat and a flat surface for the feet

مترادف و متضاد

motorized bicycle


Synonyms: dirt bike, motorbike, motorcycle, scooter, scrambler, trail bike


جملات نمونه

1. Bob Darnell lives and breathes motor scooters.
[ترجمه ترگمان]باب Darnell زندگی می کند و scooters motor را تنفس می کند
[ترجمه گوگل]باب Darnell زندگی می کند و تنفس اسکوتر موتور

2. He drove the motor scooter through the school playground and then to the Presbyterian parking lot.
[ترجمه ترگمان]موتور سیکلت را در حیاط مدرسه می راند و بعد به پارکینگ پر سبیتری مدرسه می رفت
[ترجمه گوگل]او روروک مخصوص بچه ها را از طریق زمین بازی مدرسه راند و سپس به پارکینگ پروتستان

3. For sale: small motor scooter. Enquire within.
[ترجمه ترگمان]برای فروش: موتور سیکلت کوچک موتوری داخل شوید
[ترجمه گوگل]برای فروش: اسکوتر موتور کوچک پرس و جو در داخل

4. The motor scooter chase alone, in which Audrey and Peck are pursued by the police through the center of town, was a miracle of logistics .
[ترجمه ترگمان]موتور سیکلت موتوری تنها به دنبال شکار است، که در آن آدری و پک به وسیله پلیس از طریق مرکز شهر دنبال می شوند، یک معجزه لجستیک بوده است
[ترجمه گوگل]تنها رقیب موتورسیکلت، که ادری و پک توسط پلیس از طریق مرکز شهر دنبال شده بودند، معجزه تدارکات بود

5. Often this is a bicycle, motor scooter, motorcycle, or car.
[ترجمه ترگمان]اغلب این یک دوچرخه، موتور سیکلت موتور، موتور سیکلت یا اتومبیل است
[ترجمه گوگل]اغلب این دوچرخه، موتور اسکوتر، موتورسیکلت یا ماشین است

6. Mr. Huang used water that had leaked out of a hydrant to wash his motor scooter.
[ترجمه ترگمان]آقای هوانگ از آبی استفاده می کرد که از لوله آتش نشانی بیرون نشت کرده بود و scooter را می شست
[ترجمه گوگل]آقای هوانگ از آب استفاده کرد که از یک هیدرنت نشت کرده بود تا روروک مخصوص بچه هایش را بشوید

7. In 200 when she was 1 she was riding to school from swim practice on her motor scooter in Cape Town when she was hit by a car pulling out of a parking lot.
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰ هنگامی که او ۱ ساله بود، او سوار بر قایق موتوری اش در قایق موتوری اش در کیپ تا ون بود، زمانی که یک ماشین از پارکینگ بیرون کشیده شد
[ترجمه گوگل]در سال 200 وقتی که او یک ساله بود، او از تمرین شنا در موتور روروک مخصوص بچه ها در کیپ تاون به مدرسه سوار شد، زمانی که او از ماشین خارج شد و از پارکینگ خارج شد

8. Even with its larger and more powerful engine it is still a very quiet motor scooter and emits exceptionally low levels of pollution.
[ترجمه ترگمان]حتی با موتور بزرگ تر و قدرتمندتر آن، هنوز یک موتور سیکلت موتور بسیار آرام است و سطوح بسیار پایینی آلودگی را منتشر می کند
[ترجمه گوگل]حتی با موتور بزرگتر و قدرتمند آن هنوز یک موتور روروک مخصوص بچه ها بسیار آرام است و میزان بسیار کم آلودگی را منتشر می کند

9. But her career appeared to have been cut short in February 2001 when a car leaving a parking lot hit her as she rode past on her motor scooter.
[ترجمه ترگمان]اما به نظر می رسید که کار او در فوریه سال ۲۰۰۱ زمانی کوتاه شد که اتومبیلی که پارکینگ را ترک کرد به او برخورد کرد و او سوار بر موتور سیکلت موتور خود شد
[ترجمه گوگل]اما در فوریه سال 2001، هنگامی که یک ماشین پارکینگ را ترک کرد، او را به عنوان راننده موتوری رانده بود، به نظر می رسید که کارش کاهش یافته است

10. Priced at $69 the A2B is not cheap, but it is comparable to a high-end racing bike and less expensive than a standard motor scooter.
[ترجمه ترگمان]priced با قیمت ۶۹ دلار ارزان نیست، اما قابل مقایسه با دوچرخه های مسابقه ای با سرعت بالا و ارزان تر از یک موتور سیکلت استاندارد است
[ترجمه گوگل]A2B با قیمت 69 دلار ارزان نیست، اما با دوچرخه مسابقه ای با قیمت بالا و ارزان تر از اسکوتر های استاندارد قابل مقایسه است

11. She swam for her country from age 14 until February 2001 when, riding home from swimming practice on a motor scooter, she was involved in a car accident.
[ترجمه ترگمان]او از ۱۴ سالگی تا فوریه ۲۰۰۱ برای کشورش شنا کرد و در حالی که سوار بر موتور سیکلت موتوری بر روی یک موتور سیکلت موتوری رانندگی می کرد، در یک تصادف رانندگی دخیل بوده است
[ترجمه گوگل]او برای کشورش از 14 سالگی تا فوریه 2001 شنا کرد، وقتی که در یک روروک مخصوص بچه ها از کار شنا در خانه سوار شد، او در یک تصادف درگیر بود

12. The moped, a light, low-speed motor bicycle that can also be pedaled, was developed mainly in Europe, and the sturdier Italian-made motor scooter also became popular for its economy.
[ترجمه ترگمان]The، یک موتور موتور با سرعت کم که همچنین می تواند پدال بزند، عمدتا در اروپا توسعه یافت، و موتور سیکلت موتوری sturdier - نیز برای اقتصاد خود محبوب شد
[ترجمه گوگل]دوچرخه موتورسیکلت سبک، سبک و سبک، که همچنین می تواند پدال شود، به طور عمده در اروپا توسعه یافت و موتور روروک مخصوص بچه های ایتالیایی ساخته شده نیز برای اقتصاد آن محبوبیت پیدا کرد

13. His outfit looked very nice and neat. . . A suit with a little short and tight style, he wears tie with short and sharp style, he takes a ride on motor scooter, ahhh. . . he looked very gorgeous.
[ترجمه ترگمان]لباس هایش بسیار خوب و پاکیزه بود، کت و شلوار کوتاه و شیک با سبک کوتاه و تنگ، با سلیقه کوتاه و تند، با موتور سیکلت سواری می کند، او خیلی خوشگل به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]لباس او بسیار زیبا و شسته به نظر می رسید کت و شلوار با سبک کوتاه و تنگ، او کراوات با سبک کوتاه و تیز پوشیدن، او سوار بر موتور روروک مخصوص بچه ها می کند، آه او خیلی زرق و برق دار نگاه کرد

14. I used to hide my cellphone in a deep pocket and carry a wallet filled with paper to hand over to motor scooter pirates at intersections if someone stuck a gun in the car window to rob me.
[ترجمه ترگمان]من used را در جیب عمیقی پنهان می کردم و کیف پولم را با کاغذ حمل می کردم که اگر کسی تفنگی در ویترین ماشین گیر کرده بود تا من را بدزدد، کیف را پر کرده بود
[ترجمه گوگل]من استفاده می کنم تلفن همراه من در یک جیب عمیق پنهان شده و کیف پول پر از کاغذ را برای انتقال دزدان دریایی روروک مخصوص بچه ها در نقاط تقاطعی حمل می کنم اگر کسی در اسلحه ماشین را در آغوش بگیرد تا من را غارت کند


کلمات دیگر: