کلمه جو
صفحه اصلی

colophon


(موسسات انتشاراتی) نشان ویژه (علامت موسسه که معمولا روی جلد و صفحه ی اول چاپ می شود)، ته صفحه، صفحه اخرکتاب

انگلیسی به فارسی

(مؤسسات انتشاراتی) نشان ویژه (علامت مؤسسه که به‌طور معمول روی جلد و صفحه‌ی اول چاپ می‌شود)


پایان نگاشت (توضیح کوتاهی درباره‌ی چاپ و صحافی کتاب که به‌طور معمول در آخر کتاب می‌آید)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a publisher's emblem or trademark, which appears usu. on the title page of a book.

• publisher's symbol (in a book); note containing information about a book and it's publisher (at the end of a book)

جملات نمونه

1. Contains the colophon of a manuscript item: that is, a statement providing information regarding the date, place, agency, or reason for production of the manuscript.
[ترجمه ترگمان]حاوی the یک مورد دست نوشته: این یک عبارت است که اطلاعات مربوط به تاریخ، مکان، نمایندگی، و یا دلیل تولید دست نوشته را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]شامل علامت یک عنصر دستنویس است که بیانیه ای است که اطلاعات مربوط به تاریخ، محل، آژانس یا دلیل تولید این نسخه را ارائه می دهد

2. This paper lodges that the ancient books colophon began in Hart Dynastys letters, appeared in Tang Dynasty.
[ترجمه ترگمان]این مقاله نشان می دهد که کتاب های باستانی colophon با حروف هارت Dynastys آغاز شده اند و در دودمان تانگ منتشر شده اند
[ترجمه گوگل]این مقاله نشان می دهد که کتابهای باستانی کتاب مقدس در نامه های هارت دینیستی، در سلسله تانگ ظاهر شدند

3. From title page to colophon, love gave the novel vigoroso life spirit and moral strength.
[ترجمه ترگمان]عشق، از صفحه عنوان به colophon، به روح زندگی و قدرت اخلاقی می بخشد
[ترجمه گوگل]از صفحه عنوان به colophon، عشق رمان spiritoroso روح زندگی و قدرت اخلاقی را داد

4. Other relevant sign products include colophon, which was used to identify the publishers and the printers.
[ترجمه ترگمان]دیگر محصولات نشانه مربوطه شامل colophon، که برای شناسایی ناشران و چاپگر مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]سایر محصولات نشانه مربوطه عبارتند از colophon، که برای شناسایی ناشران و چاپگرها استفاده می شود

5. After the death of Alexander the Great, Perdiccas expelled the Athenian settlers on Samos to Colophon .
[ترجمه ترگمان]پس از مرگ اسکندر کبیر، Perdiccas مهاجران آتنی را در ساموس تا colophon اخراج کرد
[ترجمه گوگل]پس از مرگ اسکندر کبیر، پریدکاس، مهاجران آتنی را در سماس به کلوفون اخراج کرد

6. In Fu Zengxiang's old collection there is also a similar colophon, the only difference being that new characters created in the Wuzhou period are used.
[ترجمه ترگمان]در مجموعه قدیمی \"فو Zengxiang\" نیز یک colophon مشابه وجود دارد، تنها تفاوت این است که حروف جدید ایجاد شده در دوره Wuzhou مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]در مجموعه قدیمی Fu Zengxiang نیز وجود دارد colophon مشابه، تنها تفاوت این است که شخصیت های جدید ایجاد شده در دوره Wuzhou استفاده می شود

7. Contains the explicit of a manuscript item, that is, the closing words of the text proper, exclusive of any rubric or colophon which might follow it.
[ترجمه ترگمان]حاوی صریح یک مورد دست نوشته، یعنی، بستن کلمات متن صحیح، اختصاصی با هر سرفصل و یا colophon که ممکن است از آن پیروی کند
[ترجمه گوگل]شامل صریح یک آیتم دستنویس است، یعنی کلمات کلیدی مناسب متن، بدون هر رشته یا colophon که ممکن است آن را دنبال کند


کلمات دیگر: