بی مادر
motherless
بی مادر
انگلیسی به فارسی
بی مادر
مادربزرگ
انگلیسی به انگلیسی
• orphaned, having no mother; abandoned by a mother
you describe children as motherless when their mother has died or does not live with them.
you describe children as motherless when their mother has died or does not live with them.
جملات نمونه
1. The motherless children were starving for affection.
[ترجمه ترگمان]بچه های یتیم به خاطر محبت از گرسنگی می مردند
[ترجمه گوگل]بچه های مادربزرگ برای دلسوزی گرسنه بودند
[ترجمه گوگل]بچه های مادربزرگ برای دلسوزی گرسنه بودند
2. That was all it took, and no motherless gal was going to break it up.
[ترجمه ترگمان]این تمام چیزی بود که گرفت و هیچ دختر بی مادر هم می خواست آن را از هم جدا کند
[ترجمه گوگل]این همه چیز طول کشید و هیچ زنی مادری نتوانست آن را شکست دهد
[ترجمه گوگل]این همه چیز طول کشید و هیچ زنی مادری نتوانست آن را شکست دهد
3. Her heart was filled with compassion for the motherless children.
[ترجمه ترگمان]دلش از رحم و شفقت برای بچه های یتیم انباشته شده بود
[ترجمه گوگل]قلب او با شفقت برای فرزندان مادران پر شده بود
[ترجمه گوگل]قلب او با شفقت برای فرزندان مادران پر شده بود
4. The motherless children were starved of affection.
[ترجمه ترگمان]بچه های بی مادر از محبت گرسنگی می کشیدند
[ترجمه گوگل]بچه های مادربزرگ از دلسوزی گرسنگی بودند
[ترجمه گوگل]بچه های مادربزرگ از دلسوزی گرسنگی بودند
5. The motherless children are starving for affection.
[ترجمه ترگمان]بچه های یتیم به خاطر محبت از گرسنگی می میرند
[ترجمه گوگل]بچه های مادربزرگ برای احساس آرامش گرسنه هستند
[ترجمه گوگل]بچه های مادربزرگ برای احساس آرامش گرسنه هستند
6. What are you doing to this poor, motherless child?
[ترجمه ترگمان]تو با این بچه بی مادر بچه چی کار می کنی؟
[ترجمه گوگل]این بچه فقیر و مادر مادر چه کار می کنی؟
[ترجمه گوگل]این بچه فقیر و مادر مادر چه کار می کنی؟
7. I know she's a motherless child, but you ought to control her a bit.
[ترجمه ترگمان]من می دانم که او بچه بی motherless، اما تو باید او را کمی کنترل کنی
[ترجمه گوگل]من می دانم او یک کودک مادر است، اما شما باید او را کمی کنترل کنید
[ترجمه گوگل]من می دانم او یک کودک مادر است، اما شما باید او را کمی کنترل کنید
8. Who is there takes pity on this poor motherless little girl.
[ترجمه ترگمان]چه کسی هست که بر این دختر بچه بی مادر رحم کند
[ترجمه گوگل]این دختر کوچک مادربزرگ ضعیف تر از این است که کیست
[ترجمه گوگل]این دختر کوچک مادربزرگ ضعیف تر از این است که کیست
9. He went to his neighbour to beg for some milk to feed the motherless baby.
[ترجمه ترگمان]به همسایه خود رفت تا از شیر برای شیر دادن به بچه بی مادر تقاضا کند
[ترجمه گوگل]او به همسایۀ خود رفت تا کمی شیر بخورد تا مادر مادر را بخورد
[ترجمه گوگل]او به همسایۀ خود رفت تا کمی شیر بخورد تا مادر مادر را بخورد
10. What was beautiful about the death of a young girl, leaving a motherless child?
[ترجمه ترگمان]چه چیزی در مورد مرگ یک دختر جوان زیبا بود و یک بچه بی مادر را ترک می کرد؟
[ترجمه گوگل]در مورد مرگ یک دختر جوان چه خبر بود، یک بچه مادر بی جان؟
[ترجمه گوگل]در مورد مرگ یک دختر جوان چه خبر بود، یک بچه مادر بی جان؟
11. With her father frequently away on business trips, the motherless Frankie turns to Berenice for guidance.
[ترجمه ترگمان]فرانکی motherless با پدر خود به طور مرتب از سفره ای تجاری دور می شود، برای راهنمایی به سنین Berenice برمی گردد
[ترجمه گوگل]با پدرش اغلب در سفرهای کاری، فرانکی مادرانه تبدیل به Berenice برای هدایت
[ترجمه گوگل]با پدرش اغلب در سفرهای کاری، فرانکی مادرانه تبدیل به Berenice برای هدایت
12. The document is clear: wads of cash change hands in return for poor motherless mites.
[ترجمه ترگمان]این سند واضح است: از دست دادن پول نقد در عوض کردن برای کنه motherless مادر محروم در حال تغییر است
[ترجمه گوگل]اسناد روشن است: دستهای دستان نقدی برای پرداختن به علفهای زشت و بی دست و پا مغرض
[ترجمه گوگل]اسناد روشن است: دستهای دستان نقدی برای پرداختن به علفهای زشت و بی دست و پا مغرض
13. Who is there but takes pity on this poor motherless little girl.
[ترجمه ترگمان]کیست که در این دختر بچه بی مادر رحم کند؟
[ترجمه گوگل]اما کسی که اینجاست، اما این دختر کوچک مادربزرگ ضعیف را تسلیم می کند
[ترجمه گوگل]اما کسی که اینجاست، اما این دختر کوچک مادربزرگ ضعیف را تسلیم می کند
14. On a shallow level, the money raised from this publicity will provide for her motherless children.
[ترجمه ترگمان]در سطحی کم، پول جمع آوری شده از این تبلیغات برای کودکان motherless تامین خواهد شد
[ترجمه گوگل]در سطح کم، پول حاصل از این تبلیغات برای کودکان بی مادر خود فراهم خواهد شد
[ترجمه گوگل]در سطح کم، پول حاصل از این تبلیغات برای کودکان بی مادر خود فراهم خواهد شد
کلمات دیگر: