کلمه جو
صفحه اصلی

break faith


1- خراب شدن، 2- جسما یا روحا بیمار شدن، (از شدت بیماری) افتادن، 3- فایق آمدن، دشمن و حریف را از پای درآوردن، عهد شکنی کردن، پیمان شکنی کردن، خیانت کردن، ترک بیعت کردن، مرتد شدن

انگلیسی به انگلیسی

• violate trust, violate confidence

جملات نمونه

1. He always breaks faith with his clients.
[ترجمه abbas] او هیچ وقت بر سر قولی که به موکلش میده نمیمونه
[ترجمه ترگمان]اون همیشه به مشتری هاش ایمان داره
[ترجمه گوگل]او همیشه با مشتریان خود ایمان می آورد

2. How could he tell them the truth without breaking faith with the Party?
[ترجمه ترگمان]چطور می توانست حقیقت را بدون شکستن ایمان به حزب بگوید؟
[ترجمه گوگل]چطور او بدون شکستن اعتقاد به حزب حقیقت را بگوید؟

3. If we don't, we're breaking faith with our people!
[ترجمه ترگمان]اگر این کار را نکنیم، ما به مردم خودمان ایمان داریم!
[ترجمه گوگل]اگر ما نباشیم، ما با مردممان ایمانمان را شکست می دهیم!

4. Officials have denied reports that the U. S. had broken faith with the island's government.
[ترجمه ترگمان]مقامات گزارش ها مبنی بر این که ایالات متحده آمریکا است را تکذیب کرده اند اس ایمان خود را با حکومت جزیره درهم شکسته بود
[ترجمه گوگل]مقامات گزارش هایی را رد کرده اند که سربازان افغانی با دولت جزیره شکست خورده اند

5. I broke faith with them.
[ترجمه ترگمان]من به آن ها ایمان داشتم
[ترجمه گوگل]من با آنها ایمان گذاشتم

6. Good faith and break faith are contradictory, but in some conditions it can be unified.
[ترجمه ترگمان]ایمان و ایمان break متناقض است، اما در برخی شرایط می تواند متحد باشد
[ترجمه گوگل]ایمان خوب و شکستن ایمان، متناقض است، اما در بعضی شرایط می تواند متحد باشد

7. Should you be swallowed by dark and break faith?
[ترجمه ترگمان]آیا باید در تاریکی بلعیده بشی و ایمانت رو از دست بدی؟
[ترجمه گوگل]آیا باید با تاریکی و شکستن ایمان بلعید؟

8. He ought not to break faith with her.
[ترجمه ترگمان]نباید به او ایمان داشته باشد
[ترجمه گوگل]او نباید با او ایمان بیاورد

9. If you break faith and try to take advantage, I'll find someone else to work with.
[ترجمه ترگمان]اگر ایمان داشته باشی و سعی کنی از من سو استفاده کنی، من یکی دیگه رو پیدا می کنم که باه اش کار کنه
[ترجمه گوگل]اگر ایمان را شکستید و سعی کنید از مزیت استفاده کنید، شخص دیگری را برای کار با آن پیدا خواهید کرد

10. It remains consistent and never break faith.
[ترجمه ترگمان]آن ثابت می ماند و هرگز ایمان را از بین نمی برد
[ترجمه گوگل]باقی می ماند و هرگز ایمان را از بین نمی برد

11. if you break faith and try to take advantage, i'll find someone else to work with. can you live with that?
[ترجمه ترگمان]اگر ایمانت را از دست بدی و سعی کنی برتری بدست بیاری، من یکی دیگه را پیدا می کنم که باه اش کار کنه می تونی باه اش زندگی کنی؟
[ترجمه گوگل]اگر شما ایمان را شکستید و سعی کنید از مزیت استفاده کنید، شخص دیگری را پیدا خواهم کرد که با آن کار کند آیا می توانید با آن زندگی کنید؟

12. The day, the man does not break faith, he was perfect.
[ترجمه ترگمان] اون روز، اون مرد ایمان رو به هم نمیزنه، اون عالی بود
[ترجمه گوگل]روز، مرد ایمان نمی شکند، او کامل بود

13. While credit problems get serious, a variety of factors that promote to break faith will continue to strengthen.
[ترجمه ترگمان]در حالی که مشکلات اعتباری جدی می شوند، عوامل مختلفی که ترویج ایمان را ترویج می کنند به تقویت ادامه خواهند داد
[ترجمه گوگل]در حالی که مشکلات اعتباری جدی هستند، عوامل متعددی که باعث شکستن ایمان می شوند، به تقویت ادامه خواهند یافت

14. The whole assembly of the LORD says: 'How could you break faith with the God of Israel like this? How could you turn away from the LORD and build yourselves an altar in rebellion against him now?
[ترجمه ترگمان]تمام مجمع لرد می گوید: چگونه می توانید ایمان خود را به خدای اسرائیل از این قبیل بشکنید؟ چطور ممکن است که شما از لرد ولدمورت فرار کنید و در قیام علیه او یک قربانگاه بسازید؟
[ترجمه گوگل]تمام مأموریت خداوند می گوید: �چگونه می توانستید با خدا از جانب اسرائیل ایمان بیاورید؟ چطور می توانستید از خداوند خلاص شوید و خود را به عنوان یک قاچاقچی در برابر شورش علیه او ساختید؟


کلمات دیگر: