کلمه جو
صفحه اصلی

bravo


معنی : افرین، براوو، بارک الله، شاباش، مریزاد، هورا، به به
معانی دیگر : (حرف ندا) عالی !، خیلی خوب !، دست مریزاد!، مرحبا!، براوو!، هورا! شاباش !، آفرین !، زه، آدمکش مزدور، قاتل حرفه ای، مریزاد

انگلیسی به فارسی

مریزاد، آفرین، براوو، هورا


براوو، بارک الله، افرین، شاباش، مریزاد، هورا، به به


انگلیسی به انگلیسی

حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: good! well done! (used to express approval).
مشابه: bully
اسم ( noun )
حالات: bravoes, bravos
(1) تعریف: a shout of "bravo".

(2) تعریف: a villain, esp. a person hired to commit murder.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: bravoes, bravoing, bravoed
• : تعریف: to commend or express approval by shouting "bravo"!

• yahoo! well done!
well done! (cheer of encouragement)
you say `bravo' to express appreciation when someone has done something well.

جملات نمونه

1. "Bravo, Rena! You're right," the students said.
[ترجمه ترگمان]\" آفرین، رنا! دانش آموزان گفتند: حق با توست
[ترجمه گوگل]'Bravo، Rena! دانش آموزان گفتند: درست است

2. Howard Hawks hit paydirt with "Rio Bravo".
[ترجمه ترگمان]Howard Hawks با \"ریو براوو\" برخورد کرد
[ترجمه گوگل]هاوارد هاوکس با 'ریو براوو' رد کرد

3. Thousands of Ukrainians burst into cries of "bravo" on the steps of the parliament.
[ترجمه ترگمان]هزاران اوکراینی به فریادهای \"براوو\" بر روی پله های مجلس گریه کردند
[ترجمه گوگل]هزاران نفر از اوکراینی ها به گریه های 'bravo' در مراحل مجلس فرا می گیرند

4. "Bravo, bravo," chanted party workers crowded in the main hall.
[ترجمه ترگمان]کارگران حزبی که در تالار اصلی جمع شده بودند فریاد \"براوو، براوو\"
[ترجمه گوگل]'Bravo، bravo'، کارگران حزب شنیده در سالن اصلی شلوغ شدند

5. Radcliffe accuses members of Bravo Two Zero of gratuitous exaggeration.
[ترجمه ترگمان]رادکلیف اعضای \"دو صفر\" براوو را به اغراق gratuitous متهم می کند
[ترجمه گوگل]رادکلیف متهم به اعضای Bravo Two Zero از اغراق بی فایده است

6. Today, Bravo Company remains in the field -- the exercise runs through Wednesday.
[ترجمه ترگمان]امروز، شرکت براوو در این زمینه باقی می ماند - - ورزش تا چهارشنبه ادامه دارد
[ترجمه گوگل]امروز، شرکت Bravo همچنان در این زمینه قرار دارد - ورزش از طریق چهارشنبه اجرا می شود

7. Bravo levies a transaction charge for each booking, starting at £ 80 to a maximum of £ 30.
[ترجمه ترگمان]براوو یک شارژ تراکنش برای هر رزرو بلیط دارند، که از ۸۰ پوند تا حداکثر ۳۰ پوند شروع می شود
[ترجمه گوگل]براو یک هزینه معامله را برای هر رزرو می پردازد، با شروع از 80 پوند تا حداکثر 30 پوند

8. Ahead of us was an element of Bravo Company that had gone in dismounted.
[ترجمه ترگمان]جلوتر از ما یک نوع گروه براوو بود که از اسب پیاده شده بودند
[ترجمه گوگل]پیش از ما یک عنصر از شرکت Bravo بود که از بین رفته بود

9. Hotels whose computer systems can interface automatically with Bravo pay lower rates.
[ترجمه ترگمان]هتل ها که سیستم های رایانه ای شان می توانند به طور خودکار با نرخ های پایین پرداخت کنند
[ترجمه گوگل]هتل هایی که سیستم های کامپیوتری می توانند با Bravo به طور خودکار با سرعت پایین ارتباط برقرار کنند

10. By 7: 30 a. m., Bravo Company was loaded aboard 14 assault vehicles.
[ترجمه ترگمان] ساعت ۷: ۳۰ ام گروه \"براوو\" سوار ۱۴ تا ماشین حمله شده
[ترجمه گوگل]توسط 7 30 a متر، شرکت Bravo در 14 دستگاه حمل و نقل بارگیری شد

11. I was on the second lift with Bravo Com-pany.
[ترجمه ترگمان]من در دومین پرواز با شرکت \"براوو\" بودم
[ترجمه گوگل]من با کامیون براوو در لیتر دوم بودم

12. On December 2 Don Nicolas Bravo arrived, to be received by a great throng of people.
[ترجمه ترگمان]در دوم دسامبر، نیکولا تسلا، که گروهی از مردم را به سوی خود جلب کرد، رسید
[ترجمه گوگل]در دوم دسامبر دون نیکلاس براوو وارد شد، که توسط یک خرس بزرگ از مردم دریافت شد

13. Act I Scene 2: Recitativo - Bravo signor padrone!
[ترجمه ترگمان]طوری رفتار کنین که من موقعیت رو تغییر دادم
[ترجمه گوگل]قانون من صحنه 2 Recitativo - Bravo signor patrone!

14. Bravo Sport : Lukas und Bastian, ihr h ? ttet ja fast das Sommerm? rchen wahr gemacht.
[ترجمه ترگمان]دوست دار ورزش: \"لوکاس\" و \"Bastian اچ\"، \"ihr اچ\"؟ ttet ja \"سریع\" Sommerm \"؟\" rchen wahr gemacht
[ترجمه گوگل]Bravo Sport Lukas und Bastian، hhr؟ ttet ja fast das Sommerm؟ rchen wahr gemacht

15. The main rivers are Rio Bravo, Mexico River Balsas River and subunit.
[ترجمه ترگمان]روده ای اصلی ریو براوو، رودخانه Mexico رود Balsas و subunit است
[ترجمه گوگل]رودخانه های اصلی ریو براوو، رود مکزیکو رود Balsas و زیر واحد است

پیشنهاد کاربران

تشویق کردن

عالی !، خیلی خوب !، دست مریزاد!، مرحبا!، براوو!، هورا! شاباش !، آفرین !، زه، آدمکش مزدور، قاتل حرفه ای، مریزاد

تشویق کردن از طرف معلم. . . . . . . برای دانش آموزان. . . . . . .

تعریف کردن از او


کلمات دیگر: