کلمه جو
صفحه اصلی

collusive


مبنی برتبانی یاساخت، پاخت، دسیسه امیز

انگلیسی به فارسی

همکاری


انگلیسی به انگلیسی

• of collusion (conspiracy; cooperation for deceptive or fraudulent purposes)

جملات نمونه

1. There is a secret collusive relationship between politics and the media which the outside world rarely glimpses.
[ترجمه ترگمان]یک رابطه پنهانی بین سیاست و رسانه وجود دارد که دنیای خارج به ندرت دیده می شود
[ترجمه گوگل]یک رابطه مخفی مخفی بین سیاست و رسانه وجود دارد که دنیای بیرون به ندرت نگاه می کند

2. Although the non-co-operative collusive equilibrium is sustained by threats, those threats never have to be implemented because they are successful.
[ترجمه ترگمان]اگر چه موازنه non غیر فعال توسط تهدیدها حفظ می شود، این تهدیدها هرگز نباید اجرا شوند زیرا آن ها موفق هستند
[ترجمه گوگل]اگر چه تعادل تلفنی غیر همکاری در معرض تهدید قرار می گیرد، این تهدیدات هرگز نباید اجرا شود زیرا آنها موفق هستند

3. Then, following the detailed design concerning the collusive materials and kitchen ware.
[ترجمه ترگمان]سپس، با دنبال کردن طرح تفصیلی در مورد متریال collusive و لوازم آشپزخانه
[ترجمه گوگل]سپس، پس از طراحی دقیق مربوط به مواد مخفی و لوازم آشپزخانه

4. Pricing decisions made in a collusive atmosphere come close to monopoly pricing.
[ترجمه ترگمان]تصمیمات قیمت گذاری ارایه شده در جو collusive به قیمت گذاری انحصاری نزدیک می شوند
[ترجمه گوگل]تصمیم گیری های قیمت گذاری ساخته شده در محیط محرمانه نزدیک به قیمت گذاری انحصاری است

5. Any evidence of collusive behaviour by the banks could be sent to the Office of Fair Trading.
[ترجمه ترگمان]هر مدرکی حاکی از رفتار collusive توسط بانک ها می تواند به اداره تجارت عادلانه ارسال شود
[ترجمه گوگل]هر گونه شواهدی از رفتار مخفیانه توسط بانک ها می تواند به دفتر تجارت عادلانه ارسال شود

6. How to defense collusive attack is one of the key problems when designing fingerprinting algorithms.
[ترجمه ترگمان]چگونگی دفاع از حمله collusive یکی از مشکلات کلیدی در زمان طراحی الگوریتم fingerprinting است
[ترجمه گوگل]چگونه برای دفاع از حمله مخفی یک از مشکلات کلیدی در هنگام طراحی الگوریتم های اثر انگشت است

7. Collusive price leadership characterizes oligopolistic markets.
[ترجمه ترگمان]مدیریت قیمت collusive بازارهای oligopolistic را مشخص می کند
[ترجمه گوگل]رهبری قیمت تقلبی بازارهای oligopolistic را مشخص می کند

8. The report concluded that there was no evidence of collusive behaviour between the banks.
[ترجمه ترگمان]این گزارش به این نتیجه رسید که هیچ مدرکی دال بر رفتار collusive بین بانک ها وجود ندارد
[ترجمه گوگل]این گزارش به این نتیجه رسید که شواهدی از رفتار مخلوط بین بانک ها وجود ندارد

9. Biaode people prepare for, prevent its Biaodi only legally as collusive tendering, drive up prices and price analysis, the reasonableness of reference, can not be decided Feibiao direct basis.
[ترجمه ترگمان]Biaode که برای آن آماده می شوند، از حمایت قانونی اش به عنوان tendering collusive، بالا بردن قیمت و تحلیل قیمت، منطقی بودن مرجع، نمی تواند به طور مستقیم تصمیم گیری شود
[ترجمه گوگل]مردم Biaode برای آماده شدن برای جلوگیری از Biaodi خود را به صورت قانونی به عنوان توافقنامه مناقصه، افزایش قیمت ها و تجزیه و تحلیل قیمت، معقول بودن مرجع، نمی توان تصمیم مستقیم Feibiao تصمیم گرفت

10. But almost all the proposed threshold group signature scheme can not resist the collusive attack.
[ترجمه ترگمان]اما تقریبا تمامی طرح های پیشنهادی گروه آستانه پیشنهادی نمی توانند در برابر حمله collusive مقاومت کنند
[ترجمه گوگل]اما تقریبا تمام طرح امضای گروه آستانه پیشنهادی نمیتواند در برابر حمله مشاجره مقاومت کند


کلمات دیگر: