(معماری) برآمدگی (چند ضلعی یا گرد) ساختمان، (کلیسا) برآمدگی دیوار شرقی کلیسا (که معمولا تاق آن گنبدی یا ضربی است)، رجوع شود به: apsis، محراب کلیسا
apse
(معماری) برآمدگی (چند ضلعی یا گرد) ساختمان، (کلیسا) برآمدگی دیوار شرقی کلیسا (که معمولا تاق آن گنبدی یا ضربی است)، رجوع شود به: apsis، محراب کلیسا
انگلیسی به فارسی
(معماری) برآمدگی (چندضلعی یا گرد) ساختمان، (کلیسا) برآمدگی دیوار شرقی کلیسا (که بهطور معمول طاق آن گنبدی یا ضربی است)
رجوع شود به: apsis
apse
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a projection at the end of a church or other building, usu. having a domed or arched roof.
• arched recess (particularly one located at the eastern end of a church)
جملات نمونه
1. apse line
(هندسه و ریاضی) خط رئوس،محور طول مسیر
2. apse of a curve
(هندسه و ریاضی) نقطه ی نهایی منحنی
3. Standing in the huge apse, covered by a baldacchino, was the monument to Peter.
[ترجمه ترگمان]در حالی که در the بزرگ پوشیده از a ایستاده بود، بنای یادبود پیتر بود
[ترجمه گوگل]ایستاده در عظیم عظیم، تحت پوشش Baldacchino، بنای یادبود به پیتر بود
[ترجمه گوگل]ایستاده در عظیم عظیم، تحت پوشش Baldacchino، بنای یادبود به پیتر بود
4. In the conch of the apse is a great cross within a circle and with a background of stars.
[ترجمه ترگمان]در پوسته صدف حلزونی یک صلیب بزرگ درون یک دایره و با پس زمینه ستاره ها وجود دارد
[ترجمه گوگل]در کوه عجله یک کراس بزرگ در داخل یک دایره و با پس زمینه ستاره است
[ترجمه گوگل]در کوه عجله یک کراس بزرگ در داخل یک دایره و با پس زمینه ستاره است
5. At the east end the main apse is decorated by two rows of free-standing columns.
[ترجمه ترگمان]در سمت شرق the اصلی با دو ردیف ستون های آزاد تزئین شده است
[ترجمه گوگل]در انتهای شرق، عددی اصلی توسط دو ردیف ستون های مستقل تزئین شده است
[ترجمه گوگل]در انتهای شرق، عددی اصلی توسط دو ردیف ستون های مستقل تزئین شده است
6. The central, larger apse was used as a sanctuary and the choir was then moved westwards into the nave.
[ترجمه ترگمان]در مرکز، apse بزرگ تر به عنوان یک جایگاه مقدس استفاده شد و سپس گروه کر به سمت غرب به سمت سالن کلیسا حرکت کردند
[ترجمه گوگل]کلیسای مرکزی و بزرگتر به عنوان یک پناهگاه مورد استفاده قرار گرفت و سپس گروه کر به سمت غرب به سمت نوا رفتند
[ترجمه گوگل]کلیسای مرکزی و بزرگتر به عنوان یک پناهگاه مورد استفاده قرار گرفت و سپس گروه کر به سمت غرب به سمت نوا رفتند
7. The apse mosaics have a gold background and are of early type, being stiff and formal in design.
[ترجمه ترگمان]The apse دارای سابقه طلا هستند و از نوع اولیه هستند، که در طراحی شق ورق و رسمی هستند
[ترجمه گوگل]موزاییک های اپس دارای پس زمینه طلایی هستند و دارای نوع اولیه هستند که در طراحی ظریف و رسمی هستند
[ترجمه گوگل]موزاییک های اپس دارای پس زمینه طلایی هستند و دارای نوع اولیه هستند که در طراحی ظریف و رسمی هستند
8. The tall apse windows give better illumination to the east end.
[ترجمه ترگمان]پنجره های بلند پایه روشنایی بیشتری به سمت شرق می دهند
[ترجمه گوگل]پنجره های قدامی بالا باعث می شود نور خورشید به انتهای شرقی برسد
[ترجمه گوگل]پنجره های قدامی بالا باعث می شود نور خورشید به انتهای شرقی برسد
9. Quite by chance, an apse and some mosaic fragments were brought to light in 189
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۹ به طور تصادفی، یک apse و برخی قطعات موزاییک به نور اضافه شدند
[ترجمه گوگل]کاملا به احتمال زیاد، یک اپس و برخی از قطعات موزاییک در سال 189 روشن شد
[ترجمه گوگل]کاملا به احتمال زیاد، یک اپس و برخی از قطعات موزاییک در سال 189 روشن شد
10. In the left side, beginning with the apse, Argentina, Brasil, Chile and Mexico are represented.
[ترجمه ترگمان]در سمت چپ، آرژانتین، برزیل، برزیل، شیلی و مکزیک نمایش داده می شوند
[ترجمه گوگل]در سمت چپ، با شروع عملیات، آرژانتین، برزیل، شیلی و مکزیک نمایندگی می شود
[ترجمه گوگل]در سمت چپ، با شروع عملیات، آرژانتین، برزیل، شیلی و مکزیک نمایندگی می شود
11. Christian churches have usually been oriented with the apse or altar at the eastern end.
[ترجمه ترگمان]کلیساهای مسیحی معمولا با محراب یا محراب در انتهای شرقی تزئین شده اند
[ترجمه گوگل]کلیساهای مسیحی معمولا در انتهای شرقی گسسته شده اند
[ترجمه گوگل]کلیساهای مسیحی معمولا در انتهای شرقی گسسته شده اند
12. Inside, the transept opens behind a triumphal arch which frames the apse with its altar.
[ترجمه ترگمان]در داخل، بازوی عرضی پشت یک طاق نصرت باز می شود که apse را با محراب خود فریم می سازد
[ترجمه گوگل]در داخل، ترنسپت پشت یک قوس پیروزی باز می شود که عدس را با محراب آن می چرخاند
[ترجمه گوگل]در داخل، ترنسپت پشت یک قوس پیروزی باز می شود که عدس را با محراب آن می چرخاند
13. The east end is apsidal with a single polygonal apse.
[ترجمه ترگمان]انتهای شرقی apsidal با یک apse چند ضلعی واحد است
[ترجمه گوگل]انتهای شرقی با یک اقلام چند ضلعی واحد جا داده شده است
[ترجمه گوگل]انتهای شرقی با یک اقلام چند ضلعی واحد جا داده شده است
14. The church is high and light so that the vista from narthex to eastern apse is clear and uninterrupted.
[ترجمه ترگمان]کلیسا پر از نور و روشنایی است به طوری که چشم انداز narthex تا شرق apse واضح و بی وقفه است
[ترجمه گوگل]کلیسا بالا و نور است، به طوری که ویسا از گل سرخ تا شرق شرقی روشن و بدون وقفه است
[ترجمه گوگل]کلیسا بالا و نور است، به طوری که ویسا از گل سرخ تا شرق شرقی روشن و بدون وقفه است
اصطلاحات
apse line
(هندسه و ریاضی) خط رئوس، محور طول مسیر
apse of a curve
(هندسه و ریاضی) نقطهی نهایی منحنی
کلمات دیگر: