از پیش ترتیب دادن، پیش دهنادن، قبلا ترتیب دادن، قبلا تهیه کردن
prearrange
از پیش ترتیب دادن، پیش دهنادن، قبلا ترتیب دادن، قبلا تهیه کردن
انگلیسی به فارسی
قبلا ترتیب دادن، قبلا تهیه کردن
پیش تر، قبلا ترتیب دادن، قبلا تهیه کردن
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: prearranges, prearranging, prearranged
مشتقات: prearrangement (n.)
حالات: prearranges, prearranging, prearranged
مشتقات: prearrangement (n.)
• : تعریف: to arrange beforehand or in advance.
- The two had already prearranged to meet at the station.
[ترجمه ترگمان] آن دو از قبل تصمیم گرفته بودند که در ایستگاه ملاقات کنند
[ترجمه گوگل] دو نفر پیش از این در ایستگاه دیدار کرده بودند
[ترجمه گوگل] دو نفر پیش از این در ایستگاه دیدار کرده بودند
• arrange beforehand; put in order beforehand; prepare in advance; make an agreement beforehand
جملات نمونه
1. At a prearranged signal, everyone started moving forwards.
[ترجمه ترگمان]در یک علامت از پیش تعیین شده همه به جلو حرکت می کردند
[ترجمه گوگل]در یک سیگنال پیش فرض، همه شروع به حرکت به جلو کردند
[ترجمه گوگل]در یک سیگنال پیش فرض، همه شروع به حرکت به جلو کردند
2. Boats picked us up at pre-arranged rendezvous.
[ترجمه ترگمان]قایق ما رو تو قرار ملاقات ترتیب داده بود
[ترجمه گوگل]قایق ها ما را در ملاقات پیش از تنظیم قرار دادند
[ترجمه گوگل]قایق ها ما را در ملاقات پیش از تنظیم قرار دادند
3. The platoon made its way to the pre-arranged rendezvous in the desert.
[ترجمه ترگمان]جوخه به میعادگاه در صحرا راه خود را پیش گرفتند
[ترجمه گوگل]این گروه راه خود را به سوی پیش شرطی در صحرا گذاشته است
[ترجمه گوگل]این گروه راه خود را به سوی پیش شرطی در صحرا گذاشته است
4. Working to a prearranged plan, he rang the First Secretary and requested an appointment with the Ambassador.
[ترجمه ترگمان]با کار کردن با یک برنامه پیش از طرح، او به دبیر اول زنگ زد و درخواست ملاقات با سفیر را کرد
[ترجمه گوگل]او به یک برنامه پیشنهادی کار می کرد و نخست وزیر را صدا زد و با سفیر دیدار کرد
[ترجمه گوگل]او به یک برنامه پیشنهادی کار می کرد و نخست وزیر را صدا زد و با سفیر دیدار کرد
5. At a pre-arranged signal, everyone started cheering.
[ترجمه ترگمان]با یه علامت درست و حسابی همه شروع کردن به هلهله کردن
[ترجمه گوگل]در یک سیگنال پیش از تنظیم، همه شروع به تشویق کردند
[ترجمه گوگل]در یک سیگنال پیش از تنظیم، همه شروع به تشویق کردند
6. At a pre-arranged signal the lights went out.
[ترجمه ترگمان]وقتی چراغ خاموش شد، چراغ ها خاموش شدند
[ترجمه گوگل]در یک سیگنال پیش از تنظیم، چراغ ها خاموش می شوند
[ترجمه گوگل]در یک سیگنال پیش از تنظیم، چراغ ها خاموش می شوند
7. Run to your positionswhen you hear the prearranged signal.
[ترجمه ترگمان]برو به positionswhen بگو که سیگنال از قبل تعیین شده رو شنیدی
[ترجمه گوگل]هنگامی که سیگنال پیش تنظیم شده را می شنوید، موقعیت خود را اجرا کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که سیگنال پیش تنظیم شده را می شنوید، موقعیت خود را اجرا کنید
8. When you prearrange your funeral, you can pick your own flowers and music.
[ترجمه ترگمان]وقتی مراسم تدفین را اجرا کنی، می توانی گل و گل خودت را انتخاب کنی
[ترجمه گوگل]هنگامی که مراسم تشییع جنازه خود را پیش تر تنظیم می کنید می توانید گل و موسیقی خود را انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که مراسم تشییع جنازه خود را پیش تر تنظیم می کنید می توانید گل و موسیقی خود را انتخاب کنید
9. At a prearranged signal, everyone stood up.
[ترجمه ترگمان]در یک علامت از پیش تعیین شده، همه بلند شدند
[ترجمه گوگل]در یک سیگنال پیش فرض، همه ایستادند
[ترجمه گوگل]در یک سیگنال پیش فرض، همه ایستادند
10. At a prearranged site, Ben and his party met a friendly agent who had prospective recruits in tow.
[ترجمه ترگمان]در یک محل معین، بن و گروهش با یک مامور صمیمی آشنا شده بودند که تازه واردی به یدک کش آمده بودند
[ترجمه گوگل]در یک سایت پیشنهادی، بن و حزب او با یک عامل دوستانه ملاقات کرد که کارگران آینده نگر را در دوچرخه سواری داشتند
[ترجمه گوگل]در یک سایت پیشنهادی، بن و حزب او با یک عامل دوستانه ملاقات کرد که کارگران آینده نگر را در دوچرخه سواری داشتند
11. All games to be played according to pre-arranged rules.
[ترجمه ترگمان]همه بازی ها مطابق با قواعد پیش از سازماندهی بازی خواهند شد
[ترجمه گوگل]تمام بازی ها با توجه به قوانین پیش تنظیم شده بازی می شود
[ترجمه گوگل]تمام بازی ها با توجه به قوانین پیش تنظیم شده بازی می شود
12. We turned on a pre-arranged course and climbed at a predetermined rate of feed per minute at a certain airspeed.
[ترجمه ترگمان]ما با سرعت از پیش تعیین شده عبور کردیم و هر دقیقه به سرعت از پیش تعیین شده عبور کردیم
[ترجمه گوگل]ما در یک دوره پیش تنظیم شده قرار گرفتیم و در یک سرعت مشخص از سرعت پیش بینی شده در هر دقیقه در سرعت صعودیم
[ترجمه گوگل]ما در یک دوره پیش تنظیم شده قرار گرفتیم و در یک سرعت مشخص از سرعت پیش بینی شده در هر دقیقه در سرعت صعودیم
13. A trade that purports to have been executed in the exchange's competitive trading system is in fact pre-arranged by bilateral negotiation.
[ترجمه ترگمان]تجارتی که به نظر می رسد در سیستم تجارت رقابتی مبادله شده است در واقع از پیش برنامه ریزی شده توسط مذاکره دو جانبه است
[ترجمه گوگل]تجارت در نظر دارد که در سیستم معاملاتی رقابتی مبادله اعدام شود و در واقع از طریق مذاکرات دوجانبه پیش گرفته شده است
[ترجمه گوگل]تجارت در نظر دارد که در سیستم معاملاتی رقابتی مبادله اعدام شود و در واقع از طریق مذاکرات دوجانبه پیش گرفته شده است
14. This takes place at a time prearranged to be mutually convenient.
[ترجمه ترگمان]این اتفاق در زمانی رخ می دهد که از پیش تنظیم شده برای هر دو طرف مناسب باشد
[ترجمه گوگل]این اتفاق می افتد در یک زمان به طور پیش فرض دو طرف مناسب است
[ترجمه گوگل]این اتفاق می افتد در یک زمان به طور پیش فرض دو طرف مناسب است
15. School groups can be accommodated in a lecture room where project work or pre-arranged activities can be provided in conjunction with the displays.
[ترجمه ترگمان]گروه های مدرسه را می توان در یک اتاق سخنرانی در جایی که کار پروژه یا فعالیت های پیش برنامه ریزی شده را می توان در رابطه با نمایش های ارایه شده در نظر گرفت
[ترجمه گوگل]گروه های مدرسه را می توان در یک اتاق سخنرانی قرار داد که در آن پروژه ها و یا فعالیت های پیش تدارکاتی در ارتباط با صفحه نمایش ارائه می شود
[ترجمه گوگل]گروه های مدرسه را می توان در یک اتاق سخنرانی قرار داد که در آن پروژه ها و یا فعالیت های پیش تدارکاتی در ارتباط با صفحه نمایش ارائه می شود
Everything has been prearranged.
ترتیب همهچیز از پیش داده شده است.
کلمات دیگر: