واقع در جنوب ایالت، اهل جنوب (ایالت)، جنوب ایالت، جنوب ایالت he lives downstate او در جنوب ایالت زندگی میکند
downstate
واقع در جنوب ایالت، اهل جنوب (ایالت)، جنوب ایالت، جنوب ایالت he lives downstate او در جنوب ایالت زندگی میکند
انگلیسی به فارسی
واقع در جنوب ایالت، اهل جنوب (ایالت)، جنوب ایالت
downstate
انگلیسی به انگلیسی
• pertaining to the southern section of a state (in the usa)
southwardly, to the south (in the usa)
southwardly, to the south (in the usa)
جملات نمونه
1. he lives downstate
او در جنوب ایالت زندگی می کند.
He lives downstate.
او در جنوب ایالت زندگی میکند.
پیشنهاد کاربران
حالتی که دستگاه یا ماشین خوابیده است.
کلمات دیگر: