کلمه جو
صفحه اصلی

motionlessly

انگلیسی به فارسی

بی حرکت


انگلیسی به انگلیسی

• without movement, without motion

جملات نمونه

1. Owen had the habit of staring motionlessly at his interlocutor.
[ترجمه ترگمان]اوون عادت به خیره شدن به interlocutor داشت
[ترجمه گوگل]اوون عادت داشت به طور ناگهانی به همتای خود نگاه کند

2. These strange and beautiful candlesticks balance motionlessly on their needle-sharp points, generating excitement by the very fragility of their inertia.
[ترجمه ترگمان]این شمعدان های زیبا و زیبا، بی حرکت در نقاط نوک تیز سوزن، و هیجان ایجاد شده توسط شکنندگی of، تعادل خود را حفظ می کنند
[ترجمه گوگل]این شمعدان های عجیب و غریب و بی نظیر در نقاط تیز خود سوزن را خنثی می کنند و باعث ایجاد هیجان توسط شکنندگی اینرسی می شوند

3. He saw the black - haired man waiting motionlessly behind the opposite side of the platform.
[ترجمه ترگمان]مرد مو مشکی را دید که بی حرکت پشت سکو ایستاده بود
[ترجمه گوگل]او مرد سیاه و سفید را دید که به طور مداوم در پشت پلت فرم مخالف ایستاده بود

4. Unaware of the cold wind, we stood motionlessly, with our eyes fixing end of the east.
[ترجمه ترگمان]او که از باد سرد بی خبر بود، ما بی حرکت ایستاده بودیم و در حالی که چشمان خود را به طرف شرق دوخته بودیم بی حرکت ایستاده بودیم
[ترجمه گوگل]بی نظیر از هوای سرد، ما بی حرکت ایستادیم، با چشمان ما که در انتهای شرق قرار داشتند

5. Sailboats glided motionlessly across the lake.
[ترجمه ترگمان]sailboats بی حرکت در کنار دریاچه به حرکت درآمد
[ترجمه گوگل]قایق های بادبانی بی حرکت در سراسر دریاچه

6. We stood motionlessly, with our eyes fixing at the far, far end of the eastern sea.
[ترجمه ترگمان]ما بی حرکت ایستاده بودیم و در حالی که نگاهمان در انتهای دیگر دریای شرقی فرو افتاده بود، ایستادیم
[ترجمه گوگل]ما بی حرکت ایستادیم، با چشمانمان که در جایی دور و دور از دریای شرقی قرار داشتیم

7. She sat motionlessly with horror.
[ترجمه ترگمان]بی آن که چیزی بگوید بی حرکت نشست
[ترجمه گوگل]او با ترس و وحشت نشسته بود

8. Reported on January 11 according to British media, can be clear about on video extract see, this man body is flat bend over almost motionlessly between the crosstie in rail.
[ترجمه ترگمان]بنا به گزارش رسانه های بریتانیا، در ۱۱ ژانویه گزارش شد که براساس گزارش رسانه های بریتانیا، این فرد در حال صاف خم است و تقریبا بی حرکت بین the در ریل قرار دارد
[ترجمه گوگل]بر طبق گزارش رسانه های بریتانیایی در 11 ژانویه، در مورد عکاسی ویدئوی مشخص می شود، بدن این مرد تقریبا بی حرکت است و بین تقاطع راه آهن خم شده است

پیشنهاد کاربران

به شکل بی حرکت


کلمات دیگر: