کلمه جو
صفحه اصلی

down's syndrome


(پزشکی) سندرم داون (mongolism هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) سندرم داون (mongolism هم می‌گویند)


سندرم داون


انگلیسی به انگلیسی

• type of mental retardation caused by a person having abnormal chromosomes

جملات نمونه

1. To identify the changing needs and problems of Down's Syndrome adults and their families.
[ترجمه ترگمان]برای شناسایی نیازها و مشکلات بزرگسالان سندروم دان و خانواده های آن ها
[ترجمه گوگل]برای شناسایی نیازها و مشکلات در حال تغییر سندرم داون و خانواده های آنها

2. A person of 18 with Down's syndrome and a mental age of four, living with his or her parents?
[ترجمه ترگمان]یک فرد ۱۸ ساله با سندروم دان و یک عصر ذهنی چهار ساله که با پدر و مادرش زندگی می کند؟
[ترجمه گوگل]یک فرد 18 ساله با سندرم داون و یک ذهن سن چهار سالگی با والدین خود زندگی می کند؟

3. Gareth Gareth was a 3-year-old boy with Down's syndrome.
[ترجمه ترگمان](گرت گارث)پسر ۳ ساله مبتلا به سندرم دان بود
[ترجمه گوگل]Gareth Gareth یک پسر 3 ساله با سندرم داون بود

4. I explained he was Down's syndrome.
[ترجمه ترگمان]من توضیح دادم که اون سندرم Down
[ترجمه گوگل]من توضیح دادم که او سندرم داون بود

5. People with Down's syndrome can be greatly helped by having extra time spent with them.
[ترجمه ترگمان]افرادی که مبتلا به سندرم داون هستند می توانند به میزان زیادی با صرف زمان اضافی با آن ها کمک کنند
[ترجمه گوگل]افراد با سندرم داون می توانند با داشتن وقت اضافی صرف شده با آنها کمک زیادی کنند

6. The study will monitor how far Down's Syndrome adults begin to move away from their natural families for residential and social purposes.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه بر این امر نظارت خواهد کرد که چگونه بزرگسالان سندروم دان از خانواده های طبیعی خود برای اهداف مسکونی و اجتماعی دور می شوند
[ترجمه گوگل]این مطالعه، نظارت خواهد کرد که بزرگسالان مبتلا به سندرم داون، برای اهداف مسکونی و اجتماعی از خانواده های طبیعی خود دور می شوند

7. Down's syndrome is an usual chromosome disease, because of the abnormality of fetus'chromosome.
[ترجمه ترگمان]سندرم دان، یک بیماری کروموزوم معمولی است، به دلیل نا هنجاری کروموزوم جنین
[ترجمه گوگل]سندرم داون یک بیماری کروموزوم معمولی است که به دلیل اختلال جنین کروموزوم است

8. Down's syndrome is a condition caused by a genetic malfunction.
[ترجمه ترگمان]سندروم داون، وضعیتی است که از نقص ژنتیکی ناشی می شود
[ترجمه گوگل]سندرم داون یک بیماری ناشی از یک سوء عملکرد ژنتیکی است

9. Down's syndrome is an eponym for the English physician john down.
[ترجمه ترگمان]سندرم s به عنوان یک عنوان مشخص برای پزشک ارشد انگلیسی نوشته شده
[ترجمه گوگل]سندرم داون یکی از معروف ترین پزشکان انگلیسی جان است

10. The overall rate of incidence of Down's syndrome is one in every 800 births.
[ترجمه ترگمان]میزان کلی شیوع سندرم داون در هر ۸۰۰ تولد یکی است
[ترجمه گوگل]میزان کلی شیوع سندرم داون یکی از هر 800 تولد است

11. The neuroanatomical abnormalities common to both Down's syndrome and fragile X syndrome are in the hippocampus and cerebellum.
[ترجمه ترگمان]اختلالات عصبی شناسی رایج در هر دو سندروم دان و سندرم شکننده ایکس در هیپوکامپ و مخچه قرار دارند
[ترجمه گوگل]ناهنجاری های عصبی ناشناخته مشترک برای هر دو سندرم داون و سندرم X شکننده در هیپوکامپ و مخچه هستند

12. These include Down's syndrome, cardiac and esophageal abnormalities, and imperforate anus.
[ترجمه ترگمان]اینها شامل سندرم داون، اختلالات قلبی و esophageal، و مقعد imperforate هستند
[ترجمه گوگل]این شامل سندرم داون، اختلالات قلب و مری و انسداد نابجا می شود

13. Down's syndrome or trisomy 21 occurs in around 1 in 800 births and older women are at higher risk.
[ترجمه ترگمان]سندروم دان یا trisomy ۲۱ در حدود ۱ در ۸۰۰ تولد رخ می دهد و زنان مسن تر در معرض خطر بالاتری قرار دارند
[ترجمه گوگل]سندرم داون یا تریزومی 21 در حدود 1 در 800 تولد رخ می دهد و زنان مسن بیشتر در معرض خطر هستند

14. I thought she was beautiful, and I didn't mind about her being Down's Syndrome.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کردم که او زیبا است، و من فکر نمی کردم که او عقب عقب باشد
[ترجمه گوگل]من فکر کردم او زیبا بود، و من در مورد او سندرم داون را نادیده گرفتم

15. Two of the children with acute myeloid leukaemia, and both of the children with undifferentiated leukaemia, had Down's syndrome.
[ترجمه ترگمان]دو نفر از کودکان مبتلا به سرطان myeloid حاد، و هر دو کودکان مبتلا به سرطان تمایز نیافته، مبتلا به سندرم دان بودند
[ترجمه گوگل]دو مورد از کودکان مبتلا به لوسمی حاد میلوئید و هر دو کودک مبتلا به لوسمی نامطلوب دارای سندرم داون بودند

پیشنهاد کاربران

یک ویژگی فردیِ مادرزادی که باعث میشود فرد از لحاظ روانی و جسمانی ناقص شود


کلمات دیگر: