کلمه جو
صفحه اصلی

bratwurst


سوسیس خام و پر ادویه (از گوشت گوساله یا خوک)

انگلیسی به فارسی

سوسیس خام و پرادویه (از گوشت گوساله یا خوک)


bratwurst


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a highly seasoned pork and veal sausage.

• type of sausage made from pork

جملات نمونه

1. Bratwurst as sold in the United States is made from beef, pork, and veal.
[ترجمه ترگمان]گوشت گوساله، گوشت گوساله، گوشت گوساله و گوشت گوساله فروخته می شود
[ترجمه گوگل]براتورست به عنوان فروش در ایالات متحده از گوشت گاو، گوشت خوک و گوشت گاو ساخته شده است

2. Some ride in wheelchairs, balancing trays heaped with bratwurst, red cabbage and crumb cake.
[ترجمه ترگمان]بعضی سوار روی ویلچر، سینی های پر از سوسیس، کلم و کیک نونی که روی صندلی چیده شده بودند
[ترجمه گوگل]بعضی از سواری در صندلی های چرخدار، سینی های متعادل با پرتقال، کلم قرمز و کیک خرد شده

3. Players sneak bratwurst from fans at tailgate parties.
[ترجمه ترگمان]بازیکنان پاورچین پاورچین از طرف هواداران در هر دو طرف پراکنده می شوند
[ترجمه گوگل]بازیکنان دزدان دریایی از طرفداران در احزاب عقب اتومبیل دزدکی حرکت کردن

4. Maybe it should drop the bratwurst and strudel and serve junk food.
[ترجمه ترگمان]شاید این کار باید the و strudel را رها کرده و غذاهای کم ارزش را سرو کند
[ترجمه گوگل]شاید آن را براتوورست و استرولد بریزند و غذای ناخواسته را خدمت کنند

5. Merrymakers at this Sachsenhausen festival devour bratwurst, bockwurst, and other sausage delicacies while washing them down with beer.
[ترجمه ترگمان]در این جشن بزرگ، سوسیس، سوسیس و دیگر کالباس، و سایر وسایل sausage را که با آبجو شسته بودند، می بلعید
[ترجمه گوگل]جادوگران در این جشنواره ساچن هاوزن در حالی که با آبجو شستشو می دهند، برتولست، بوکوورست و دیگر ظروف سوسیس را می سوزانند

6. The recipe of Wuerzburger coarse grilled bratwurst was began in 193 The high temperature from burning charcoal browns the sausage, making the aroma from Majoram herbs come out.
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل of ران بریان در ۱۹۳ درجه سانتی گراد شروع شد و از سوزاندن زغال مانند سوسیس که بوی گیاهان دارویی به مشام می رسید، شروع شد
[ترجمه گوگل]دستور العمل براتوورست کبابی کوچک Wuerzburger در سال 193 شروع شد درجه حرارت بالا از زغال چوب سوختن سوسیس را قهوه ای می کند و عطر از گیاهان Majoram بیرون می آید

7. My Bratwurst Is not to your liking American? It Is the finest In all Germany!
[ترجمه ترگمان]سوسیس من به علاقه تو آمریکایی نیست؟ !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه گوگل]Bratwurst من به نفس شما آمریکایی نیست؟ این بهترین در تمام آلمان است!

8. Refreshments will include bratwurst and a hog roast as well as gingerbread and mulled wine, and there will be choirs singing Christmas carols.
[ترجمه ترگمان]این نوشیدنی ها شامل bratwurst and خوک، نان زنجبیلی و شراب شیرین، و آواز خواندن سرود کریسمس نیز خواهند بود
[ترجمه گوگل]نوشیدنی ها عبارتند از براتورست و کبابی گوشت خوک و همچنین شراب خمیر شیرینی و گندم، و گروه هایی که آواز کریسمس را آواز می خوانند

9. By midmorning the park was already lively with families enjoying thrill rides and grilled bratwurst.
[ترجمه ترگمان]در اواسط صبح، پارک با خانواده هایی که از سواری لذت می بردند و bratwurst گریل شده لذت می برد
[ترجمه گوگل]تا نیمه صبح پارک در حال حاضر پر جنب و جوش با خانواده های لذت بردن از سوار هیجان و bratwurst کبابی

10. Travel to Germany, must not forget to drink beer bratwurst eating, this is the germans in dietary respect pride.
[ترجمه ترگمان]مسافرت به آلمان، نباید فراموش کند که آبجو خور خوره بخورد، این the در رژیم غذایی به غرور احترام می گذارند
[ترجمه گوگل]سفر به آلمان، نباید فراموش نکنید که نوشیدن آب آشامیدنی را بخورید، این آلمانی ها در رعایت احترام به رژیم غذایی هستند

11. Germany is spending US$67 million on its pavilion, which will let visitors sample traditional dishes like bratwurst sausage and Bavarian pork knuckle.
[ترجمه ترگمان]آلمان ۶۷ میلیون دلار در غرفه خود خرج می کند که به بازدیدکنندگان اجازه می دهد تا غذاهای سنتی مانند سوسیس bratwurst و بند خوک Bavarian را به طور نمونه تهیه کنند
[ترجمه گوگل]آلمان در غرفه خود، 67 میلیون دلار هزینه می کند که به بازدید کنندگان نمونه هایی از غذاهای سنتی مانند سوسیس براتوورست و گوشت خوک باواریا را می دهد

12. The Binary Clock, the ultimate gizmo for people who laugh in the face of time, play tiddlywinks on the lap of destiny, and boil bratwurst in the kitchen of fate.
[ترجمه ترگمان]ساعت دودویی، gizmo نهایی برای افرادی که به صورت زمان می خندند، tiddlywinks را روی دامن تقدیر بازی می کنند و bratwurst را در آشپزخانه سرنوشت به جوش می آورند
[ترجمه گوگل]ساعت دودویی، گیزمو نهایی برای افرادی که در برابر زمان خنده می زنند، در دنیای سرنوشت بازی می کنند، و در آشپزخانه سرنوشت جاری می کنند


کلمات دیگر: