کلمه جو
صفحه اصلی

mosquito bite

انگلیسی به انگلیسی

• sting from a mosquito

جملات نمونه

1. Are your mosquito bites still itching?
[ترجمه Tannaz tatality] ایا هنوز جای نیش پشه ها خارش داره
[ترجمه ترگمان]پشه نیشت هنوز خارش داره؟
[ترجمه گوگل]آیا پشه های شما هنوز خارش دارند؟

2. I was awake all night scratching my mosquito bites.
[ترجمه Arash] تمام شب بیدار بودم و جاهای نیش پشه ( رو بدنم ) رو میخاروندم
[ترجمه ترگمان]تمام شب از خواب بیدار بودم و نیش حشرات را نیش می زدم
[ترجمه گوگل]بیدار شدم تمام شب نیش می زد

3. He was scratching his mosquito bites.
[ترجمه ترگمان]او نیش پشه خود را می خاراند
[ترجمه گوگل]او نیش پشه اش را خراشیده بود

4. My eye had puffed up because of a mosquito bite.
[ترجمه ترگمان]چشمانم به خاطر نیش پشه باد کرده بود
[ترجمه گوگل]چشم من به دلیل نیش حشرات پف کرده بود

5. Mosquito bites can make life miserable .
[ترجمه ترگمان]گاز گرفتن می تواند باعث بدبختی زندگی شود
[ترجمه گوگل]گزش های پشه می تواند باعث نجات زندگی شود

6. She dabbed calamine lotion on her mosquito bites.
[ترجمه ترگمان]کرم صورت نیش حشرات را نوازش کرد
[ترجمه گوگل]او لوسیون کالنگار را روی نیش های پشه اش گذاشت

7. I got a lot of mosquito bites last night.
[ترجمه ترگمان] من دیشب یه عالمه نیش پشه گرفتم
[ترجمه گوگل]شب گذشته خیلی از نیش های پشه رو دیدم

8. A mosquito bit me on the neck and brought me back to my damp aluminum deck and the drizzle.
[ترجمه ترگمان]یک پشه روی گردنم مرا گاز گرفت و مرا به روی عرشه نمناک حلبی و نم نم باران کشاند
[ترجمه گوگل]یک پشه کمی بر گردن من انداخته و من را به عرشه آلومینیومی و خورشید رسیده است

9. I asked Make-Up to give him a few mosquito bites but he refused point-blank.
[ترجمه ترگمان]من از او خواستم تا چند گاز از پشه به او بدهد، اما او قبول نکرد
[ترجمه گوگل]من از Make-Up درخواست کرد تا چند نیش پشه را به او بدهد اما او از عدم تایپ استفاده کرد

10. I had several mosquito bites, and it was difficult not to scratch them.
[ترجمه ترگمان]چند تا پشه نیش زده بودم و سخت بود که آن ها را خراش ندهم
[ترجمه گوگل]چند نیش پشه داشتم، و آنها را خراشیدم

11. After half an hour or so, spent scratching mosquito bites, I head over to see him.
[ترجمه ترگمان]پس از نیم ساعت، در حالی که نیش حشرات را نیش می زدند، سرم را به طرف او خم کردم تا او را ببینم
[ترجمه گوگل]پس از نیم ساعت یا بیشتر، نوشیدنی های پشه خراشیده، من سر او را می بینم

12. Especially in children who get mosquito bites which become large and irritating.
[ترجمه ترگمان]مخصوصا در کودکانی که نیش پشه را بگیرند که بزرگ و آزار دهنده است
[ترجمه گوگل]به خصوص در کودکان که نیش پشه را که بزرگ و تحریک کننده می شود

13. My legs were covered in mosquito bites.
[ترجمه ترگمان]پاهای من از نیش حشرات پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]پاهایم در نیش پشه پوشیده شده بود

14. We woke up to find ourselves covered in mosquito bites.
[ترجمه ترگمان]ما از خواب بیدار شدیم تا خود را در جای پشه گیر ببینیم
[ترجمه گوگل]ما از خواب بیدار شدیم تا خودمان را در گزش های پشه بند قرار دهیم

پیشنهاد کاربران

نیش پشه


کلمات دیگر: