کلمه جو
صفحه اصلی

doubtfulness


حالت تردید، مشکوکیت، ابهام، نامعلومی

انگلیسی به فارسی

شک و تردید


انگلیسی به انگلیسی

• quality of being doubtful; uncertainty, ambiguity; suspiciousness; skepticism

جملات نمونه

1. This disease of doubtfulness and discouragement is an epidemic which soon spreads amongst the Lord's flock.
[ترجمه ترگمان]این بیماری of و discouragement یک بیماری همه گیر است که به زودی بین گله لرد پخش می شود
[ترجمه گوگل]این بیماری شک و تردید اپیدمی است که به زودی در میان گله پروردگار گسترش می یابد

2. All doubtfulness vanished after the testimony of the key witnesses.
[ترجمه ترگمان]همه doubtfulness پس از شهادت شهود کلید ناپدید شدند
[ترجمه گوگل]تمام شک و تردید پس از شهادت شهود کلیدی از بین رفت

3. The doubtfulness of one's birthplacemakesthemost fundamental questions and ambivalence about existence(freedom and home-coming) appearillusionary.
[ترجمه ترگمان]The یکی از سوالات اساسی birthplacemakesthemost و دمدمی مزاجی در مورد وجود (آزادی و بازگشت به خانه)است
[ترجمه گوگل]شک و تردید یکی از مهمترین مسائل مربوط به زاد و ولد و دوگانگی در مورد وجود (آزادی و خانه بودن) ظاهر شده است

4. Ambiguity refers literally to doubtfulness or uncertainty in expressive meaning of the text. An expression may contain multiple meanings, and this is an important technique of poetry.
[ترجمه ترگمان]Ambiguity به معنای لغوی یا عدم قطعیت در معنای expressive متن اشاره دارد یک عبارت ممکن است حاوی معانی متعدد باشد، و این یک تکنیک مهم شعر است
[ترجمه گوگل]ابهام به معنای شک و تردید یا عدم قطعیت در معنای بیان متن است یک عبارت ممکن است معنای چندگانه داشته باشد و این یک روش مهم شعر است

5. All doubtfulness vanish after the testimony of the key witness.
[ترجمه ترگمان]همه doubtfulness بعد از شهادت شاهد کلیدی ناپدید می شوند
[ترجمه گوگل]تمام شک و تردید پس از شهادت شاهد کلیدی از بین می رود


کلمات دیگر: