حقوق دو برابر (مثلا در مقابل کار در روزهای تعطیل یا اضافه کار)، دستمزد دو برابر، پرداخت دستمزد کارگران به دو برابر مقدار عادی
double time
حقوق دو برابر (مثلا در مقابل کار در روزهای تعطیل یا اضافه کار)، دستمزد دو برابر، پرداخت دستمزد کارگران به دو برابر مقدار عادی
انگلیسی به فارسی
پرداخت دستمزد کارگران به دو برابر مقدار عادی
دو بار
انگلیسی به انگلیسی
• fastest rate of marching (military); payment of a worker at twice the normal rate per hour
مترادف و متضاد
quick marching pace
Synonyms: double march, double-quick, forced march, haste, on the double, slow jog
جملات نمونه
1. Then it was double time to the mess hall, and chin-ups and push-ups outside.
[ترجمه ترگمان]بعد نوبت به سالن شلوغ رسید و چانه و ups بیرون آمد
[ترجمه گوگل]سپس آن زمان دو بار به سالن غذاخوری و چن یو پی اس و فشردن خارج از آن دو برابر شد
[ترجمه گوگل]سپس آن زمان دو بار به سالن غذاخوری و چن یو پی اس و فشردن خارج از آن دو برابر شد
2. You will carry your luggage back here, double time!
[ترجمه ترگمان]بار دیگر luggage را به اینجا خواهید برد!
[ترجمه گوگل]شما چمدان خود را در اینجا حمل می کنید، زمان دو برابر!
[ترجمه گوگل]شما چمدان خود را در اینجا حمل می کنید، زمان دو برابر!
3. His overtime rate is double time for Saturday and all weekday time over 8 hours and treble time for Sunday working.
[ترجمه ترگمان]نرخ اضافه کاری او برای شنبه و تمام طول هفته روز هفته به مدت ۸ ساعت و سه بار برای کار روز یکشنبه است
[ترجمه گوگل]نرخ اضافه کاری او دوشنبه برای شنبه و تمام روزهای هفته است که بیش از 8 ساعت و سه شنبه برای یکشنبه کار می کند
[ترجمه گوگل]نرخ اضافه کاری او دوشنبه برای شنبه و تمام روزهای هفته است که بیش از 8 ساعت و سه شنبه برای یکشنبه کار می کند
4. Hope they pay you double time for calling you in on a holiday.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم دو بار به شما دو بار پول بدهند که شما را به تعطیلات دعوت کنند
[ترجمه گوگل]امیدوارم که دو بار برای دعوت شما در تعطیلات به شما پرداخت کنند
[ترجمه گوگل]امیدوارم که دو بار برای دعوت شما در تعطیلات به شما پرداخت کنند
5. If you pay me double time, I will do it.
[ترجمه ترگمان]اگر دو بار به من پول بدهید، من این کار را خواهم کرد
[ترجمه گوگل]اگر شما دو بار به من پول بدهید، من آن را انجام خواهم داد
[ترجمه گوگل]اگر شما دو بار به من پول بدهید، من آن را انجام خواهم داد
6. If you pay me double time, I'll do it.
[ترجمه ترگمان]اگر دو بار به من پول بدهی، این کار را می کنم
[ترجمه گوگل]اگر دو بار به من پول بدهید، من آن را انجام خواهم داد
[ترجمه گوگل]اگر دو بار به من پول بدهید، من آن را انجام خواهم داد
7. For more general application the double time lag model should be used.
[ترجمه ترگمان]برای کاربرد کلی تر از مدل تاخیر زمانی دوگانه باید استفاده شود
[ترجمه گوگل]برای کاربرد عمومی تر، باید مدل مدلی برای دوام زمان استفاده شود
[ترجمه گوگل]برای کاربرد عمومی تر، باید مدل مدلی برای دوام زمان استفاده شود
8. Anyone who works on Bank Holidays usually gets paid extra "timeandahalf" or even "double time," negotiated for them by the Trades Unions.
[ترجمه ترگمان]هر کسی که در تعطیلات بانک کار می کند معمولا \"timeandahalf\" یا حتی \"زمان دو برابر\" که توسط اتحادیه های صنفی برای آن ها مذاکره می شود پرداخت می شود
[ترجمه گوگل]هر کسی که در تعطیلات بانکی کار می کند معمولا 'زمان' و یا حتی 'دو بار' پرداخت می شود و برای اتحادیه های معاملاتی برای آنها مذاکره می شود
[ترجمه گوگل]هر کسی که در تعطیلات بانکی کار می کند معمولا 'زمان' و یا حتی 'دو بار' پرداخت می شود و برای اتحادیه های معاملاتی برای آنها مذاکره می شود
9. So you need to work double time. Get some eyes in the back of your head.
[ترجمه ترگمان]پس باید دو بار کار کنی یه نگاهی به پشت سرت بکن
[ترجمه گوگل]بنابراین شما باید دو بار کار کنید چشمهایتان را در پشت سرتان ببندید
[ترجمه گوگل]بنابراین شما باید دو بار کار کنید چشمهایتان را در پشت سرتان ببندید
10. The platoon will have to march in double time to get back to base before nightfall.
[ترجمه ترگمان]جوخه باید دو بار حرکت کنند تا قبل از فرا رسیدن شب به پایگاه برگردند
[ترجمه گوگل]جوخه باید دو بار به راهپیمایی بپردازد تا قبل از ظهر روز به عقب برگردد
[ترجمه گوگل]جوخه باید دو بار به راهپیمایی بپردازد تا قبل از ظهر روز به عقب برگردد
11. There was no union to be consulted, no time and a half or double time to be considered.
[ترجمه ترگمان]هیچ اتحادی وجود نداشت که با آن مشورت شود، نه زمانی و نیم یا دو بار در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]هیچ اتحادیه ای برای مشورت کردن وجود ندارد، زمان و نیم یا دو بار در نظر گرفته نمی شود
[ترجمه گوگل]هیچ اتحادیه ای برای مشورت کردن وجود ندارد، زمان و نیم یا دو بار در نظر گرفته نمی شود
12. Now, would you pay it out of your pocket at double time?
[ترجمه ترگمان]حالا، می شه دو بار از جیبت پول بدی؟
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، آیا شما آن را از جیب خود را در زمان دو برابر پرداخت؟
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، آیا شما آن را از جیب خود را در زمان دو برابر پرداخت؟
13. A computer virus A watch with a second hand doing double time.
[ترجمه ترگمان]یک ویروس کامپیوتری یک ساعت با دست دوم کار می کند
[ترجمه گوگل]یک ویروس کامپیوتری یک ساعت با دست دوم دو بار انجام می شود
[ترجمه گوگل]یک ویروس کامپیوتری یک ساعت با دست دوم دو بار انجام می شود
14. Staff are entitled to 24 working days holiday per year in addition to double time for each statutory holiday worked.
[ترجمه ترگمان]کارکنان به ۲۴ روز کاری در هر سال و همچنین دو برابر برای هر تعطیلات قانونی که کار می کند حق دارند
[ترجمه گوگل]کارکنان حق دارند به مدت 24 روز کاری در هر سال به علاوه دو بار برای هر تعطیلات قانونی کار کنند
[ترجمه گوگل]کارکنان حق دارند به مدت 24 روز کاری در هر سال به علاوه دو بار برای هر تعطیلات قانونی کار کنند
پیشنهاد کاربران
فورا، سریع
در علوم نظامی:
مارچ یا دویدن آرام ( به سمت دشمن یا هدف )
مارچ یا دویدن آرام ( به سمت دشمن یا هدف )
کلمات دیگر: