کلمه جو
صفحه اصلی

moralization


اخلاق گرایی

انگلیسی به فارسی

اخلاق گرایی


انگلیسی به انگلیسی

• act of explaining or defining in moral terms; act of making more moral (also moralisation)

جملات نمونه

1. Executive activity moralization should stick to value orientation of justice and justification, honesty and credit.
[ترجمه ترگمان]فعالیت اجرایی باید به جهت گیری ارزش عدالت و توجیه، صداقت و اعتبار باشد
[ترجمه گوگل]اخلاق گیری فعالیت اجرایی باید ارزشیابی عدالت و توجیه، صداقت و اعتبار باشد

2. For years she worked toward the moralization of English literature.
[ترجمه ترگمان]سال ها بود که او به سمت the ادبیات انگلیسی کار می کرد
[ترجمه گوگل]برای سالها او به سمت اخلاقی کردن ادبیات انگلیسی کار کرد

3. The work of executive activity moralization requires systematic support, and the moral choice of executive system is the guarantee to executive activity moralization.
[ترجمه ترگمان]اثر فعالیت اجرایی moralization نیازمند حمایت اصولی است و انتخاب اخلاقی سیستم اجرایی تضمین فعالیت اجرایی است
[ترجمه گوگل]کار اخلاقی فعالیت های اجرایی نیازمند پشتیبانی مستمر است و انتخاب اخلاقی سیستم اجرایی تضمین اخلاقی سازی فعالیت های اجرایی است

4. There have been two entangled viewpoints about the function of novels: for moralization or for recreation.
[ترجمه ترگمان]دو دیدگاه در مورد تابع رمان وجود دارد: برای moralization یا برای تفریح
[ترجمه گوگل]دو دیدگاه متضاد در مورد عملکرد رمانها وجود دارد: برای اخلاق و یا برای تفریح

5. The second is morals standard construction whose content is democracy's moralization.
[ترجمه ترگمان]دوم، ساختار استاندارد اخلاقی است که محتوای آن moralization دموکراسی است
[ترجمه گوگل]دوم، ساختار استاندارد اخلاقی است که محتوای آن اخلاقی شدن دموکراسی است

6. The mode of Moral - based thinking affects the society in the moralization of the politics, economics.
[ترجمه ترگمان]شیوه تفکر مبتنی بر اصول اخلاقی بر جامعه در the سیاست، اقتصاد تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]حالت تفکر مبتنی بر اخلاق بر جامعه در اخلاق سیاست، اقتصاد تاثیر می گذارد

7. Religious life becomes common customs, religious belief and religious values moralization.
[ترجمه ترگمان]حیات دینی به آداب و رسوم معمول، اعتقادات مذهبی و ارزش های مذهبی تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]زندگی مذهبی، آداب و رسوم، باورهای دینی و اخلاقیات ارزشهای مذهبی مشترک می شود

8. The immorality of the administrators provides practical emergency to their moralization.
[ترجمه ترگمان]غیراخلاقی بودن مدیران، شرایط اضطراری عملی را برای moralization فراهم می کند
[ترجمه گوگل]بی رحم بودن مدیران، اخلاقیات عملی را برای اخلاقیات خود فراهم می کند


کلمات دیگر: