قایق موتوری
powerboat
قایق موتوری
انگلیسی به فارسی
قایق موتوری
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a boat equipped with a usu. inboard motor for propulsion; motorboat.
• motorboat, boat that operates by a motorized engine
a powerboat is a very fast, powerful motorboat.
a powerboat is a very fast, powerful motorboat.
جملات نمونه
1. Tim Powell is a former champion powerboat racer.
[ترجمه ترگمان]تیم پاول، بازیکن سابق المپیک است
[ترجمه گوگل]تیم پاول یک قهرمان سابق قایق موتوری است
[ترجمه گوگل]تیم پاول یک قهرمان سابق قایق موتوری است
2. In part two: cutting edge . . . the powerboat racers set for the world championships.
[ترجمه ترگمان]در بخش دو: لبه برش، مسابقه اسب دوانی powerboat برای مسابقات قهرمانی جهان تعیین شد
[ترجمه گوگل]در قسمت دوم لبه برش روروک مخصوص بچه ها قایق رانی برای مسابقات قهرمانی جهان
[ترجمه گوگل]در قسمت دوم لبه برش روروک مخصوص بچه ها قایق رانی برای مسابقات قهرمانی جهان
3. Steve Kerton from Gloucestershire leads the powerboat championship race by just one point.
[ترجمه ترگمان](استیو Kerton)از Gloucestershire، تنها یک نقطه، مسابقه قهرمانی powerboat را رهبری می کند
[ترجمه گوگل]استیو کرتون از Gloucestershire مسابقه موتور قایق مسابقات قهرمانی را تنها با یک نقطه منجر می شود
[ترجمه گوگل]استیو کرتون از Gloucestershire مسابقه موتور قایق مسابقات قهرمانی را تنها با یک نقطه منجر می شود
4. A powerboat was to pick us up that afternoon. We would leave by the porch roof.
[ترجمه ترگمان]ان روز بعد از ظهر یکی از powerboat بود که ما را سوار کرد ما از پشت بوم ایوان میریم بیرون
[ترجمه گوگل]یک قایق موتوری بود که بعد از ظهر ما را انتخاب کند ما با سقف حیاط را ترک خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]یک قایق موتوری بود که بعد از ظهر ما را انتخاب کند ما با سقف حیاط را ترک خواهیم کرد
5. The powerboat picked us up and headed to higher ground.
[ترجمه ترگمان]The ما را انتخاب کردند و به سمت زمین مرتفع تر رفتند
[ترجمه گوگل]قایق موتوری ما را جمع کرد و به زمین بالاتر رفت
[ترجمه گوگل]قایق موتوری ما را جمع کرد و به زمین بالاتر رفت
6. Powerboat racing began about the end of last century, and became truly international in 1922 with the organization of the Union for International Motorboating (UIM).
[ترجمه ترگمان]مسابقات Powerboat در اواخر قرن گذشته آغاز شد و در سال ۱۹۲۲ با سازمان اتحادیه بین المللی Motorboating (UIM)بین المللی شد
[ترجمه گوگل]مسابقه قایق موتوری در پایان قرن گذشته آغاز شد و در سال 1922 با سازمان اتحادیه بین المللی قایقرانی بین المللی (UIM) بین المللی شد
[ترجمه گوگل]مسابقه قایق موتوری در پایان قرن گذشته آغاز شد و در سال 1922 با سازمان اتحادیه بین المللی قایقرانی بین المللی (UIM) بین المللی شد
7. Powerboat racing, rowing and sailing or yachting are three kinds of sport events on water.
[ترجمه ترگمان]مسابقات قایقرانی، قایقرانی و قایقرانی یا قایقرانی سه نوع از رویداده ای ورزشی روی آب هستند
[ترجمه گوگل]مسابقات قایقرانی، قایقرانی و قایقرانی یا قایقرانی سه نوع وقایع ورزشی در آب است
[ترجمه گوگل]مسابقات قایقرانی، قایقرانی و قایقرانی یا قایقرانی سه نوع وقایع ورزشی در آب است
8. A powerboat reserved for the use of an admiral.
[ترجمه ترگمان]A برای استفاده از یک دریاسالار محفوظ است
[ترجمه گوگل]یک قایق موتوری برای استفاده از دریاسالار محفوظ است
[ترجمه گوگل]یک قایق موتوری برای استفاده از دریاسالار محفوظ است
9. And hopes are high that the Mersey could soon be the scene of a world championship powerboat event.
[ترجمه ترگمان]و امیدها بالا است که the به زودی صحنه رویداد قهرمانی جهان خواهد بود
[ترجمه گوگل]و امیدواریم که بالاخره میرزی به زودی صحنه مسابقه قایقرانی قهرمانی جهان خواهد بود
[ترجمه گوگل]و امیدواریم که بالاخره میرزی به زودی صحنه مسابقه قایقرانی قهرمانی جهان خواهد بود
10. The DeLorean settled on the sand like a beached powerboat.
[ترجمه ترگمان]The مثل a در شن فرورفته بودند
[ترجمه گوگل]DeLorean روی شن و ماسه مانند یک قایق موتوری باقیمانده قرار داشت
[ترجمه گوگل]DeLorean روی شن و ماسه مانند یک قایق موتوری باقیمانده قرار داشت
کلمات دیگر: