کلمه جو
صفحه اصلی

pour cold water on

انگلیسی به فارسی

روی آب سرد بریزید


انگلیسی به انگلیسی

• throw cold water on, discourage, deter; dampen the excitement, kill the joy; be discouraging about

جملات نمونه

1. She immediately poured cold water on his plans to expand the business.
[ترجمه ترگمان]او بلافاصله برای توسعه کسب وکار آب سردی ریخت
[ترجمه گوگل]او بلافاصله آب سرد را در برنامه های خود برای گسترش کسب و کار ریخت

2. City economists pour cold water on the idea that the economic recovery has begun.
[ترجمه ترگمان]اقتصاددانان شهر روی این ایده که بهبود اقتصادی آغاز شده است، آب سردی می ریزد
[ترجمه گوگل]اقتصاددانان شهر بر این ایده که بهبود اقتصادی آغاز شده است آب سرد را بریزند

3. The education secretary poured cold water on the recommendations of a working party.
[ترجمه ترگمان]دبیر آموزش به توصیه های یک حزب کارگر آب سردی ریخت
[ترجمه گوگل]وزیر آموزش و پرورش توصیه های یک گروه کاری آب سرد را ریخت

4. Don't pour cold water on their optimism.
[ترجمه ترگمان]آب سرد را بر روی خوش بینی خود بریزید
[ترجمه گوگل]بر روی خوشبینی خود آب سرد نگذارید

5. Don't pour cold water on the idea.
[ترجمه ترگمان]آب سرد را بر روی ایده بریزید
[ترجمه گوگل]در این ایده، آب سرد را نگذارید

6. Henry's father poured cold water on his plans to go to college.
[ترجمه ترگمان]پدر هنری برای رفتن به کالج آب سردی ریخت
[ترجمه گوگل]پدر هنری در برنامه هایش برای رفتن به کالج آب سرد را ریخت

7. Mieno is pouring cold water on the report before she's even seen it.
[ترجمه ترگمان]Mieno قبل از اینکه اون را ببینه آب سرد را روی گزارش می ریخت
[ترجمه گوگل]Mieno ریختن آب سرد در گزارش قبل از اینکه او حتی آن را دیده است

8. I did not pour cold water on you, this issue is currently no one know.
[ترجمه ترگمان]من برای شما آب سرد می ریزم، این مساله در حال حاضر هیچ کس نمی داند
[ترجمه گوگل]من آب سرد را روی تو نپوشانده ام، این موضوع در حال حاضر هیچ کس نمی داند

9. Yet even Chinese officials pour cold water on the idea that this might happen fast.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، حتی مقامات چینی از این ایده که ممکن است این اتفاق به سرعت رخ دهد، آب سردی می ریزد
[ترجمه گوگل]با این حال، مقامات چینی حتی آب سرد را بر این باورند که ممکن است این اتفاق بیفتد

10. We must not pour cold water on their enthusiasm.
[ترجمه ترگمان]ما نباید به شور و اشتیاق آن ها آب سرد بدهیم
[ترجمه گوگل]ما نباید بر روی شور و شوق خود آب سرد بگذاریم

11. I didn't mean to pour cold water on your idea.
[ترجمه ترگمان]منظورم این نبود که روی ایده تو آب بریزم
[ترجمه گوگل]منظورم این نیست که آب را بر روی ایده ی خود بگذارید

12. Don't let relatives to pour cold water on your optimism.
[ترجمه ترگمان]به اقوام اجازه ندهید که روی خوش بینی شما آب سرد بریزند
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید که خویشاوندان خود را بر روی خوشبینی خود آب سرد بگذارید

13. Instead, they seem to be doing their utmost to pour cold water on it.
[ترجمه ترگمان]در عوض به نظر می رسد که آن ها منت های تلاش خود را برای ریختن آب سرد بر روی آن انجام می دهند
[ترجمه گوگل]در عوض، به نظر میرسد که برای انجام این کار، آب سرد را روی آن بگذارید


کلمات دیگر: