کلمه جو
صفحه اصلی

pouf


(سده ی 18) گیسو پوش مزین و پف کرده، (جامه) بخش کیس دار و پف کرده، صندلی راحتی، مبل کوسنی، پف دادن، قسمت پف کردن

انگلیسی به فارسی

پف دادن، قسمت پف کردن


پاف


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a late eighteenth-century hairstyle, characterized by high rolls or puffs of hair.

(2) تعریف: a part of a dress or headdress that is gathered into a puff.

(3) تعریف: a soft ottoman or hassock.

• seat made from a large pillow; stool, ottoman; woman's hairstyle in which the hair is rolled in large airy puffs (from the 18th century)

جملات نمونه

1. And it does pouf out in the back.
[ترجمه ترگمان]از پشت هم شروع می شه
[ترجمه گوگل]و آن را پشت سر گذاشته است

2. Squeeze onto a wet pouf or washcloth. Work into a rich, creamy lather and rinse.
[ترجمه ترگمان]فشار بده به کیسه خیس یا دستمال حمام در کف صابون، و creamy کار کنید
[ترجمه گوگل]بر روی یک پف یا خیس خیس فشار دهید کار را به یک پودر غنی، خامه ای و شستشو دهید

3. That's debatable, considering Zhang wore his hair in a cotton candy pouf.
[ترجمه ترگمان]با توجه به این موضوع، با توجه به این موضوع، با توجه به این موضوع، با توجه به این موضوع، این موضوع قابل بحث و بحث بود
[ترجمه گوگل]این بحث قابل بحث است، با توجه به اینکه ژانگ موهای خود را در یک پف پنبه آب نبات پوشید

4. Her hair is teased up and pinned back into a pouf.
[ترجمه ترگمان]سرش را تکان داد و شروع به پف کردن کرد
[ترجمه گوگل]موهایش به طرز پریده و پشت سرش میچرخد

5. The Whitney Young High School senior (and class salutatorian) wore her hair in a gravity-defying pouf.
[ترجمه ترگمان]دبیرستان \"ویتنی یانگ\" (و کلاس salutatorian)موهای او را در مبارزه با وقار پوشیده بود
[ترجمه گوگل]دبیرستان ویتنی یانگ ارشد (و صلح طلبان کلاس) موهای خود را در یک پوزخند گرانشی پوشیدند

6. To use:Pour a small amount onto a wet bath pouf, a wash cloth or directly into hands and indulge your skin with the rich creamy lather. Rinse off.
[ترجمه ترگمان]برای استفاده: یک مقدار کوچک را بر روی یک حمام وان حمام بریزید، یک دستمال حمام و یا مستقیما به دست خود بدهید و پوست خود را با کف صابون بپوشانید برو کنار
[ترجمه گوگل]برای استفاده از مقدار کمی بر روی یک پف خیس مرطوب، یک پارچه شستشو یا به طور مستقیم به دست و پوست خود را با پودر کرمی غلیظ بکشید بشویید

7. You shall have them, dear, ' said the gray man, and he shook his strange gray cloak. Pouf! Out hopped ten tiny fairies, no bigger than that!
[ترجمه ترگمان]مرد خاکستری گفت: عزیزم، آن ها را خواهی گرفت و شنل خاکستری اش را تکان داد ! pouf - - - - - - - بیرون از ده جن پری ها بودند که بزرگ تر از آن نبودند
[ترجمه گوگل]شما باید آنها را داشته باشید، عزیز، گفت: مرد خاکستری، و او پرده خاکستری عجیب و غریب خود را تکان داد پف! ده پری کوچک کوچک، بدون بزرگتر از آن!

8. To use:Pour a small amount onto a wet bath pouf, a wash cloth or directly into hands and indulge your skin with the rich creamy lather.
[ترجمه ترگمان]برای استفاده: یک مقدار کوچک را بر روی یک حمام وان حمام بریزید، یک دستمال حمام و یا مستقیما به دست خود بدهید و پوست خود را با کف صابون بپوشانید
[ترجمه گوگل]برای استفاده از مقدار کمی بر روی یک پف خیس مرطوب، یک پارچه شستشو یا به طور مستقیم به دست و پوست خود را با پودر کرمی غلیظ بکشید

9. Thing is, they need to fall below your collarbone; otherwise the waves or curls will spring up and pouf.
[ترجمه ترگمان]مساله این است که آن ها باید پایین تر از استخوان ترقوه شما قرار بگیرند؛ در غیر این صورت امواج و یا حلقه های مویش به بالا و پایین خواهند رسید
[ترجمه گوگل]چیزی است که، آنها باید زیر خرچنگ خود قرار بگیرند؛ در غیر این صورت امواج و فرها بهار و پاف می شوند


کلمات دیگر: