کلمه جو
صفحه اصلی

potholing

انگلیسی به فارسی

potholing


انگلیسی به انگلیسی

• (british) exploring of caves or pits
potholing is the sport of exploring underground caves.

جملات نمونه

1. She carefully steered the car around the potholes.
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط اتومبیل را در کنار چاله های آب هدایت کرد
[ترجمه گوگل]او به دقت خودرو را در اطراف حوضچه ها هدایت کرد

2. Stop worrying about the potholes in the road and enjoy the journey.
[ترجمه ترگمان]نگرانی در مورد دست اندازها در جاده و لذت بردن از سفر را رها کنید
[ترجمه گوگل]نگران نباشید در مورد چاله ها در جاده ها و لذت بردن از سفر

3. As the car sped over a pothole she lurched forward.
[ترجمه ترگمان]وقتی اتومبیل به سرعت از کنار یک گودال تکان می خورد به جلو خیز برداشت
[ترجمه گوگل]همانطور که ماشین بیش از یک گلوله کشیده بود، او به جلو حرکت کرد

4. The car's suspension is so good that when you hit a pothole you hardly notice it.
[ترجمه ترگمان]تعلیق ماشین آنقدر خوب است که وقتی به دست انداز می افتد، به سختی متوجه آن می شوید
[ترجمه گوگل]تعلیق خودرو خیلی خوب است، وقتی که شما ضربه ای از چنگال را می بینید، آن را به سختی متوجه می شوید

5. Pot-holes can be lethal for the unwary cyclist.
[ترجمه ترگمان]سوراخ Pot میتونه برای دوچرخه unwary ها هم کشنده باشه
[ترجمه گوگل]حفره های حفاری می تواند برای دوچرخه سوار ناامید کننده باشد

6. The whole street was pitted with potholes.
[ترجمه ترگمان]تمام کوچه با چاله های پر از چاله های پر دیده می شد
[ترجمه گوگل]تمام خیابان ها با حوضچه های گودال بود

7. Lorries rumbled past them, splashing them with filthy water from the potholes in the road.
[ترجمه ترگمان]lorries از کنارشان گذشتند و با آب کثیف از چاله های جاده به آن ها می پاشیدند
[ترجمه گوگل]کامیون ها از آنها گذشته و آنها را با آب کثیف از چاله ها در جاده ها می شکند

8. Silas proved adept in the art of avoiding potholes in the road.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که سیلاس در اثر دوری کردن چاله های جاده ماهر بوده
[ترجمه گوگل]سیلاس معتقد است که از اجتناب از چاله ها در جاده ها آگاه است

9. The cottage is situated in the middle of a wood at the end of a narrow potholed lane.
[ترجمه ترگمان]کلبه در وسط یک جنگل در انتهای یک کوره راه باریک و باریک قرار دارد
[ترجمه گوگل]کلبه در وسط یک چوب در انتهای یک خط باریک باریک واقع شده است

10. They often go potholing on Mount Huashan.
[ترجمه ترگمان]آن ها اغلب به کوه Huashan می روند
[ترجمه گوگل]آنها اغلب به کوه Huashan می روند

11. The desert roads are pitted with potholes.
[ترجمه ترگمان]جاده ها پر از چاله های آب هستند
[ترجمه گوگل]جاده های بیابانی با بوته ها پوشیده شده اند

12. The road to economic recovery is full of potholes.
[ترجمه ترگمان]جاده بهبودی اقتصادی پر از چاله ها است
[ترجمه گوگل]جاده بازسازی اقتصادی پر از چاه است

13. The Triborough Bridge was reported to be slow because of potholes while traffic on the other East River crossings was moving.
[ترجمه ترگمان]گزارش شده بود که پل Triborough به خاطر دست اندازها و چاله ها و ترافیک در دیگر گذرگاه های رودخانه شرق، حرکت کند
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که پل Triborough، به علت چاله ها، آهسته است، در حالیکه ترافیک در دیگر ایستگاه های رودخانه ای در حال حرکت است

14. The car bumped in and out of potholes.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل از چاله های آب بالا و پایین می رفت
[ترجمه گوگل]ماشین در داخل و خارج از چاله ها افتاد


کلمات دیگر: