عملی بودن، سودمندی، مفیدیت
practicalness
عملی بودن، سودمندی، مفیدیت
انگلیسی به فارسی
عملی بودن
انگلیسی به انگلیسی
• quality of being practical; sensibility, pragmatism; usefulness, functionality
جملات نمونه
1. There are prolific teaching content and powerful practicalness in the course of tarfgrass science.
[ترجمه ترگمان]مطالب آموزشی پرکار و practicalness قوی در دوره علم tarfgrass وجود دارد
[ترجمه گوگل]در طول دوره علم تارفرهس، مطالب آموزشی و تمرین قدرتمندی وجود دارد
[ترجمه گوگل]در طول دوره علم تارفرهس، مطالب آموزشی و تمرین قدرتمندی وجود دارد
2. It should obey scientificity, timeliness, systematicness, diversity, practicalness and other basic principles to strengthen and improve the humanistic education of agricultural technology talents.
[ترجمه ترگمان]باید از scientificity، به موقع بودن، systematicness، تنوع، practicalness و سایر اصول پایه ای برای تقویت و بهبود آموزش انسانی استعدادهای فن آوری کشاورزی پیروی کند
[ترجمه گوگل]این باید مطیع علمی، به موقع، سیستماتیک، تنوع، عملی، و دیگر اصول اساسی برای تقویت و بهبود آموزش انسان دوستانه از استعدادهای فن آوری کشاورزی است
[ترجمه گوگل]این باید مطیع علمی، به موقع، سیستماتیک، تنوع، عملی، و دیگر اصول اساسی برای تقویت و بهبود آموزش انسان دوستانه از استعدادهای فن آوری کشاورزی است
3. The practicalness determines what social value of the aged can be distinguished into the first and the second.
[ترجمه ترگمان]The مشخص می کند که ارزش اجتماعی افراد سالخورده می تواند در ابتدا و دوم متمایز شود
[ترجمه گوگل]کاربردی تعیین می کند که ارزش اجتماعی سالمندان را می توان به اول و دوم تشخیص داد
[ترجمه گوگل]کاربردی تعیین می کند که ارزش اجتماعی سالمندان را می توان به اول و دوم تشخیص داد
4. Human resources management features strong practicalness, its development needs well-established theoretical foundation to guide its research and practice.
[ترجمه ترگمان]مدیریت منابع انسانی دارای قابلیت اعتماد به نفس بالایی است، توسعه آن نیاز به یک پایه نظری به خوبی تثبیت شده دارد تا تحقیق و عمل آن را هدایت کند
[ترجمه گوگل]مدیریت منابع انسانی ویژگی های عملی عمیق، توسعه آن نیاز به پایه ای نظری به خوبی تاسیس شده برای هدایت تحقیقات و عمل آن است
[ترجمه گوگل]مدیریت منابع انسانی ویژگی های عملی عمیق، توسعه آن نیاز به پایه ای نظری به خوبی تاسیس شده برای هدایت تحقیقات و عمل آن است
5. Geology is a subject which have strong practicalness.
[ترجمه ترگمان]زمین شناسی موضوعی است که practicalness قوی دارد
[ترجمه گوگل]زمین شناسی موضوعی است که عمیق است
[ترجمه گوگل]زمین شناسی موضوعی است که عمیق است
6. It is highly important that we combine revolutionary sweep with practicalness.
[ترجمه ترگمان]بسیار مهم است که حرکت انقلابی را با practicalness ترکیب کنیم
[ترجمه گوگل]بسیار مهم است که ما پیاده سازی انقلابی را با کاربردی ترکیب کنیم
[ترجمه گوگل]بسیار مهم است که ما پیاده سازی انقلابی را با کاربردی ترکیب کنیم
7. It is highly important for us to combine revolutionary sweep with practicalness.
[ترجمه ترگمان]برای ما بسیار مهم است که sweep انقلابی را با practicalness ترکیب کنیم
[ترجمه گوگل]ما برای پیاده سازی انقلابی با کاربردی بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]ما برای پیاده سازی انقلابی با کاربردی بسیار مهم است
8. The nature also lies in fostering individual independence of people, social practicalness and soci. . .
[ترجمه ترگمان]طبیعت نیز در پرورش استقلال فردی افراد، practicalness اجتماعی و soci قرار دارد
[ترجمه گوگل]طبیعت نیز در تقویت استقلال فردی افراد، عملیات اجتماعی و اجتماعی قرار دارد
[ترجمه گوگل]طبیعت نیز در تقویت استقلال فردی افراد، عملیات اجتماعی و اجتماعی قرار دارد
9. The Accounting teaching of Britain is famous for its compactness and practicalness.
[ترجمه ترگمان]تدریس حسابداری بریتانیا به خاطر ایجاز و practicalness معروف است
[ترجمه گوگل]تدریس حسابداری بریتانیا به خاطر فشرده سازی و کاربردی آن مشهود است
[ترجمه گوگل]تدریس حسابداری بریتانیا به خاطر فشرده سازی و کاربردی آن مشهود است
10. Social value of the aged has the character with practicalness and stratification.
[ترجمه ترگمان]ارزش اجتماعی افراد مسن دارای ویژگی with و stratification است
[ترجمه گوگل]ارزش اجتماعی سالمندان دارای ویژگی عملی و طبقه بندی است
[ترجمه گوگل]ارزش اجتماعی سالمندان دارای ویژگی عملی و طبقه بندی است
11. The important thought of the "Three Represents" possesses obvious scientificalness, epochalness, dialecticalness, innovation and practicalness.
[ترجمه ترگمان]تفکر مهم \"سه نماینده\" دارای scientificalness مشهود، epochalness، dialecticalness، نوآوری و practicalness است
[ترجمه گوگل]اندیشه مهم �سه نماینده� دارای علم، آگاهی، دیالکتیکی، نوآوری و عملی است
[ترجمه گوگل]اندیشه مهم �سه نماینده� دارای علم، آگاهی، دیالکتیکی، نوآوری و عملی است
12. For economic management professional of the senior vocational school, as practical academics, the major practicalness teaching isn't neglected.
[ترجمه ترگمان]برای مدیریت اقتصادی دانشکده فنی حرفه ای، به عنوان دانشگاهیان عملی، تدریس اصلی practicalness نادیده گرفته نمی شود
[ترجمه گوگل]برای مدیریت اقتصاد حرفه ای مدرسه حرفه ای ارشد، به عنوان دانشجویان کارآموز، آموزش عملی عملیات نادیده گرفته نمی شود
[ترجمه گوگل]برای مدیریت اقتصاد حرفه ای مدرسه حرفه ای ارشد، به عنوان دانشجویان کارآموز، آموزش عملی عملیات نادیده گرفته نمی شود
13. Deng Xiaoping's enlightenment on methodology which looks upon capitalism: practicalness and dialectics are a characteristic of Deng Xiaoping's important methodology.
[ترجمه ترگمان]گذار دنگ Xiaoping بر روی روش شناسی که به سرمایه داری نگاه می کند: practicalness و دیالکتیک مشخصه از روش مهم دنگ Xiaoping هستند
[ترجمه گوگل]روشنگری دنگ شیائوپینگ در متدولوژی که بر عملکردهای سرمایهداری و دیالکتیک به چشم می خورد، ویژگی متدولوژی مهم دنگ شیائوپینگ است
[ترجمه گوگل]روشنگری دنگ شیائوپینگ در متدولوژی که بر عملکردهای سرمایهداری و دیالکتیک به چشم می خورد، ویژگی متدولوژی مهم دنگ شیائوپینگ است
کلمات دیگر: