پیرو متعصب، هوادار دو آتشه
true blue
پیرو متعصب، هوادار دو آتشه
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: unfailingly faithful or loyal; staunch.
• true, devoted, loyal; conservative
a true-blue person is conventional in their ideas, opinions, and behaviour, especially in a way that is associated with the conservative party in britain.
a true-blue person is conventional in their ideas, opinions, and behaviour, especially in a way that is associated with the conservative party in britain.
جملات نمونه
1. True blue will never stain.
[ترجمه ترگمان]آبی واقعی هرگز لکه دار نخواهد شد
[ترجمه گوگل]آبی واقعی هرگز رنگ آمیزی نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]آبی واقعی هرگز رنگ آمیزی نخواهد کرد
2. Her husband is a true blue Tory.
[ترجمه ترگمان]شوهرش یک محافظه کار واقعی است
[ترجمه گوگل]شوهرش یک توری آبی واقعی است
[ترجمه گوگل]شوهرش یک توری آبی واقعی است
3. Bluebirds are true blue, which is as rare a color among birds as among flowers.
[ترجمه ترگمان]Bluebirds یک رنگ آبی واقعی هستند که به اندازه یک رنگ میان پرندگان در میان گل ها نادر است
[ترجمه گوگل]Bluebirds آبی درست است، که به عنوان یک رنگ نادر در میان پرندگان به عنوان در میان گل ها است
[ترجمه گوگل]Bluebirds آبی درست است، که به عنوان یک رنگ نادر در میان پرندگان به عنوان در میان گل ها است
4. I think I am a true blue.
[ترجمه ترگمان] فکر کنم من یه آبی واقعی هستم
[ترجمه گوگل]فکر میکنم من یک آبی واقعی هستم
[ترجمه گوگل]فکر میکنم من یک آبی واقعی هستم
5. Oh, will you? Thanks. You're true blue.
[ترجمه ترگمان]اوه، میشه؟ ممنون تو آبی واقعی هستی
[ترجمه گوگل]آه، تو؟ با تشکر شما درست آبی هستید
[ترجمه گوگل]آه، تو؟ با تشکر شما درست آبی هستید
6. The black north and true blue bible.
[ترجمه ترگمان]انجیل سیاه و واقعی انجیل
[ترجمه گوگل]شمال سیاه و سفید و کتاب مقدس آبی
[ترجمه گوگل]شمال سیاه و سفید و کتاب مقدس آبی
7. And at home, he was a true blue Asian father.
[ترجمه ترگمان]در خانه پدر اهل آسیای میانه واقعی بود
[ترجمه گوگل]و در خانه او یک پدر واقعی آبی آسیایی بود
[ترجمه گوگل]و در خانه او یک پدر واقعی آبی آسیایی بود
8. He is true blue, so he'll never stain.
[ترجمه ترگمان]او آبی واقعی است، بنابراین هرگز لکه دار نخواهد شد
[ترجمه گوگل]او آبی درست است، بنابراین او هرگز رنگ آمیزی نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]او آبی درست است، بنابراین او هرگز رنگ آمیزی نخواهد کرد
9. You can depend on him for help whenever you're in trouble. He is a true blue.
[ترجمه ترگمان]هر وقت تو دردسر افتادی، می تونی به اون اعتماد کنی او یک آبی واقعی است
[ترجمه گوگل]هر زمان که مشکلی دارید، می توانید به او کمک کنید او یک آبی واقعی است
[ترجمه گوگل]هر زمان که مشکلی دارید، می توانید به او کمک کنید او یک آبی واقعی است
10. You can depend on him for help whenever you are in trouble. He is a true blue.
[ترجمه ترگمان]هر وقت تو دردسر افتادی، می توانی به او اعتماد کنی او یک آبی واقعی است
[ترجمه گوگل]هر زمان که مشکلی دارید، می توانید به او کمک کنید او یک آبی واقعی است
[ترجمه گوگل]هر زمان که مشکلی دارید، می توانید به او کمک کنید او یک آبی واقعی است
11. You can depend on him for help whenever you're in trouble. He's a true blue.
[ترجمه ترگمان]هر وقت تو دردسر افتادی، می تونی به اون اعتماد کنی آبی واقعی است
[ترجمه گوگل]هر زمان که مشکلی دارید، می توانید به او کمک کنید او آبی واقعی است
[ترجمه گوگل]هر زمان که مشکلی دارید، می توانید به او کمک کنید او آبی واقعی است
12. You can depend on him for help whenever you're in trouble. He a true blue.
[ترجمه ترگمان]هر وقت تو دردسر افتادی، می تونی به اون اعتماد کنی آبی واقعی است
[ترجمه گوگل]هر زمان که مشکلی دارید، می توانید به او کمک کنید او آبی واقعی است
[ترجمه گوگل]هر زمان که مشکلی دارید، می توانید به او کمک کنید او آبی واقعی است
پیشنهاد کاربران
تمام عیار، واقعی
he was a true blue hero
he was a true blue hero
کلمات دیگر: