مورفیم
morphemic
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• of or about the smallest meaningful language unit (morphology)
جملات نمونه
1. First, time words in Chinese are transparent in morphemic motivation.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، کلمات زمانی در زبان چینی در انگیزه morphemic شفاف هستند
[ترجمه گوگل]اولا، واژه های زمان چینی در انگیزه ی مورفیم شفاف هستند
[ترجمه گوگل]اولا، واژه های زمان چینی در انگیزه ی مورفیم شفاف هستند
2. To definite the concept of morphemic nominalization is important for understanding both lexical meaning and lexical form .
[ترجمه ترگمان]برای مشخص کردن مفهوم of nominalization برای درک معنای لغوی و قالب واژگانی مهم است
[ترجمه گوگل]برای تعریف مفهوم اسم شناسی مورفیمیک برای فهم معنای واژگانی و فرم واژگانی مهم است
[ترجمه گوگل]برای تعریف مفهوم اسم شناسی مورفیمیک برای فهم معنای واژگانی و فرم واژگانی مهم است
3. Wet Mixer can not be stored under at morphemic condition for more then few hour.
[ترجمه ترگمان]میکسر مرطوب نمی تواند در شرایط morphemic برای چند ساعت نگهداری شود
[ترجمه گوگل]میکسر مرطوب را می توان در مدت زمان بیش از چند ساعت تحت شرایط مورفیم
[ترجمه گوگل]میکسر مرطوب را می توان در مدت زمان بیش از چند ساعت تحت شرایط مورفیم
4. Rule 4: Largest sum of degree of morphemic freedom of one-character words.
[ترجمه ترگمان]قانون ۴: بزرگ ترین مقدار آزادی بیان از کلمات یک کاراکتر
[ترجمه گوگل]قانون 4: بزرگترین مقدار درجه آزادی مورفیتی کلمات یک کاراکتر
[ترجمه گوگل]قانون 4: بزرگترین مقدار درجه آزادی مورفیتی کلمات یک کاراکتر
5. Many neologisms of the present age influence on the morphemic system of Chinese in two aspects. First, some new morphemes including some new letter morphemes are created.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از neologisms در عصر حاضر بر سیستم morphemic چینی در دو جنبه تاثیرگذار هستند اول، برخی morphemes جدید شامل چند تکواژ نیز ایجاد می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از نوماتیسازیهای عصر کنونی در دو بعد، بر نظام موروثی چینی تأثیر میگذارند اولا، برخی از مورفوم های جدیدی از جمله برخی از مورفم نامه های جدید ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]بسیاری از نوماتیسازیهای عصر کنونی در دو بعد، بر نظام موروثی چینی تأثیر میگذارند اولا، برخی از مورفوم های جدیدی از جمله برخی از مورفم نامه های جدید ایجاد شده است
6. In form aspect, morphemes can form words not only by original meaning but also by transferred meaning; formation word by morphemic metonymy provides an important way for producing new words.
[ترجمه ترگمان]به صورت شکل، تکواژ می تواند کلمات را نه تنها با معنی اصلی بلکه با معنی منتقل کند؛ واژه شکل گیری به وسیله morphemic metonymy یک راه مهم برای تولید کلمات جدید فراهم می کند
[ترجمه گوگل]در مفهوم شکل، مورفها می توانند کلمات را نه تنها با معنای اصلی بلکه با معنی منتقل کنند؛ کلمه تشبیه به وسیله مورمونیم مورفیمیکی راه مهمی برای تولید کلمات جدید فراهم می کند
[ترجمه گوگل]در مفهوم شکل، مورفها می توانند کلمات را نه تنها با معنای اصلی بلکه با معنی منتقل کنند؛ کلمه تشبیه به وسیله مورمونیم مورفیمیکی راه مهمی برای تولید کلمات جدید فراهم می کند
7. At the end of the article, the author also discusses the origin and function of co- morphemic Chinese idioms.
[ترجمه ترگمان]در پایان مقاله مولف درباره منشا و عملکرد اصطلاحات مشترک چینی بحث می کند
[ترجمه گوگل]در پایان مقاله، نویسنده همچنین منشاء و عملکرد اصطلاحات مرسوم مشترک چین را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه گوگل]در پایان مقاله، نویسنده همچنین منشاء و عملکرد اصطلاحات مرسوم مشترک چین را مورد بحث قرار می دهد
8. By a specific process, high quality calcium stearate was prepared by reaction of calcium hydroxide with stearic acid in water under morphemic pressure.
[ترجمه ترگمان]با یک فرآیند خاص، لیتیوم کربنات با کیفیت بالا با واکنش کلسیم هیدروکسید با اسید stearic در آب تحت فشار morphemic آماده شد
[ترجمه گوگل]با یک فرآیند مشخص، اسید کلسیم با کیفیت بالا با واکنش هیدروکسید کلسیم با اسید استریک در آب تحت فشار مورفیمیک تهیه شد
[ترجمه گوگل]با یک فرآیند مشخص، اسید کلسیم با کیفیت بالا با واکنش هیدروکسید کلسیم با اسید استریک در آب تحت فشار مورفیمیک تهیه شد
9. And ancient Chinese writing system was word-writing, modern Chinese writing is morphemic.
[ترجمه ترگمان]و سیستم نوشتاری چین باستان در حال نوشتن بود، نوشته های مدرن چینی morphemic
[ترجمه گوگل]سیستم نوشتن چینی باستان چینی نوشتن بود، نوشته های مدرن چینی مورفیم است
[ترجمه گوگل]سیستم نوشتن چینی باستان چینی نوشتن بود، نوشته های مدرن چینی مورفیم است
پیشنهاد کاربران
morphemic ( زبانشناسی )
واژه مصوب: تکواژی
تعریف: مربوط به تکواژ
واژه مصوب: تکواژی
تعریف: مربوط به تکواژ
کلمات دیگر: