pouffe - معنی "pouffe"

انگلیسی به فارسی

پف

انگلیسی به انگلیسی

• seat made from a large pillow; stool, ottoman; woman's hairstyle in which the hair is rolled in large airy puffs (from the 18th century)
a pouffe is a low, soft piece of furniture which is used for sitting on or for resting your feet on.

جملات نمونه

1. Willie sat back on the pouffe and traced his finger over the pictures.

[ترجمه ترگمان]و یلی روی نیمکت نشست و انگشتش را روی عکس ها گذاشت
[ترجمه گوگل]ویلی روی پف نشست و انگشت خود را روی تصاویر قرار داد

2. The ring glittered on its damson pouffe like some intra-uterine device.

[ترجمه ترگمان] حلقه روی damson مثل یه دستگاه خونریزی داخلی می درخشید
[ترجمه گوگل]حلقه بر روی پائولا دلفریب شبیه به برخی از دستگاه داخل رحم است

3. He was sitting on a pouffe to the side of the fire.

[ترجمه ترگمان]روی نیمکتی در کنار بخاری نشسته بود
[ترجمه گوگل]او روی پف به طرف آتش نشسته بود

4. The pink pouffe was picked up in a shop in Glasgow.

[ترجمه ترگمان]pouffe صورتی در فروشگاهی در گلاسکو پیدا شد
[ترجمه گوگل]پف صورتی در یک فروشگاه در گلاسکو برداشت شد

5. After hitching her cover more firmly round her shoulders she made up the smouldering fire and sat on the pouffe.

[ترجمه ترگمان]پس از آن که پوشش خود را به دور شانه های او حلقه کرد بخاری را روشن کرد و روی the نشست
[ترجمه گوگل]پس از محکم کردن پوشش خود، محکم تر شانه هایش را آتش زد و روی پف نشست

6. Kate puts her suitcase down on a green plastic-covered pouffe and gapes.

[ترجمه ترگمان]کیت چمدان او را روی یک پوشش پلاستیکی سبز رنگ و gapes قرار می دهد
[ترجمه گوگل]کیت چمدانش را روی پف و پاف با پوشش پلاستیکی سبز قرار می دهد