• (linguistics) the syllables (phonemes) that make up the various allomorphs of a morpheme
morphophoneme
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
morphophoneme ( زبانشناسی )
واژه مصوب: واژـ واج
تعریف: واحدی انتزاعی در سطح تحلیل واژـ واجی که برای توضیح تناوب های صرفی متداول ولی کم بسامد به کار می رود
واژه مصوب: واژـ واج
تعریف: واحدی انتزاعی در سطح تحلیل واژـ واجی که برای توضیح تناوب های صرفی متداول ولی کم بسامد به کار می رود
کلمات دیگر: