کلمه جو
صفحه اصلی

pouched


کیسه دار، دارای فرورفتگی(های) کیسه مانند

انگلیسی به فارسی

کیسهدار، دارای فرورفتگی(های) کیسه مانند


مرطوب، در جیب گذاردن، بلعیدن


انگلیسی به انگلیسی

• having a pouch, containing sacs, pocketed

جملات نمونه

1. he pouched the money
پول ها را در کیسه ریخت.

2. The boss pouched all the money.
[ترجمه ترگمان]رئیس با همه پول
[ترجمه گوگل]رئیس تمام پول را تحویل گرفت

3. Ill health had pouched the loose flesh under his eyes.
[ترجمه ترگمان]سلامت، گوشت loose را زیر چشم داشت
[ترجمه گوگل]سلامت بدن، گوشت شلاق را زیر چشمانش قرار داده بود

4. She wears a dress pouched over a belt.
[ترجمه ترگمان]لباس pouched بر کمر دارد
[ترجمه گوگل]او یک لباس پوشیده بیش از کمربند

5. The mail was sorted and pouched by 6 a. m.
[ترجمه ترگمان]این نامه توسط ۶ a sorted و pouched شده است متر
[ترجمه گوگل]نامه توسط 6 a مرتب شده و مورد خطاب قرار گرفته است متر

6. She pouched her lips at her father's words.
[ترجمه ترگمان]او لب هایش را با کلمات پدرش کنار می گذارد
[ترجمه گوگل]او لب هایش را با کلمات پدرش لمس کرد

7. The mail was sorted and pouched by midnight.
[ترجمه ترگمان]نامه را با pouched تا نیمه شب تنظیم کردند
[ترجمه گوگل]این پست توسط نیمه شب مرتب شده و زیر باران قرار گرفته است

8. Studies suggest that the Gambian pouched rat can do better.
[ترجمه ترگمان]مطالعات نشان می دهد که موش Gambian می تواند بهتر عمل کند
[ترجمه گوگل]مطالعات نشان می دهد که گلبول قرمز گامبیا می تواند بهتر عمل کند

9. Kofi the Gambian pouched rat is the latest weapon in the battle against landmines in Africa, the Daily Mail reported.
[ترجمه ترگمان]دیلی میل گزارش داد که کوفی the موش Gambian آخرین سلاح در مبارزه با مین های زمینی در آفریقا است
[ترجمه گوگل]روزنامه ملی گزارش داده است که کیفی موش سوری گامبیا، آخرین سلاح در جنگ با مین های زمینی در آفریقا است

10. The Gambian pouched rat apparently can smell the difference between tuberculosis bacilli and the myriad other germs that inhabit human phlegm.
[ترجمه ترگمان]موش Gambian به ظاهر می تواند تفاوت بین بیماری سل و هزاران میکروب دیگر را که در خلط انسان به سر می برند، بو کند
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که موش سوری Gambian تفاوت بین باسیل سل و چندین میکروب دیگر که در ساختار خلقی انسان زندگی میکنند بوجود میآورد

11. He pouched the pack of cigarettes.
[ترجمه ترگمان]کیسه سیگار را با دهان باز می کند
[ترجمه گوگل]او جعبه سیگار را بسته بود

12. She pouched the cloth.
[ترجمه ترگمان]با دست رومیزی را باز می کند
[ترجمه گوگل]او پارچه را پوشیده

13. His face pouched and seamed.
[ترجمه ترگمان]چهره اش pouched و چروکیده است
[ترجمه گوگل]چهره اش چسبیده و چسبیده است

14. The monkey pouched its cheek.
[ترجمه ترگمان]میمون گونه خود را با دهان باز می کند
[ترجمه گوگل]میمون گونه اش را پوشانده است

15. The postman pouched the letters.
[ترجمه ترگمان]پستچی نامه را باز کرد
[ترجمه گوگل]پستچی حروف را لمس کرد


کلمات دیگر: