1. Accuracy of the 4 methods was compared for sparseness and defect of anterior wall with reference to the results of coronary angiography.
[ترجمه ترگمان]دقت این چهار روش در مقایسه با تنکی و عیب دیواره جلویی با ارجاع به نتایج آنژیوگرافی کرونر، مقایسه شد
[ترجمه گوگل]دقت 4 روش برای کمبود و نقص دیواره قدام با ارزیابی نتایج آنژیوگرافی کرونری مقایسه شد
2. The sparseness of the Nano is in some ways a welcome counterblast to costly add-ons found in the west, where cars are becoming almost as intelligent as their drivers.
[ترجمه ترگمان]تنکی در نانو در برخی روش ها برای افزودن هزینه هایی است که در غرب یافت می شود، جایی که ماشین ها تقریبا به اندازه رانندگان آن ها باهوش می شوند
[ترجمه گوگل]نقاط ضعف نانو در بعضی موارد یک ضد گلوله خوش آمدید به افزودنی های گران قیمت در غرب است که در آن اتومبیل ها به عنوان رانندگان آنها تقریبا هوشمند هستند
3. Using pseudowords we can overcome data sparseness problem in supervised WSD and fully verify the experimental effect of word sense classifier.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از pseudowords می توانیم بر مشکل تنکی داده ها در WSD نظارت شده غلبه کرده و تاثیر تجربی طبقه بندی کننده حسی کلمه را به طور کامل تایید نماییم
[ترجمه گوگل]با استفاده از pseudowords می توان بر روی مشکل کمبود داده در WSD تحت نظارت غلبه کرد و اثر تجربی طبقه بندی معنای کلمه را کاملا تأیید کرد
4. Then, it is expatiated that owing to their sparseness, new kinds of matrices greatly simplify the projection operation during image reconstruct.
[ترجمه ترگمان]سپس به تفصیل شرح داده می شود که به خاطر تنکی، انواع جدید ماتریس ها، عملیات افکنش تصویر را در طول تصویر بازسازی می کنند
[ترجمه گوگل]سپس، آن را شگفت زده می شود که به علت کمبود آنها، انواع جدیدی از ماتریس عملا عملیات طرح ریزی را در هنگام بازسازی تصویر ساده می کند
5. Although the sparseness of the data may suggest that the social network is not always applicable, a solution to utilize the network in these cases is presented.
[ترجمه ترگمان]اگرچه تنکی داده ها ممکن است پیشنهاد کند که شبکه اجتماعی همیشه قابل اجرا نیست، یک راه حل برای استفاده از شبکه در این موارد ارائه شده است
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه کمبود داده ها ممکن است نشان دهند که شبکه اجتماعی همیشه قابل اجرا نیست، راه حل استفاده از شبکه در این موارد ارائه شده است
6. Conclusion Wall motion and wall thickening by G-MPI can improve accuracy of diagnosing sparseness and defect of anterior wall.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری حرکت دیوار و دیوار ضخیم توسط G - MPI می تواند صحت تشخیص تنکی و نقص دیوار جلویی را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری حرکت دیوار و ضخیم شدن دیواره توسط G-MPI می تواند دقت تشخیص زبر و نقص دیواره قدام را بهبود بخشد
7. It takes full advantage of both the diagonally dominant property of the nodal admittance matrix and the symmetric property of sparseness structure.
[ترجمه ترگمان]این ماده از هر دو ویژگی اصلی ماتریس پذیرش گرهی و ویژگی متقارن ساختار تنکی به سود کامل برخوردار است
[ترجمه گوگل]این مزیت به طور کامل از ویژگی های ممتد غول پیکر ماتریس ورودی گره و ویژگی متقارن ساختار ضعیف برخوردار است
8. General clustering approaches, such as distance-based and statistics-based, are not adapted to classification of outliers because of their characteristic of fewness data and sparseness.
[ترجمه ترگمان]رویکردهای خوشه بندی عمومی، از قبیل مبتنی بر فاصله و آمار مبتنی بر آمار به دلیل مشخصه آن ها از داده های fewness و تنکی، با طبقه بندی of سازگار نیستند
[ترجمه گوگل]رویکردهای خوشه بندی عمومی، مانند مبتنی بر فاصله و مبتنی بر آمار، با توجه به مشخصه های داده های ضعیف و ضریب پذیری، به طبقه بندی برون ریز ها سازگار نیستند
9. Support Vector Regression is an important kind of method for regression problems. The predicting speed of Support Vector Regression is proportional to its sparseness .
[ترجمه ترگمان]رگرسیون بردار پشتیبان یک نوع مهم از روش برای حل مشکلات رگرسیون است سرعت پیش بینی رگرسیون بردار پشتیبان با تنکی بودن آن متناسب است
[ترجمه گوگل]رگرسیون برداری بردار یک نوع مهم از روش های رگرسیون است سرعت پیش بینی رگرسیون بردار پشتیبانی متناسب با کمبود آن است
10. With the development of E-commerce, the magnitudes of users and Web documents grow rapidly, and result in the extreme data sparseness of users.
[ترجمه ترگمان]با توسعه تجارت الکترونیک، بزرگی کاربران و اسناد وب به سرعت رشد می کنند و منجر به تنکی داده ها و تنکی داده ها می شوند
[ترجمه گوگل]با توسعه تجارت الکترونیک، میزان کاربران و اسناد وب به سرعت در حال افزایش است و منجر به کمبود داده های شدید کاربران می شود
11. In this paper, an improved algorithm of image feature extracting for independent component analysis was proposed based on basic functions' maximization of sparseness .
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، یک الگوریتم بهبود یافته تصویر برای تجزیه و تحلیل مولفه های مستقل براساس بیشینه سازی توابع پایه، پیشنهاد شد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک الگوریتم بهبود یافته استخراج ویژگی تصویر برای تجزیه و تحلیل مولفه مستقل بر اساس توزیع اساسی عملکرد توابع اولیه پیشنهاد شده است
12. Such a taxonomy is expected to be particularly useful here, due to the large number of items and the sparseness of data per item (mostly attributed to "tracks" rather than to "artists").
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود چنین طبقه بندی به ویژه در اینجا مفید باشد، به خاطر تعداد زیاد موارد و تنکی داده ها در هر مورد (که اغلب به \"ریل ها\" نسبت داده می شود تا \"هنرمندان\")
[ترجمه گوگل]انتظار می رود چنین طبقه بندی ای به ویژه در اینجا مفید باشد، زیرا تعداد زیادی از اقلام و خرده داده ها در هر مورد (اغلب به 'آهنگ ها' نسبت به 'هنرمندان' مربوط می شود)
13. The experiments on several pattern classification problems show that HS-LSSVM has high sparseness while holds good classification performance and its sparse process is fast.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها بر روی چندین مساله طبقه بندی الگوی نشان می دهد که HS - LSSVM در حالی که عملکرد طبقه بندی خوبی داشته و فرآیند پراکنده آن به سرعت بالا است، تنکی بالا برخوردار است
[ترجمه گوگل]آزمایش بر روی چندین مسئله طبقه بندی الگو نشان می دهد که HS-LSSVM دارای ضریب پذیری بالا است، در حالی که عملکرد طبقه بندی خوبی دارد و روند سریع آن سریع است